ترامپ دو راه دیگر ندارد. دیپلماسی با ایران یا جنگ بی پایان

ترامپ دو راه دیگر ندارد. دیپلماسی با ایران یا جنگ بی پایان

به گفته ایرنا ، تیتی ارستو ، محقق ارشد موسسه تحقیقات بین المللی صلح استکهلم (SIPRI) و ممنوعیت گسترش در مقاله ای با عنوان متخصص خلع سلاح هسته ای هسته ای و “جنگ اسرائیل علیه پیمان توسعه هسته ای ایران”. از توسعه سلاح های هسته ای گرفته تا تضاد سلاح های هسته ای (NPT).

در پاسخ به حملات به تأسیسات هسته ای ، ایران همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورد ، که مسئولیت نظارت بر وفاداری کشورهای عضو NPT را برای گسترش بر عهده دارد. در عین حال ، این حملات غیرقانونی ، که ایالات متحده نیز در آن شرکت کرده بود ، شرایطی را برای نوعی جنگ بی پایان ایجاد کرد که رئیس جمهور ترامپ می خواست ظاهراً از آن جلوگیری کند. در این شرایط ، اگرچه دید دیپلماسی ایران -آمریکایی تاریک به نظر می رسد ، اما هنوز هم می تواند راهی برای همکاری های منطقه ای در ممنوعیت گسترش باشد.

پایان شفافیت هسته ای در ایران

تعلیق همکاری های ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی پایان پایان شفافیت هسته ای ناشی از بازرسی های آژانس ایران برای 2 سال پایان یافت. با تشکر از این شفافیت ، ما قبل از 6 ژوئن ، مبلغ و مکان دقیق ذخایر مواد قابل شکافت ایران را می دانستیم. موادی که بدون دانش نمایندگی نمی توانند به استفاده نظامی هدایت شوند. این اطلاعات به دلیل حملات اسرائیل اکنون ناپدید می شود.

اسرائیل که هدف آن تضعیف و بلند کردن دولت ایران نه تنها برای برنامه هسته ای است ، احتمالاً بیشتر برای اقدامات نظامی مجبور خواهد شد. این واقعیت که توانایی های هسته ای ایران در حملات نظامی کاملاً نابود نشده است ، همانطور که می خواهند ، حتی اگر بخواهند به واشنگتن بپردازند ، به راحتی نمی توانند اسرائیل را شامل شوند. این به تهاجم بی پایان اشاره دارد که به کارشناسان مدتهاست که اخطار داده می شود که کارشناسان مدت هاست که نتیجه حملات به تأسیسات هسته ای ایران خواهد بود.

علاوه بر این ایده که آژانس بین المللی انرژی اتمی طرفدار اسرائیل و کشورهای غربی است ، تصمیم ایران برای تعلیق همکاری با آژانس احتمالاً نگران این است که ممکن است به منافع شفافیت هسته ای آسیب برساند. آژانس بین المللی انرژی هسته ای در مورد موقعیت مواد و امکانات هسته ای که از جنگ جان سالم به در بردند ، گزارش می دهد و می تواند برای هدف قرار دادن اسرائیل و ایالات متحده برای هدف قرار دادن ارتش در آینده استفاده شود.

جنگ علیه ایران می تواند به عنوان یک استدلال کامل برای توسعه تهران از NPT و توسعه بازدارندگی هسته ای تلقی شود و منطق ناقص گسترش و رویارویی تهاجمی را نشان می دهد. استفاده از زور علیه یکپارچگی منطقه ای ایران ممکن است شرایطی را ایجاد کند که در آن “وقایع خارق العاده علاقه های بزرگ ایران را به خطر می اندازد”.

دیدگاه دیپلماسی هسته ای دو طرفه در ایران و ایالات متحده

با این حال ، ایران نه NPT را ترک کرد و نه دیپلماسی درها را بست. ایران در حال تحقیق در مورد پیشنهاد ایالات متحده برای ادامه مذاکرات دو جانبه است. به گفته عباس اراكچی ، وزیر امور خارجه ایران ، “ایران به ضمانت نامه هایی نیاز دارد كه در صورت عدم موفقیت مذاكرات دوباره مورد حمله قرار نمی گیرد.”

از آنجا که آخرین دور با میانجیگری ایران ادامه یافت ، اعتماد به نفس لازم برای دیپلماسی دو جانبه آن در نتیجه جنگ تضعیف شد زیرا آخرین دور واسطه ای ایران ادامه داشت. به گفته عراق ، “خیانت به دیپلماسی” بود.

توافق هسته ای همچنین نیاز به سازش در مورد مشکل اصلی غنی سازی اورانیوم دارد. در توافق نامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) ، هنگامی که ایران موافقت کرد که فعالیت های غنی سازی را در ازای لغو تحریم ها محدود کند ، چنین سازش حاصل شد. مانع در اینجا خودآمدی رئیس جمهور ترامپ برای پذیرش هر چیزی مانند تیپ است. توافق نامه ای که وی در سال ششم ترک کرد ، بحران هسته ای را با ایران تجدید کرد.

