احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نامه ای را در کانال تلگرامی خطاب به روسای اتحادیه صنف خبرنگاران استان تهران و اتحادیه کارفرمایان مدیران رسانه و مدیرعامل خانه مطبوعات ایران منتشر کرد.
در این نامه آمده است: نظریه پردازان و کارشناسانی چون توکویل و دورکیم در بحث جایگاه اصناف و انجمن های حرفه ای در جوامع بر کارکردهای این نهادها در ایجاد و حفظ اخلاق حرفه ای، تقویت هنجارهای اجتماعی و ایجاد سازوکارهای درونی برای بهبود رفتار اعضای صنف تاکید کردند. اگر این کارکرد به درستی انجام شود و مشکلات و نقاط ضعف گروه ها و اتحادیه ها با سازوکارهای داخلی برطرف شود، دیگر نیازی به توسل به دستگاه قضایی و مداخله آن برای رفع مشکلات و اختلافات مربوط به صنف ها و گروه های تخصصی نخواهد بود.
اهمیت صنف روزنامه نگاران در ایران به قدمت تلاش ایرانیان در نوسازی و اصلاحات سیاسی است. مشخص است که نهاد رسانه، رکن چهارم دموکراسی است، اما فراتر از آن، حضور یک رسانه حرفه ای، قوی و اثربخش، نشانگر یک جامعه قوی است. به نظر من بدون رسانه قوی و حرفه ای نمی توان یک «گفتگو» موثر و چندجانبه در جامعه ایجاد کرد.
رسانه ای که در چارچوب رویکردهای مختلف اما در چارچوب اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری می تواند سیاست های جاری کشور را نقد کند و سعی در ساده سازی یا گمراه کردن افکار عمومی نداشته باشد. با این حال، سؤالات مهمی در اینجا مطرح می شود. کدام «رسانه» با چه ویژگی هایی می تواند مبنای درخت دموکراسی باشد؟ آیا کانالها و سایتهایی که بدون رعایت موازین پذیرفتهشده اخلاق حرفهای، پروژههای آلوده به پولهای کثیف را متهم میکنند، میتوانند سیاستهای جاری کشور را تحت تأثیر قرار دهند، آیا میتوانند به شفافیت و آگاهی کمک کنند یا در جهت مخالف عمل میکنند؟
به نظر من رسانه ها نه تنها ناظر و منتقد سیاست ها هستند، بلکه به توسعه، عدالت اجتماعی و رفاه عمومی کمک می کنند. اما اگر رسانه از مأموریت اصلی خود منحرف شود، به جای تسهیل، مانع توسعه می شود. بنابراین به جای تقویت قدرت گفت و گوی ملی، نمک بر زخم های اجتماعی می افزاید، سوء تفاهم ها را گسترش می دهد و اعتماد عمومی را کاهش می دهد.
تجربه شخصی من به عنوان عضویت در هیات دولت چهاردهم در آخرین سال خدمتم در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ این نشان داد که برخی از سازمان های رسانه ای بیش از برداشتن گام هایی در جهت شفافیت و منافع عمومی انجام می دهند. آنها برای تامین منافع گروه های مربوطه اقدام می کنند و در نتیجه از زیر پا گذاشتن موازین اخلاقی و دینی دریغ نمی کنند.
اخیراً به پیشنهاد برخی خبرنگاران حرفه ای در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بخشنامه ای صادر کردیم که شرکت ها و مؤسسات وابسته به این وزارتخانه را از همکاری مالی غیرشفاف با رسانه ها منع کردیم. اما به نظر من مبارزه با تولید «اخبار جعلی» باید به یک جریان اجتماعی و تجاری تبدیل شود و از سازوکارهای درون تجاری برای اثربخشی استفاده شود.
به همین دلیل بهعنوان یک شخص حقیقی و حقوقی به جای استفاده از حق قانونی خود برای شکایت از تهمتزنان، از تشکلهای صنفی در عرصه رسانهای میخواهم وارد میدان شوند و شورای مدنی برای بررسی اتهامات و ادعاهای مطرح شده تشکیل دهند. بی شک تهیه گزارش های تخصصی و ایجاد شوراهای ملکی برای حل و فصل اختلافات در اتحادیه ها گام بزرگی در جهت شفافیت و مبارزه با فساد کسانی است که از روش افشاگری برای پوشش مبارزه با فساد استفاده می کنند.
پیشنهاد میکنم شورای حل اختلاف مدنی از برخی از فعالان رسانهای که در ماههای اخیر بارها اتهاماتی را مطرح کردهاند دعوت کند تا مدارک خود را ارائه کنند. ضمناً در صورتی که این شورای مدنی لازم بداند که پاسخگو و ارائه مستندات باشد. ما آماده پاسخگویی در حد استانداردهای قانونی هستیم. به عنوان نمایندگان جامعه مدنی امیدوارم تشکل های کارگری و کارفرمایی در حوزه رسانه به این فراخوان پاسخ مثبت دهند تا بتوانیم مرز بین «شفافیت» و «تهمت زدن» را با هم روشن کنیم.






ارسال پاسخ