دورجدید آتش بس در قالب جنگ بین رژیم اشغال ایران و QODS دوام نیاورد ، جایی که رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ بازتاب داشت. وی ادعا كرد كه جنگ به پایان رسیده است و ایران برای بازسازی نیاز به پول دارد. بنابراین او می تواند نفت را به چین بفروشد! موضع ترامپ بلافاصله بازتاب های مختلف را همراهی کرد و دیدگاه های مختلف پدیدار شد.
به گفته انتخابتو؛؛؛؛ بسیاری از آنها این سؤال را مطرح كردند كه چگونه ایران در هنگام تجاوز به ایران ، انواع پیچیدگی با اسرائیل را ایجاد كرد ، البته در اماكن هسته ای ایران و چگونگی تسهیل ایران فروش نفت به چین! البته برخی به پیشنهاد ترامپ اشاره کردند که وی سعی کرد با عمل به عنوان یک رهبر جهانی ظاهر شود ، گویی افکار خاصی در مورد موضوع ایران وجود دارد.
با این حال ، پس از آخرین تحولات ، باید از چین به چین سؤال شود که آیا ایران واقعاً سعی دارد صادرات نفت خود را باز کند. آیا در همان موقعیت خواهد بود؟ برای پاسخ به این سؤال ، ما باید به آمار بین المللی که بر انفجارهای نفتی ایران در چین متمرکز است ، نگاهی بیندازیم.
گزارش های رسمی از موسساتی مانند Vertexa یا Kepler Center نشان می دهد که ایران در ژوئن امسال قادر به صادر کردن 1.8 میلیون بشکه نفتی بود ، هنگامی که صهیونیست ها به ایران حمله کردند و شاهد ظهور جنگ بین دو طرف بودند. این یک رکورد قابل توجه را با توجه به این نوع شماره نشان می دهد. قبل از ظهور ترامپ ، بالاترین سابقه صادرات نفت ایران به چین به 1.7 میلیون در روز رسیده است.
جالب اینجاست که انتظار می رود برخی از موسسات بین المللی انرژی در هفته اول تجاوز صهیونیستی نفت ایران تا 44 درصد از صادرات روزانه نفت ایران افزایش یابد و البته این تمایل به دلیل افزایش تابستان و تقاضای انرژی افزایش می یابد. حال این سؤال پیش می آید: وقتی ایران شاهد صادرات نفت به چین به طور طبیعی و در اواسط جنگ با اسرائیل است ، ترامپ می گوید که ایران می تواند نفت را به چین بفروشد ، آیا این یک پیشنهاد واقعاً معتبر است؟
در حقیقت ، اگر به این زاویه نگاه کنیم ، ترامپ سعی کرد با این موقعیت به امام زاده سوگند بخورد زیرا ایران صادرات نفت به چین را بدون موقعیت ایران افزایش می دهد ، اما سوال دوم نگرش ترامپ در پشت صحنه است؟ در این زمینه 3 پیشنهاد وجود دارد.
اولی این ، همانطور که قبلاً ذکر شد ، در تلاش است تا جنبش رهبری جهان ترامپ را به عهده بگیرد. من می خواهم بگویم که این مال من برای کمک به ایجاد آتش بس بین ایران و اسرائیل است ، و البته من به منابع ارائه می دهم تا ایران اجازه دهد نفت را به چین صادر کند و در نتیجه دوباره شکست های جنگ را بازسازی کند! با این حال ، در هر دو مورد ، چنین نقشی چنین نقشی را نداشت و سایر مؤلفه ها در تحقق این توصیه ها نقش داشتند.
مگس دوم این ترامپ به نوعی موضع خود را به نبض فرستاد که او نمی خواست بی ثباتی در بازار جهانی انرژی باشد. به خاطر داشته باشید که هم خود و هم متحدینشان می دانند که ناامنی در تنگه هورموز و وخامت ثبات در بازارهای انرژی می تواند سناریوهای جدی و جدی را برای غرب و آمریکا ایجاد کند. این همان چیزی است که ایران به خوبی می داند که می توانم آن را اعمال کنم. به همین دلیل ، ترامپ سعی کرد تشویق کند که او به دنبال یک ماجراجویی با انرژی کارآمد علیه ایران نبود و انتظار دارد ایران این کار را نکند.
وت سوم شخصیت ترامپ شخصیت رسانه ای است. رئیس جمهور برزیل ، لولا دسیلوا به ترامپ گفت که او رئیس جمهور خواهد بود ، نه آنفلوانزا سایبری! اگر به این زاویه نگاه کنیم ، ترامپ سعی کرد با آخرین موضع خود در مورد صادرات نفت ایران به چین توجه بین المللی را به خود جلب کند و به این ترتیب آن را به عنوان یک فرد بسیار قدرتمند در جهان معرفی کرد. اگر آنها می خواهند مانند سایر کشورها ثبات را تجربه کنند ، باید به او و اصول مورد نظر او توجه کنند.
ارسال پاسخ