مجازات های مرگ در هر جامعه یکی از حساس ترین و پیشرفته ترین فعالیت های قضایی است. با توجه به حساسیت این موضوع ، قانون موضوع ایران پیش بینی می شود به عنوان مجازاتی برای برخی از جنایات در حقوق جزا و هدف از آن اختلال در جرایم و عدالت پیش بینی شود. ایران براساس قوانین مذهبی برای مواردی مانند مجازات ، قتل ، تجاوز ، امنیت ملی و قاچاق مواد مخدر بنا شده است. با این حال ، در برخی موارد ، در دادن مجازات های مرگ در ایران مشکلات زیادی وجود دارد ، و مردم بازخورد قابل توجهی در مورد این موضوع نشان می دهند.
برخی بر این باورند که اگر همه جهت ها همراه نباشند ، مجازات های مرگ به نوعی تزریق بحران در حوزه عمومی تبدیل شده است. گاهی اوقات تزریق بحرانی که درک سیستم سیاسی را در ذهن یک طیف شکل می دهد. محسن بورهانی ، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، به ظرفیت رئیس قوه قضاییه برای اصلاح برخی از شرکت ها اشاره می کند.
بورهانی با اشاره به اخراج مجازات اعدام و ظرفیت رئیس عدالت در برابر چنین مجازاتی ، می گوید: “ریاست قوه قضاییه می تواند به عنوان گروهی از اساتید ، وکلا و وکلا به عنوان گروهی از اساتید ، وکلا و وکلا فکر کند.
مجازات اعدام تاتلو و تحقیقات پس از محاکمه امروزه منبع موضوعات مختلفی بوده است. با توجه به بازخورد بیشمار در حوزه عمومی جامعه ، آیا می توان از تصمیم گیری و هزینه های سیاست در جامعه جلوگیری کرد؟
آمار اجرای بالا در ایران یکی از نگرانی هایی است که ذهن بسیاری از دانشگاهیان را به خود جلب می کند. متأسفانه ، نسبت بین آمار اجرای رسمی و جمعیت کشور اول یا دوم در بین همه کشورهای جهان است. بعضی اوقات ، برای برخی از افراد ، اخبار مجازات اعدام شوک را به جامعه می بخشد و سرمایه اجتماعی قوه قضاییه را به شدت هدف قرار می دهد.
البته طبیعی است که برخی از مجازات های مرگ مطابق با قانون معمول است و مردم از چنین جملاتی حمایت می کنند ، اما جملات دیگری نیز وجود دارد که سؤالات بسیاری را به دستور کار می آورد. نمونه بارز این پذیرش و تأیید مجازات اعدام برای تفریح توبه و فروپاشی مجازات اعدام این هنرمند بود. آیا نمی توان چنین تصمیمی اتخاذ کرد؟
چگونه می توان این منطقه را برای جلوگیری از رفتارهای آلرژی زا ایجاد کرد؟
برای حل مشکل اعدام و آمار عالی در ایران ، ابتدا باید این واقعیت را بپذیرد که وضعیت فعلی خیلی مناسب نیست و باید در اسرع وقت برای ایران و تمدن و دین تغییر یابد ، این آمار مطلوب و اجرایی کمتری نیست. اگر این عقیده پذیرفته شود ، باید برای کاهش مجازات اعدام در کشور وارد راهکارهای عملی شوید. رویکرد اول یک رویکرد قانونی است ، یعنی مجلس باید ابتدا دلایل مجازات های مرگ را افزایش دهد و دوم اجرای قوانین مختلف.
در این سخنرانی ، من سعی نمی کنم این وضعیت را توضیح دهم و ابعاد این رویکرد را به فرصت دیگری تعویق کنم. رویکرد دوم یک رویکرد قضایی است ، یعنی با وجود قوانین موجود ، چگونه در عمل کاهش می یابد؟ در این رویکرد ، قوه قضاییه و ریاست قضایی نقش اساسی دارند.
