با دنیای رنگارنگ «کاندینسکی» آشنا شوید.

به گزارش خبرگزاری انتخابتو، دنیای رنگارنگ بوم های کاندینسکی آمیخته با فضای اسرارآمیز افسانه های روسی؛ افسانه هایی که بسیار زمستانی و جادویی به نظر می رسند.

به گزارش ایسنا، کاندینسکی نویسنده بسیار با استعدادی بود و مهم ترین اثر او که تأثیر زیادی در پیشرفت هنر داشت، کتاب «درباره معنویت در هنر» بود که در سال 1912 منتشر شد. این کتاب ایده های او را در مورد نقش هنر و هنرمندان شرح می دهد.

“کشتی” اثر واسیلی کاندینسکی، 1917

تابلوی جذاب “کشتی” با استفاده از تکنیک باواریایی به نام Hinterglasmalerei یا نقاشی معکوس با رنگ روغن روی شیشه خلق شده است. در این روش هنرمند به صورت معکوس نقاشی می کند و ادراک بیننده را نیز در نظر می گیرد. این صحنه یکی از بسیاری از زنان، شوالیه ها، سوارکاران و آمازون ها به سبک شمایل نگاری اولیه است. کاندینسکی این آثار را «چیزهای متصل» نامید.

واسیلی کاندینسکی به عنوان یک نابغه هنرهای تجسمی، انقلابی در هنر انتزاعی ایجاد کرد و پیشگام برخی از تأثیرگذارترین جنبش های قرن بیستم بود. آثار او احساسی و عمیق هستند و مستقیماً با روح بیننده ارتباط برقرار می کنند.

«ایماترا» واسیلی کاندینسکی 1917

واسیلی کاندینسکی (زاده ۱۸۶۶ – درگذشته ۱۹۴۴) هنرمند روسی بود که همواره به عنوان یکی از پیشگامان هنر انتزاعی یاد می‌شود. او همچنین در طول زندگی خود کتاب های زیادی در زمینه هنر و نظریه رنگ منتشر کرد. ما اکنون کاندینسکی را به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان آوانگارد تمام دوران می شناسیم.

“عروس، زیبایی روسی” 1903، واسیلی کاندینسکی

او در مسکو متولد شد و در رشته حقوق و اقتصاد تحصیل کرد تا وکیل شود. با این حال، برخلاف انتظار، علاقه کاندینسکی تغییر کرد و او در 30 سالگی در کلاس های هنر شرکت کرد. در سال 1896 او در آکادمی مونیخ ثبت نام کرد و چند سال بعد به عنوان رئیس Neue Künstlervereinigung مونیخ (NKVM) انتخاب شد. این جامعه راه را برای آینده هنر مدرن در آلمان قرن بیستم هموار کرد.

پس از چندین نمایشگاه، کاندینسکی از انجمن هنرمندان جدید مونیخ استعفا داد و گروه Der Blaue Reiter را به همراه فرانتس مارک تأسیس کرد. اگرچه این گروه عمر کوتاهی داشت، اما یک جنبش هنری بود که پایه و اساس اکسپرسیونیسم به حساب می آمد. هنرمندان درون گروه هنر مدرن را تجربه کردند و رویکرد بصری تری به نقاشی با الهام از موسیقی و ارتباط بین هنر بصری و معنویت اتخاذ کردند. گمانه زنی هایی وجود دارد که نام این حرکت برگرفته از تابلوی کاندینسکی «سوار آبی» است که سوارکاری را در یک چمنزار به تصویر می کشد.

پس از شروع جنگ جهانی اول، کاندینسکی به مسکو بازگشت. بعدها در دهه 20 برای تدریس در مدرسه هنر باهاوس به آلمان رفت. پس از به قدرت رسیدن نازی ها، باهاوس منحل شد و کاندینسکی به فرانسه نقل مکان کرد و تا زمان مرگش در سال 1944 در آنجا زندگی کرد.

۲۴۴۵۷