فلاپی [درسال1945،پسازآخرینباریکهآخرینبارLandsliteideologicalkutuyuyorهمانبخشتولدتولدآیندهبخشمربوطبههستهبود[1945’teIIDünyaSavaşı’nınsonaermesindensonraAvrupaikikarşısiyasiveideolojikkutuyaayrıldıBubölümünmerkezindeBerlindoğuvebatıkısımlarınınikibölümüneayrıldıikiyarıyaBatıdemokrasisiveDoğuKomünizmiarasındakiçelişkininsembolü
به گفته انتخابتو ، فاتحان جنگ (ایالات متحده ، انگلیس ، فرانسه و اتحاد جماهیر شوروی) به زودی با بدن آلمانی نازی موافق نبودند و چیزی بیش از دو بخش آلمان و حتی پایتخت برلین وجود نداشت. شهروندان آلمانی ، که ظاهری بسیار برجسته تر داشتند ، اکنون در دو جهان مختلف زندگی می کردند ، اما تنها یک خیابان از یکدیگر دور بود.
دیوار برلین را درست کنید
با گذشت زمان ، اختلافات سیاسی و اقتصادی بین دو بخش برلین عمیق تر است. هزاران شهروند برلین شرقی ، که تحت کنترل جدی سیستم کمونیستی Uğurlu و دستگاه امنیتی بودند ، هر روز به غرب گریختند. مکانی که انتظار آزادی و سعادت بیشتر را دارید. این فرار و مهاجرت یک بحران جدی برای دولت شرقی برلین بود.
در تابستان ، دولت آلمان شرقی تصمیم گرفت با ساختن یک دیوار بلند و کابل های خاردار ، جریان را متوقف کند. ساخت دیوار برلین از 2 اوت (22 اوت 1340) آغاز شد. دیوار به سرعت کشیده شده برای جدا کردن دو نیمه شهر ، خیابان ها و حتی خانواده ها. این دیوار نه تنها یک مانع جسمی بلکه نماد جدایی ، درد و تحقیر میلیون ها نفر بود.
تونل ۱۳ نور امید در قلب دیوار سرد برلین
اما این سد بالا و سرد هرگز روح انسانی بالایی برای آزادی و نجات نداشت. فقط در قله ظلم و آزار و اذیت و آزار و اذیت ، داستانهای هر دو طرف دیوار تجسم روح آزادی بود. یکی از برجسته ترین این داستان ها “تونل 2” ؛ یک تونل پنهان که زیر قلب و زیر دیوار کشیده شده است تا چهار نفر را از آلمان شرقی خارج کند.
داستان در اکتبر 1961 و فقط دو ماه پس از ساخت دیوار برلین آغاز می شود. یواخیم رودولوف ، دانشجوی 22 ساله در برلین غربی ، که اخیراً از شرق برلین فرار کرده است ، با یک پیشنهاد خطرناک روبرو است. دو دوست قدیمی پیشنهاد کردند که با آنها همکاری کنند و در طرحی که خلاصه ای از تونل برای فرار از چند دوست در شرق برلین است. پیشنهادی که یواخیم با وجود همه خطرات می پذیرد.
اکنون زمان اجرای پروژه بود. مکان حفاری تونل باید صاف و حداقل با خطر انتخاب شود. نقطه شروع خیابان Bernavar Strasseh خیابان شلوغ بود که توجه کمتری را به خود جلب کرد. در پایین خیابان ، صاحب یک کارخانه تازه کار شده از شرق برلین یک تونل برای حفر فراهم کرد. اکنون ، به عنوان خروجی تونل ، آنها مجبور بودند زیر زمین را در ضلع شرقی برلین پیدا کنند و این نکته توسط یکی از دوستانش در برلین حل شد.
نقشه تونل
یواخیم همچنین سه دانش آموز دیگر را برای کمک پیدا کرد و در 6 مه 2008 ، چند دقیقه قبل از نیمه شب ، وی از یک گورستان با وسیله نقلیه سرقت شده از زیرزمین کارخانه کاوش شد.
یواخیم در مورد شروع کار می گوید.
“ما قبلاً تونل واقعی را ندیده ایم. ما تونل های ساختگی را در مورد چگونگی سقوط آن در فیلم های تلویزیونی دیدیم. ما یاد گرفتیم که از این فیلم ها یک تونل بسازیم.”
