سریال با نماهای باشکوه و فریم های نفس گیر رابرت السویت آغاز می شود و این وسواس در ایجاد جذابیت بصری تماشاگر را تا پایان سریال همراهی می کند. آنقدر که می توانید در مسابقات عکس شرکت کنید و در این مجموعه برنده شوید.
این وسواس نشان دهنده اهمیت زیادی است که کارگردان برای تصویر و بازنمایی مفهوم از طریق آن قائل است و این رابطه تصویر و کلمه ما را به مفهوم سینمای ناب نزدیک می کند.
نگاهی گذرا به اقتباس فیلم هالیوود دهه 1990 از این اثر انداختم و متوجه شدم که سریال ریپلی از نظر روایت بسیار برتر از اقتباس سینمایی آنتونی مینگلا است.
بستر سریال نیاز مبرم داستان است که باید آرام آرام و با حوصله انگیزه های روانی ضدقهرمان خود را بسازد و مفاهیم زیربنایی اثر را به مخاطب منتقل کند.
به عنوان مثال، سریال ریپلی به کاراواجو نقاش ایتالیایی و رابطه روانی تام ریپلی با او توجه ویژه ای دارد. چیزی که به نسخه سینمایی راه پیدا نمی کند، اما به سریال ریپلی عمق و غنا می بخشد که مخاطب را در جریانی دلپذیر در درک و جذب هنر دوره رنسانس و سبک باروک در ایتالیا قرار می دهد. .
کاراواجو هنرمندی است که پس از زندگی پر از اتفاقاتی مانند دوئل، دعوا، قتل و تعقیب نگهبانان امنیتی، به تکاملی مثال زدنی در هنر نقاشی دست یافت.
در واقع، فلسفه نقاشی های او دوری از کلاسیک گرایی و اهمیت دادن به جوهره، فارغ از خوب یا بد، مقدس یا مقدس بودن، در رسیدن به کمال و رستگاری است. بازی تضاد نور و تاریکی، خیر و شر.
و دقیقاً این معنا را در سریال ریپلی و شخصیت او زیر پوست میبینیم که تام را از یک آسمانگرد قلابی نیویورکی به یک هنرمند ونیزی با سابقه قتل و جنایت برای فرار از تاریکی به روشنایی تبدیل میکند.
سری ریپلی همچنین به دقت به پیش فرض جنسیت و تاثیر آن بر انگیزه های شخصیت ها نگاه می کند.
هویت جنسی تام ریپلی حداقل برای من به عنوان یک بیننده تا آخر مشخص نیست. آیا تام زندگی جنسی دارد؟ آیا او همجنسگرا است؟ آیا او به پدر ریکی و کارآگاه نیویورک در مورد نگرش محبت آمیز ریکی نسبت به او دروغ می گوید؟
آیا حسادت مارج به تام ریشه جنسی دارد یا فقط یک زن به توسعه و گسترش رابطه مردانه و بی معنی بین دو مرد حسادت می کند؟
همه اینها در سریال زایلیان به طرز زیرکانه ای مبهم است تا توجه بیننده را به خود جلب نکند تا داستان بتواند با دیگر عناصر جذاب برای رسیدن به پایانی باز پیش برود که می تواند نشانه رستگاری یا حرکت به سمت اعتراف باشد.
در نهایت «ریپلی» یک فیلم نوآر متفاوت و مهم است که می تواند در سال های اخیر برای بسیاری از تماشاگران درس بصری باشد. کلاسی برای سبک و سیاق فیلم نوآر زیرا تام ریپلی زیلیان نمونه کامل یک قهرمان تاریک در داستانی تاریک و روشن است.
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