حقیقت مرگ در تجربه “زندگی پس از زندگی”

حقیقت مرگ در تجربه "زندگی پس از زندگی"

حقیقت مرگ در تجربه زندگی پس از زندگی

سالهاست که انتشار برنامه تلویزیونی “پس از زندگی” یک مسئله نسبتاً جدید و گاه مورد بحث بوده است. محتوای برنامه ، مقالات ، کتاب ها و غیره در جوامع غربی. این محصول به اشکال دیگر تولید می شود ، و محققان غربی ممکن است اولین تحقیق در مورد تجربیات مرگ شخصی را منتشر کرده اند.

به گفته اتماد ، در یادداشتی که در “مهر” منتشر شده است ، ماه رمضان ، عضو سابق فلسفه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، اکنون می تواند متن کامل را به مناسبت سریال تلویزیونی “زندگی پس از زندگی پس از زندگی” بخواند.

رابطه روح و بدن

در رابطه بین روح و بدن سه موقعیت مختلف وجود دارد: خواب ، خلق و خو و مرگ. این سه حالت دارای یک ارزش مشترک هستند و هر یک از آنها تمایز متفاوتی از دیگران دارند. اصل رابطه بین روح و بدن دو برابر وجود یک روح و بدن فلسفه صدر است. بدن جنین به مرحله ای می رسد که روح به عنوان میوه بدن به دنیا می آید. واضح است که مراحل یک جنبش برای یکدیگر خارجی نیست ، اما یک نهاد قدیمی با رتبه بالاتر و بالاتر است. به همین دلیل ، مردی با روح به همان جنین مادی تبدیل شده است که به یک “من” از یک مجرد و یک روحانی تبدیل شده است ، “آخرین خلافت …” (2 معتقد است) ؛ شاهد وحدت بدن و روح ، مواد مواد هر دو بدن (من سادگی و کاهش وزن هستم) و عشق به روح و خلاصه روح “من از چنین موضوعات فلسفی آگاه هستم” (آگاهی انتزاعی است). بدیهی است که همه یک “من” هستند. به عبارت دیگر ، انسان مادی و انتزاعی انسان تنها وجود واحد شخصی وی است. و دو بار وجود شخصی هرگز به طور کامل قطع نمی شود ، و هیچ بیگانگی وجودی از مطالب خلاصه من وجود ندارد. در غیر این صورت ، حضور یک واحد شخصی حضور یک واحد شخصی نخواهد بود و فرض برای واحد لازم است.

بنابراین ، در پیری ، پیرمرد به عنوان یک کودک کاری نیست که آنها با هر کس دیگری انجام می دهند. به عنوان مثال ، “من در مسابقه پیروز شدم” ، او می گوید ، اگرچه او کودکی بود و به عنوان یک کودک ، بدن او اکنون کاملاً تغییر کرده است و با بدن فعلی او متفاوت است. این امر به این دلیل است که مراحل دارایی مایع و متحرک کاملاً جامع است. بنابراین ، این مراحل مختلف مراحل یک واحد شخصی است.

مرگ و خواب

بنابراین ، روح انسان به بدن تعلق ندارد و وحدت بین روح و بدن کاملاً از بین نمی رود. بله ، از نظر قوی و ضعف این اتحادیه و شرایط فعلی ، در مراحل شدید و مراحل ضعیف. و روشن است که بسیاری از دانشگاهیان به فکر مرگ هستند که به طور کامل خود بدن را مختل می کند و کسر ناقص این تعلق را کاملاً مختل می کند. برعکس ، در خواب ، خلق و خو و مرگ ، روح متعلق به بدن است و با آن ادغام نمی شود ، و هرگز در خواب و نه بعد از طلوع آفتاب یا بعد از مرگ ، تعلق و وحدت روح و بدن قطع می شود ، اما فقط این ارتباط و وحدت تضعیف نمی شود. با این حال ، ضعف بدن نسبت به بدن کمتر از خواب و خواب است و در مرگ ، این ضعف بیش از دو خواب و خلق و خوی است. اما در هر یک از این سه گانه ، حتی در مرگ ، تعلق بدن و سربازان کاملاً از بین می رود. به همین دلیل ، به ما دستور داده شد كه به دستورات مذهبی به قبرهای مردگان خود برویم ، زیرا خوشحال از این ستون ، “Zorva Motamami Sadik Sadik” ؛ و این بدان معنی است که روح آنها به طور خلاصه متعلق به بدن آنها است. از آنجا که اگر روح فداکاری به بدن مرده نداشته باشد و بدن کاملاً قطع شود و از آن بیگانه باشد ، روح را خوشحال نمی کند که به بدن بیاید که هیچ ارتباطی با روح ندارد.

قرآن آیه قرآن ، بقای روح و بدن در حال مرگ است (2): با توجه به مفاد این آیه و تفسیر کلی مفسران ، رستاخیز دو بار به شکل رستاخیز دمیده می شود و همه افراد زنده در اولین نفخ می میرند. اما در این آیه ، این مرگ به عنوان “al -qa’id” تعبیر می شود ، “آل -ساماامات و الرازی باز است.

تفاوت بین مرگ و خواب

علاوه بر این ، طبق مقررات آیه: “.” (1) هر دو مرگ و خواب تنها تفاوت در این آیه بین این دو توف (مرگ و خواب) ، در مواجهه با مرگ و جهان های فوقانی توسط خدا یا فرشتگان ، در مرگ و خدا یا فرشتگان است. اما در خواب ، رابطه با بدن به قدیمی “و بیت المقدس آل -مخری” باز می گردد.

از طرف دیگر خواب این است که بدن خود (حتی اگر ضعیف تر از بیدار باشد) ، تحت لمس و مدیریت روح ما است. به عنوان مثال ، از دستگاه گوارشی برای هضم غذا یا استفاده از سیستم تنفسی استفاده می کند ، و فرد می خوابد و قلب خون را برای کل بدن فراهم می کند. بنابراین ، در مرگ ، این حقیقت خواب واقعی است (به جز تفاوت) ، بدن باید کالای داشته باشد ، بنابراین مرگ در مرگ ، روح کاملاً بدن را مختل نمی کند ، بلکه به عنوان یک بدن ضعیف به جهان کشیده می شود. البته در مرگ ، جذابیت آن در جهان های بلند بیشتر است و بدن ضعیف تر از خواب است.

مدرنیته

در همان طبیعت ، یعنی با روحیه روح ؛ این از مرگ قدرتمندتر از مرگ است ، و البته مانند خوابیدن در زمین قدیمی آن است. بنابراین خواب و مشو و مرگ مشابه هستند. به عبارت دیگر ، هنگامی که بدن متعلق به بدن است ، در هر سه حالت باقی می ماند و وقتی انسان زنده ، بیدار و بیدار است ، در همه این موارد ، روح به جهان های بلند کشیده می شود ، به جز اینکه بدن ضعیف ترین و قدرتمندترین خواب در خواب و قدرتمندترین خواب است. او برمی گردد اما به مرگ باز نمی گردد.