موسیقی پاپ ایران در روزهای اخیر با دو خبر متفاوت مواجه شده است که هر کدام می توانند از زاویه ای به تحلیل وضعیت این سبک محبوب بپردازند.
بهترین برای: موسیقی پاپ ایران در روزهای اخیر با دو خبر متفاوت مواجه شده است که هر کدام می توانند از زاویه ای به تحلیل وضعیت این سبک محبوب بپردازند. ابتدا عکسی که سیامک عباسی از بلیط هواپیمای خود به ونکوور منتشر کرد و به نوعی مهاجرت خود را تایید کرد. دوم اظهار نظر غیرمنتظره روزببمانی است که شبهه انحصارگرایی را در صحنه موسیقی محلی ایجاد می کند. این دو خبر دو روی یک سکه هستند; مهاجرت و محدودیت هایی که گریبانگیر هنرمندان می شود و تلاش برای کسب انحصار در بازاری که به نظر می رسد به طور فزاینده ای بسته می شود.
سیامک عباسی; صدایی قابل اعتماد در برزخ موسیقی ایرانی
سیامک عباسی که با آثار آهنگین و صمیمانه خود توانسته جایگاه مطمئنی برای خود در موسیقی پاپ پیدا کند با انتشار تصویر بلیط هواپیمای خود خبر مهاجرت را اعلام کرد. اگرچه عباسی جزو خوانندگان درجه یک پاپ ایران نبود، اما حضور او به نوعی تثبیت کننده بازار موسیقی است. عباسی در شرایطی که بسیاری از هنرمندان برای گرفتن مجوز، بازرسی های سخت و مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند، راه دیگری را انتخاب کرد.
این مهاجرت بار دیگر کانال ها و تنگناهایی را که هنرمندان ایرانی برای ادامه فعالیت در داخل کشور باید پشت سر بگذارند زیر سوال می برد. شاید عباسی بیش از این طاقت این محدودیت ها را نداشت و ترجیح داد به جای ماندن در این محیط سخت، برود. نکته این است که هر بار که هنرمندی می رود بخشی از ظرفیت های هنری این کشور به خارج از مرزهایش منتقل می شود. پتانسیلی است که در صورت حمایت و بستر مناسب می توان آن را در داخل کشور بارور کرد.
به روز باشید انحصار در سایه ارتباطات؟
از سوی دیگر روزبه بمانی ترانه سرا و خواننده که با همکاری با نام های مطرحی چون داریوش و علیرضا افکاری در اوج است، با اظهارنظری غیرمنتظره درباره پرستو احمدی خبرساز شد. اکنون که به مرحله انتشار آلبوم و اجرای روی صحنه رسیده، رویکرد انحصاری را به نمایش گذاشته است.
بمانی به نظر می رسد که سعی دارد دایره باریکی را حفظ کند و از نفوذ چهره های جدید جلوگیری کند، در حالی که از ارتباطات قدرتمند خود در صنعت موسیقی حمایت می کند. این رفتار زمانی بیشتر نمایان می شود که هنرمند جوان پرستو احمدی که به تازگی روی صحنه رفته است، جلب توجه می کند. وجود چنین چهره هایی می تواند زنگ خطری برای کسانی مانند بمانی باشد که انحصار را راهی برای حفظ موقعیت خود می دانند.
دو راه، یک نتیجه؛ محدودیت های ساختاری موسیقی
اگر این دو عدد را با هم مقایسه کنیم، عباسی و بمانی دو روی یک سکه هستند. سیامک عباسی نمونه هنرمندی است که نتوانست محدودیت ها و سختی های کار در ایران را تحمل کند و رفتن را برگزید. از سوی دیگر در حالی که بمانی با استفاده از امتیازات و ارتباطات خود سعی در حفظ جایگاه خود دارد، به نظر می رسد از ورود چهره های جدید استقبال نمی کند.
این دو مسیر تصویری از وضعیت کلی موسیقی پاپ ایران ارائه می دهند. بازاری که از یک سو با محدودیت های ساختاری و سیاست های غیرکارشناسی مواجه است و از سوی دیگر در معرض رقابت ناسالم و انحصار برخی بازیگران قرار دارد. این وضعیت هم هنرمندان را ناراحت می کند و هم مخاطب را از یک تجربه موسیقایی متنوع و با کیفیت محروم می کند.
پایان گفتگو؛ نیاز به تغییر و تنوع
موسیقی پاپ ایرانی به عنوان ژانری با مخاطبان گسترده نیازمند بازنگری جدی در ساختارها و رویکردهای خود است. از یک سو باید شرایطی فراهم شود تا هنرمندان بتوانند بدون ترس از محدودیت در داخل کشور فعالیت کنند و از مهاجرت اجباری خودداری کنند. از سوی دیگر، به جای انحصار، باید فضای رقابتی سالم و منصفانه ای ایجاد شود که در آن استعدادهای جدید تربیت شوند و چهره های قدیمی به رشد این بخش کمک کنند. تنها در این صورت است که می توان امیدوار بود که موسیقی پاپ ایرانی جایگاه واقعی خود را پیدا کند و صدای همه شود.
به گزارش رسانه انتخابتو
ارسال پاسخ