چگونه رئیس عدالت می تواند مجازات های مرگ را برای کاهش اجرای این مجازات ها فراهم کند؟
پاسخ این سؤال این است: اول ، در هر شهر و مجتمع قضایی ، قاضیان سختگیرانه کاملاً شناخته شده اند. داوران که برس آنها به راحتی انجام می شود.
ابتدا باید سرشماری مفصلی در مورد میزان اعدام صادر شده توسط هر قاضی بدست آید و سپس در مرحله بعدی از شاخه های کیفری تخلیه شود و باید در سایر مناطق قوه قضاییه مورد استفاده قرار گیرد. شکی نیست که شخصی که به طور مکرر مجازات اعدام را منتشر می کند یا تأیید می کند ، به دلیل دشواری مجازات اعدام تجزیه می شود و مسئله مرگ برای او طبیعی خواهد بود و این بسیار خطرناک است.
در برخی از کشورها ، قضات کیفری پس از صادر کردن مجازات برای چندین سال به دادگاه های حقوقی منتقل می شوند و استدلال می کنند که این افراد باید عادی باشند و نباید دستور داده شوند. اول از همه ، مجازات اعدام نباید دستور داده شود ، و نباید در این حکم سنگین باشد که مجازات های مرگ زیادی را به شما می دهد یا اعدام را تصویب می کند.
از طرف دیگر ، تمام احکام زندگی در مرحله جذاب به دیوان عالی کشور ارسال می شود. بسیاری از شعب دادگاه اقدامات موجود در بررسی پرونده را در نظر می گیرند ، که به این شاخه ها افتخار می کند ، اما متأسفانه چند شاخه بسیار سختگیرانه از متهمان هستند.
با کمال تعجب ، موارد امنیتی سنگین با عواقب اجتماعی و سیاسی بسیار سیاسی برای کشور فقط به دو شعبه دیوان عالی کشور به نمایندگی از معاینه خصوصی و پس از تأیید ترمیم یک شعبه ، به شاخه دیگر داده می شود. این روند باید اصلاح شود که شعب دارای جوایز و دانشگاهیان با مراجعه به تجدید نظر و امتناع ، در موارد اعدام بازی کنند.
جدا از ظرفیت قوه قضاییه ، آیا می توان از ظرفیت قانونی کشور برای این اصلاحات قضایی استفاده کرد؟
به نظر من نقش رئیس قوه قضاییه پس از حکم نهایی بسیار مهم است. در بعضی از دوره ها ، با توجه به اطمینان از جمله ، برخی از عناوین دستگاه در آن زمان دیگر مداخله نمی کنند.
به نظر من استفاده از ظرفیت کارشناسی ارشد و وکلا در طول تعریف یک فرآیند خاص و مدرک کارشناسی ارشد ممکن است از این طریق مؤثر باشد. قوه مقننه به اجرای مصیبت در مواد 1 و 2 قانون مجازات اسلامی اشاره کرد.
ریاست قوه قضاییه ممکن است از آن به عنوان گروهی از اساتید ، وکلا و وکلای دادگستری مطابق با ماده 5 قانون آیین دادرسی کیفری استفاده کند و با تعریف یک روند خاص ، اجرای کلیه جملات کاملاً شبیه به این و اجماع است. رای دادن
با تعریف این روند و استفاده از ظرفیت نخبگان وکلا و وکلا ، بسیاری از اعدام ها از اعدام ها جلوگیری می شود.
آخرین پیشنهاد با قوانین موجود و استفاده از ظرفیت ها در قوانین مغایرت دارد. در این دوره ، هنگامی که قوه قضاییه و رئیس جمهور محترم آنها گفتگو و پیشنهادی برای اصلاحات باز می کنند ، امیدوارم که اعدام ها و آمار مجازات اعدام و کاهش این مجازات بیشتر منعکس شود و ما شاهد کاهش قابل توجهی در مجازات اعدام در کشور با اقدامات نوآورانه در دوره های دولت خواهیم بود.
ارسال پاسخ