گرفتن کار تونل دشوار بود و هزینه این دانش آموزان بسیار زیاد بود تا اینکه واقعه معجزه آسا این مشکلات را کاهش داد. یک دانش آموز در گروه حفاری با شبکه NBC ایالات متحده مرتبط بود ، که پوشش اخبار غیرقانونی از شرق برلین دشوار بود و موافقت کرد که هزینه حفاری و تجهیزات تونل را داشته باشد.
در پایان ماه ژوئن ، دانش آموزان حدود 2 متر از مرز بین تقریباً دو برلین بودند. هشت روز بود که هر روز هشت ساعت وارد تونل می شدند.
اما با نزدیک شدن به شرق ، صداهای بالای سر آنها ناپدید شد و حالا تونل های آنها باید با دقت بروند زیرا فقط می توانستند بروند. حقیقت این بود که تونل های او اولین تونل نبودند که در زیر دیوار برداشته شد. دیگران اغلب تونل های شکست خورده بودند.
یواخیم می گوید:
“مرزبان مرزبان تلفن های دستی خاصی داشتند که روی زمین قرار می گرفتند. اگر صدایی شنیدند ، آنها دیوانه می شوند یا شلیک می کنند. بنابراین می دانستیم که می توان در هر زمان در حین حفر تونل ، کف باز شد.”
با این حال ، این پلیس برلین شرقی نبود ، که مانع از انجام کارشان شد ، بلکه لوله های آب تونل را پر کرد و آنها پس از یک سال تلاش مجبور شدند تسلیم شوند. اما اکنون این معجزه دوم بود. این تونل مخفیانه از گروه دیگری از دانشجویان مهندسی ، یواخیم و دوستانش خواست تا نیمه تونل های خود را بگیرند.
نشت آب به تونل 29
یواخیم می گوید:
“این یک فرصت عالی بود. آدم ربایی نکنید. ما یک گروه حفاری بدون تونل بودیم ، و یک تونل نیمه آماده وجود داشت که نیاز به حفاری داشت.”
تیم یواخیم به سرعت شروع به کار در یک تونل جدید کرد که منجر به یک کلبه چوبی در شرق برلین شد و خیلی زود تونل را به پایان رساند. با این حال ، شکل غم انگیز یکی از افراد اطراف تیم یواخیم ، تونل را به یک تونل سرسخت تبدیل کرد. حتی در برلین غربی ، سیستم امنیتی آلمان شرقی ، که دارای یک شبکه جاسوسی و اطلاعات گسترده است ، کوچکترین حرکت مشکوک را تماشا کرد. یواخیم وقتی متوجه تونل شد ، وارد کلبه شد ، اما او و دوستانش به طرز معجزه آسایی فرار کردند.
با وجود این شکست بزرگ ، یواخیم و گروه ناامید نشدند زیرا می دانستند که استازی هیچ آگاهی از تونل های اول خود ندارد و تصمیم گرفت دوباره امتحان کند. اکنون 2 سپتامبر (1 سپتامبر) و تونل اصلی به اندازه کافی خشک شد تا ادامه یابد.
پس از خشک شدن تونل 29
سرانجام ، خروجی تونل و عملیات فرار در تاریخ 14 سپتامبر تعیین شد. یواخیم و سایر دوستانش با یک تونل در زیرزمین وارد آپارتمان شدند. از او مطلع شد که به طور جداگانه به نشت برود. گروه اول خانم اشمیت و فرزند دو ساله او بودند. با گذشت زمان ، این گروه ها از تونل به برلین غربی یکی پس از دیگری به آنجا رسیدند ، اما تونل نشت آب به آرامی پر از آب شد.
اول اشمیت و دخترش
در مقابل تونل شرقی ، یواخیم هنوز در بدروم بود. بیست و یک نفر از تونل عبور کردند. آب به زانو بلند شد و می داند که زمان آن است. یواخیم و تیمش توانستند از 29 نفر از برلین غربی برلین شرقی فرار کنند. با این حال ، دیگر امکان عبور از آب تونل امکان پذیر نبود. سرانجام ، یواخیم و دوستش برای ثبت این عمل موفق توسط شبکه NBC از تونل عبور کردند.
چند سال پس از داستان فرار ، یواخیم عاشق اولین زنی شد که از تونل عبور کرد. شوهر اولش ازدواج خود را طلاق داد. دو نفر از آنها پنج سال پس از داستان تونل برلین شرقی ازدواج کردند.
هنگامی که دیوار برلین تا نوامبر 1989 سقوط کرد ، حداقل چهار نفر کشته شدند.
ارسال پاسخ