بعدی- فال گرفتن از آثار ادبی یکی از باورهای قدیمی این کشور است. با گذشت زمان، ساکنان این سرزمین ها شروع به صحبت در مورد نویسندگانی کردند که فکر می کردند حق دارند صحبت کنند. اما با گذشت زمان تنها حافظ در فرهنگ عامه ما ماندگار شد.
پیشخدمت ها بلند می شوند و لیوان را می نوشند
غم و اندوه روزها را دور کن
ساغر کف دستم را می گیرد نه بالا
من این دلقک را می کشم
هر چند در میان حکما شهرت بدی دارد
ما انگ و نام نمی خواهیم
چند تا از این بادهای غرور وجود دارد؟
خاک بر سر جان ناتمام
دود سینه ناله ام
این سوخت افراد افسرده است
راز جنون محرم
من هیچ تفاوتی بین خصوصی و عمومی نمی بینم
من از دلارم راضی هستم
قلبم ناگهان آرام شد
به سرو در میان علف ها نگاه نکن
هر که ارگ تار سرو را دید
حافظ صبر کن روز و شب سخت است
در نهایت به جوانه های چشایی خود خواهید رسید
توضیح کلمه: مرحله: معنا و آرزو
تعبیر عرفانی:
1- چرا اینقدر درد میکشی و اعصابت خورد میشه؟ تو یه آدم خوش قلب، پاک دل، پاک هستی، چرا راحت رنج می کشی و وسواس داری، نحوه دریافت دنیا هم همینطور خواهد بود.
2- درست است که عشق کسی در دل شماست و تسلیم نمی شوید و به یاد او شاد می شوید، اما بدانید که راز دلتان را به کسی نگویید زیرا با صبر این مشکل حل می شود. آن را حل کنید و به آنچه می خواهید خواهید رسید، اما با کمی صبر و گاه رازی از آن بیرون بیایید.
3- حال تو می گوید: «اگر چه حیف است که عاقل شهرت نخواهد، اما نام و مقام نمی خواهیم، اما در مستی و رسوایی عشق شادیم». این را حضرت حافظ در بیت سوم به شما می گوید
تفسیر شعر:
وقت آن است که در وجودت انقلاب کنی و غم گذشته را به دست فراموشی بسپاری. در مورد دنیا زیاد یا کم فکر نکنید. سعی کن بر وسوسه های وجودت غلبه کنی. حتی اگر احساس تنهایی کنید و کسی را به دل خود نبینید، موفقیت با امید به خدا، صبر و بردباری نصیبتان خواهد شد.
ارسال پاسخ