ترامپ اصرار داشت که ایران نباید اجازه دهد هر اورانیوم را غنی سازد ، با فرض اینکه ایران ممکن است مجبور شود شرایط را از طریق حداکثر فشار بپذیرد. با این حال ، ایران دائماً این تقاضا را رد می کرد. اگر رویکرد وی اکنون مبتنی بر این فرض باشد که ایران سرانجام تسلیم جنگ خواهد شد ، احتمالاً تلاش های دیپلماسی دو جانبه به شکست محکوم می شود.

از طرف دیگر ، دولت ترامپ عدم اطمینان در مورد غنی سازی را نشان داده است. این هنوز هم می تواند یک راه حل سازش با عدم تمایل رئیس جمهور به جنگهای ابدی فراهم کند.

امکانات دیپلماسی

یکی از امیدوار کننده ترین راه در مذاکرات ایران از ماه آوریل ، کنسرسیوم هسته ای منطقه ای با مشارکت ایران و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس بود. نکته اصلی اختلاف اصلی به نظر می رسید محل تأسیسات غنی سازی اورانیوم مشترک است: در حالی که واشنگتن به عنوان راهی برای پایان دادن به غنی سازی در ایران دیده می شد ، در حالی که ایران آن را راهی برای ایجاد اعتماد به نفس بین المللی در فعالیت های غنی سازی می دید.

اگر ایالات متحده موافقت خود را برای غنی سازی غنی سازی محدود در ایران به عنوان بخشی از کنسرسیوم موافقت کند ، این پروژه هنوز هم قابل اجرا است. این امر به هدف ممنوعیت گسترش است ، و ممکن است با واسطه گری برای رئیس جمهور ترامپ برای تقاضای پیروزی متفاوت به نظر برسد.

با این حال ، پس از مشارکت واشنگتن در عملیات نظامی اسرائیل که حاوی ترور دانشمندان هسته ای ایران است ، به نظر نمی رسد ایالات متحده در کنسرسیوم ایالات متحده سرمایه گذاری کند. با این حال ، سایر قدرتهای منطقه ای مانند چین یا روسیه می توانند به این پروژه دعوت شوند ، بنابراین ضمانت های امنیتی غیررسمی را برای ایران ارائه می دهند. به روشی مهم ، نیروگاه هسته ای بوشهر تنها تأسیسات هسته ای ایران بود که از حملات ژوئن ، بخشی از حضور کارمندان روسیه مصون بود.

به عنوان جایگزینی برای کنسرسیوم هسته ای ، کشورهای حوزه خلیج فارس می توانند به طور مشترک سطح غنی سازی اورانیوم و مواد قابل شکافت در منطقه را بپذیرند. اگرچه چنین محدودیتی در ابتدا بر برنامه ایران تأثیر می گذارد ، سعودی همچنین می تواند به ایجاد اعتماد به نفس در جاه طلبی های هسته ای سعودی ، که شامل برنامه هایی برای غنی سازی اورانیوم است ، کمک کند.

به منظور تأیید این محدودیت ها ، کشورهای حوزه خلیج فارس می توانند یک مکانیسم تأیید هسته ای منطقه ای مشابه آژانس حسابرسی برزیل-آرژانتین (ABACC) ایجاد کنند. این ممکن است مکمل تقویت آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد و تا زمانی که همکاری با آژانس به حالت تعلیق درآید ، ایران می تواند جایگزین ایران شود.

اگرچه انتظار نمی رود ایران فعالیتهای هسته ای ایالات متحده را بدون از بین بردن تحریم ها محدود کند ، اما ممکن است متعهد به انتظار تحریم باشد. این ممکن است ایران و ایالات متحده به آشتی غیررسمی حتی از توافق هسته ای دوگانه اجازه دهند.

حداقل یک توافق مشروط در مورد محدودیت هسته ای منطقه ای ، فشار سیاسی واشنگتن را در برطرف کردن تحریم های ایران افزایش می دهد ، در حالی که یک مکانیسم تأیید منطقه ای می تواند دلیلی برای اقدامات بیشتر نظامی فراهم کند.

به عنوان یک مقایسه ، اعتماد به نفس اضافی ایجاد شده توسط ABACC توضیح می دهد که چرا برزیل مجاز به غنی سازی اورانیوم است ، اگرچه هیچ گزارش عمومی در مورد جزئیات مربوطه در دست نیست و از امضای پروتکل اضافی با آژانس بدون اعتراض بین المللی امتناع می ورزد.

انتخاب بین دیپلماسی و جنگ بی پایان

جنگ شش روزه اوج سیاست حداکثر فشار ایالات متحده بود که از زمان به بهانه گرفتن امتیازات سیاسی داخلی و تقویت روابط خصوصی واشنگتن با اسرائیل ، منع گسترش را تضعیف کرده است. ادامه این مسیر اکنون در معرض خطر جنگ بی نهایت در خاورمیانه است.

هنوز یک روش دیپلماتیک وجود دارد ، اما بدون فشار به سیاست ایالات متحده ، باید تغییر کند تا سازش کند. برای رئیس جمهور ترامپ ، هزینه های سیاسی چنین تغییری با ارتباط با یک نظم هسته ای منطقه ای می تواند کاهش یابد. ضمن گسترش منافع تکثیر در خارج از ایران ، مشارکت چند ذینفع که خود را به موفقیت خود اختصاص داده اند می توانند چنین نظم را نسبت به تیپ پایدار تر کنند.