انتقاد از فصل سوم “بازی کامپوزیت”: پایان بازی در دنیای بی رحمانه

انتقاد از فصل سوم "بازی کامپوزیت": پایان بازی در دنیای بی رحمانه


فلاپی فصل گذشته “بازی کامپوزیت” با قول پاسخ دادن به معماهای گذشته بازگشت ، اما به جای ارائه یک تجربه جدید ، مبتنی بر تکرار اجزای آشنا است.

به گزارش نیویورک تایمز. سریال کره ای “بازی کامپوزیت” ، که در سالهای اخیر به یکی از پدیده های سرگرمی جهانی تبدیل شده است ، اکنون با سومین و آخرین فصل خود به نتفلیکس بازگشت. این یک فصل شش قسمت برای بستن ماجراجویی خونین است. در فصل اول ، هوانگ دونگ هوک ، خالق ، نویسنده و کارگردان این سریال ، با دو ایده ساده اما پرفروش توجه جهان را به خود جلب کرد: اول ، اضافه کردن خشونت برهنه در سبک مسابقات بقا از جمله “بازمانده” و دومی تعداد شرکت کنندگان را هم به مصدومیت و مرگ و میر گسترش می دهد.

قهرمان سریال Gay-Hoon (با بازی لی جونگ ژایا) ، یک شرکت کننده شماره 1 ، نمادی از این افرادی است که در برابر یک سیستم وحشیانه مقاومت می کنند. علاوه بر این ایده های اصلی ، خالق این سریال باعث ایجاد رنگ های روشن ، اسباب بازی های غول پیکر ، لباس های ساده اما یکپارچه و بازی های کودکانه کشنده ، یک اینستاگرام و تصویری فریبنده برای مخاطب شد. قبل از ماهی مرکب ، هیچ بسته بندی تبلیغاتی برای فروش یک داستان تلخ بسیار جذاب و تولیدی نبود.

با این حال ، با وجود ظاهر مصرف کننده ، “بازی کامپوزیت” فقط یک محصول رسانه ای برای سرگرمی نبود. به عنوان یک داستان فانتزی ، این سریال به تدریج انتظار را برای تعجب مخاطب در بخش های بعدی ایجاد کرد. بیشتر سریال های تلویزیونی به زودی در جاده یا دیر قرار می گیرند ، اما وقتی شما خالق این فرمول ها هستید ، تکرارهای آنها زودتر است.

فصل جدید روایت را از یک سری بازی های کشنده ادامه می دهد. افراد عزیز و ناامید از زیر طبقه های جامعه کشته یا کشته می شوند تا یک جایزه بزرگ نقدی را برای سرگرمی مخاطبان ثروتمند و ناشناس کسب کنند. برنده فصل اول ، برنده فصل اول ، که سعی می کند این چرخه وحشیانه را متوقف کند و عاملان آن را توضیح می دهد ، هنوز زنده است اما فرسوده است. برای سه بازی اخیر ، فقط شصت بازیکن باقی مانده است.

نزدیکی به سرنوشت آخرین گون ، گرچه مصنوعی بود ، اما در این فصل تنش و استرس ایجاد نکرد ، که در دسامبر گذشته در دسامبر گذشته منتشر شد. با این حال ، همه چیز از جهات دیگر همان فرمول است. شخصیت ها همان انواع کلیشه ای هستند که از غربی ها و فیلم های جنگی به دست می آیند و یک بعدی و قابل پیش بینی هستند.

خط داستان جون هو (با بازی ویزا-جون) برادر طراح اصلی بازی است ، شاید مهمترین داستان تلویزیونی ثانویه چند سال گذشته و سعی کند جزیره مسابقات را که تا آخر موفقیتی ندارد ، کشف کند. برای بینندگان ثروتمند و ثروتمند VIP ، صحنه ها مانند کارتون هستند و هیچ نقطه پایان قانع کننده ای وجود ندارد.

هوانگ هنوز در مدیریت صحنه های اکشن مسلط است ، اما تخیل به وضوح مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بازی های اخیر بسیار ساده و در خلاقیت مفقود هستند و تنها تعلیق نام قربانی بعدی است. آنها حتی در روایت احساسات قیهون ، از جمله تلاش برای جبران و جبران ، نمی توانستند به درستی زندگی کنند. لی جونگ-جاجا همچنین این بازی کلید کم را دامن زد.

با این حال ، حتی اگر “بازی مرکب” به اندازه یک درام مؤثر نباشد ، بیشتر بینندگان آن این را به عنوان نمادی استعاری از زندگی در سیستم سرمایه داری بعدی می دانند. این سریال ظاهری واضح و نمادین از قدرت و ثروت را نشان می دهد. کسانی که به افراد مبتلا به آزار و اذیت و آزار و اذیت نگاه می کنند. این تصویر با احساسات بسیاری از توده ها سازگار است. کسانی که رهبران سیاسی و اقتصادی جهان را غیراخلاقی و فرصت طلب می دانند.

با این حال ، این یک دیدگاه فکری سازگار نیست ، جایی که این فقط یک پیش زمینه است. اگر او شجاعت نشان دادن نیهیلیسم این سریال یا یک ملودرام کمی پیچیده و شجاعت نشان دادن احساسات صادقانه را داشته باشد ، می تواند مؤثرتر باشد. با این حال ، در صورت عدم وجود این عناصر ، تعداد باقیمانده اجساد تنها تعداد اجساد است.