سنگ من نوشت: یک افلاطون قوی که سحر امامی ، گوینده و مجری یک شبکه صدا و خبری ساکت اما نافذ ، در یکی از حساس ترین دقایق زندگی رسانه ای گفت.
البته چند ثانیه ، تصویر جدیدی از اقتدار رسانه ای ایران. اما سؤال این است: آیا لحظه ای روشن برای موج تقدیس ، جشن ها ، جشن ها و نمادهای عجولانه است؟
در این حالت ، آیا جایی برای کسانی که جان خود را در راه این افراط گرایی می گذرانند وجود دارد؟
مثال روشن واقعه عجیب تکواندو “از” Sahar Imami “بود. هیچ نمادی اما محروم از این معنی وجود ندارد که حتی جامعه ورزشی به طرز مشکوکی به نظر می رسد. Don One نتیجه درد و مبارزه سالهاست. یک پلاک سوغات برای صدای کاملاً و به موقع نیست.
چرا ما به این نمادها علاقه مندیم؟ چرا نمی فهمید که چرا تحقیر نماد تحقیر قهرمان است؟!
اگر منطقی باشد ، باید “متعادل” باشد. خیلی زیاد نیست ، به زیر سوال بردن ناامنی یا قدردانی کاهش می یابد. سحر امامی دلیل کیفیت کار او در صورت زندگی در قلب مخاطب است. این شماره نیست که ما یک بار تصویر را تکرار می کنیم.
ما هنوز این لحظه پخش زنده را فراموش نکرده ایم. ما هنوز برای احترام او ایستاده ایم. با این حال ، با همان صداقت ، ما می خواهیم رسانه ها ظاهری بزرگتر داشته باشند. نه تنها برای دیدن طلوع امامی ؛ آنها همچنین صدای ساکت نیما رجابپور را می شنوند و لبخند همهجانبه Masoumeh را ضبط می کنند.
بیایید قهرمانی را از شهدار شروع کنیم ، نه در تابلوهای تبلیغاتی. اگر رسانه های ملی می خواهند از وام محافظت کنند ، او باید یاد بگیرد که در برابر جذابیت اغراق مقاومت کند. موجی نکنید ، اما حقیقت را بنویسید.
ارسال پاسخ