خانم گوگوش! چه خبر؟ چه خبر؟

101





۱۵۶۷۷۱۷


15 دسامبر 1404 12:08

چندی پیش مصاحبه جدید گوگوش موجی از واکنش ها را در فضای مجازی به راه انداخت.


انتخابتو: به تازگی مصاحبه جدید گوگوش موجی از واکنش ها را در فضای مجازی به راه انداخت. او اعلام کرد تا زمانی که «وضعیت تغییر نکند» در ایران کنسرت برگزار نخواهد کرد. این جمله مورد انتقاد گسترده مردم قرار گرفته است. خیلی ها گفتند این تصمیم در شرایطی گرفته شده است که کیفیت عملکرد در سال های اخیر افت کرده است و چنین موضعی بیشتر تلاشی برای بهانه تراشی بزرگ از یک مشکل شخصی است. در این میان کنایه هایی مانند «روغن ریخته شده به امامزاده تقدیم شد» بارها تکرار شد و توجه کاربران را به خود جلب کرد.

پس از مطرح شدن بحث ها، صفحه اینستاگرام «تهران نگاتیو» در یادداشتی به این شرح نوشت: وقتی قدرت صحنه مثل قبل نیست، ادامه دادن بیشتر شبیه هدر دادن تیتراژ باقی مانده است. گاهی اوقات بهترین کار این است که قبل از اینکه همه چیز از بین برود، با احترام کنار بروید، نه اینکه با آخرین ذره محبوبیت بازی کنید.

سودابه فضی پور نیز واکنش شدیدی داشت و نوشت: گاهی اوقات احساس می کنم که ما انسان ها نوعی “بچه جمعی” داریم. مثل این است که ما همیشه باید برای چیزهایی که حتی نمی دانیم چه هستند شکرگزار باشیم، مثل شکرگزاری برای یک «خلأ بزرگ» است. گویی همیشه باید در معرض تهدید چیزی باشیم که وجود ندارد و نمی توان آن را لمس کرد. مثل این است که همسایه یک کاسه خالی را به ما نشان می دهد و می گوید: “می خواستم برای شما غذا بیاورم، اما چون از بقالی ممد آقا نخریدم، یک کاسه خالی آوردم” و ما بگوییم: “ممنون… ممنون دستت درد نکنه!”

کنسرت

خانم گوگوش، من در دلم می دانم که اگر این صدا قوی بود، اگر قدری قوت داشت، اگر لرزش آشکاری در گلو نبود، هرگز چنین جمله ای به زبان نمی آمد. من نمی‌خواهم نقاب چیزی را بپوشم که دیگر وجود ندارد، من تصمیم‌گیرنده این روندها نیستم و در این انتخاب‌ها شریک نیستم. این یک حقیقت ساده بود، کاش تحریفش نمی کردید: “توانایی خواندن از بین رفته است. تمام شده است. پایان طبیعی یک سفر طولانی.” و یک جمله برایمان کافی بود: «دوستت دارم، خسته ام، وقت رفتن است». گاهی اوقات یک “خداحافظ” ساده از هر چیز دیگری محترمانه تر است. این یک مانت، یک ژست یا یک نقش قهرمان نیست که به عنوان هدیه برای عموم خوانده نشود. ما انسان ها به اندازه کافی رنج می کشیم. لازم نیست بار خداحافظی و در خانه ماندن را با سپاس و شرم به دوش بکشیم.

بهناز اقبال نیز در یادداشتی نوشت: گوگوش خانم، تارهای صوتی شما دیگر طاقت فرازهای قدیمی را ندارد، حتی گفتار ساده تان هم لرزان شده است. چرا روغن ریخته شده را در امامزاده هدر دهیم؟ چرا باید ضعف خود را به وضعیت ایران نسبت دهید؟ در این حرف ها نه قوت قهرمان هست و نه صداقت هنرمند! حقیقت ساده تر از این نمایش هاست! بگو گلویم خسته است، زمان گذشت، دیگر قدرت خواندن ندارم.

0005764_-2015

خانم گوگوش، هیچ کس از شما قهرمان نشد و هیچ کس از شما انتظار نداشت. اما همه فقط یک چیز می خواستند: نه گوگوشی که با ضعفش به دلیل سن یا بیماری نقش جدیدی بازی می کند، بلکه گوگوشی با صدا! بیرون آمدن از آب گل آلود سیاست هیچ هنرمندی را بزرگ نمی کند. گوگوش خانم، تلاش بی ثمری کردی! مردم ایران دیگر فرق خوب و بد را نمی دانند، داستان قهرمانی که می خواهید بسازید دیگر جوابی برای جامعه ما نیست! کاش می دانستی که ما قهرمان یا تصویر جعلی نمی خواهیم. گوگوش را که با صدا و آهنگ هایش به یاد داریم در بسیاری از لحظات زندگیمان می خواهیم. گوگوش خانم لااقل این را برای ما نگه دارید! بگذار همان صدا در خاطرت بماند.


عمو

دکتر امین جعفری

دکتر حمیدرضا حسنانی_f4desktop

دکتر محمد لاجوردی (ثبت نام رایگان جراح پلاستیک بینی) - بنر رومیزی F3

نداف کرمانی






چی بپوشم؟











به گزارش رسانه انتخابتو