جدایی خوزه مورایس از الوحده بزرگترین شوک این روزهای فوتبال امارات بود. او با الوحده نتایج بسیار خوبی کسب کرده بود. آنها در لیگ آدنوک با 18 امتیاز از 8 مسابقه و 2 امتیاز برتری از العین در رده دوم قرار گرفتند و در لیگ نخبگان آسیا با 13 امتیاز و 2 امتیاز کمتر از الهلال در رده دوم قرار گرفتند و صعود خود را به یک هشتم نهایی قطعی کردند. همچنین لازم است راهیابی به مرحله نیمه نهایی جام بانک های اسلامی ابوظبی نیز به این لیست اضافه شود.
مثل همیشه که تیم های عربی منطقه خلیج فارس به دلیل ناکامی تغییر مربی می دهند، این بار هم سرمربی ابوظبی به این همکاری خاتمه داد، هرچند که قطعا با شکست فاصله زیادی داشت. شوک واقعی این بود که همه انتظار داشتند به لطف نتایج درخشان، قرارداد تمدید شود، اما اتفاق دیگری افتاد.
البته اینکه چرا خوزه مورایس چنین تصمیمی گرفت سوالی است که ذهن بسیاری از فوتبالدوستان را به خود مشغول کرده است. او در عین حال حتی یک بار هم در این باره صحبتی نکرد، اما حالا همسر ایرانی اش در مورد پشت صحنه این ماجرا اظهارات جالبی کرده است.
او در سلسله داستان هایی که در این زمینه منتشر کرد به صورت تمثیلی از یک بازیکن، تهیه کننده و کارگردان گران قیمت یاد کرد و دلایل استعفای جوجه از سرمربیگری الوحده را بیان کرد. از این صحبت ها مشخص است که با وجود نتایج درخشان الوحده، اتفاقات عجیبی در پشت صحنه در حال رخ دادن است. و باشگاه در مواجهه با تعویض حداقل یکی از بازیکنان سرشناس (احتمالاً عمر خریبین) با رضا قندی پور جوان، پشت سر سرمربی خود ایستاد، موضوعی که باعث کناره گیری وی از این پروژه شد. در یکی از دیدارهای الوحده وقتی بازیکن سوری روی نیمکت به تعویض اعتراض کرد، خوزه با عصبانیت سعی کرد این مهاجم الوحده را شکست دهد!
شیدا مورایس همسرش را با کارگردانی که فیلم اسکار میسازد مقایسه کرد، اما باشگاه از ترس این سوپراستار برعکس این کار را انجام داد و مانع از ادامه پروژهاش شد که شامل حضور جوانان در میدان و معرفی اصل کار گروهی بود. اتفاقی که باعث شد موریس تصمیم بگیرد ادامه ندهد!
روایت شیدا موریس اینگونه آغاز می شود:
در سینما مثال می زنم، کارگردانی داریم که سرپرست گروه است، باید حواسش به همه چیز باشد، همه بازیگران، گروه سازنده، پشت صحنه، خبرنگاران و…
ما در واقع یک تهیه کننده داریم که مالک آن است. این به معنای داستان های مالی، فیلم ها و هر چیز دیگری است
ما بازیگران مختلف (خوب و بد) داریم. چهره ای با حقوق بالا (مهم نیست اخلاق نداشته باشند، حتی اگر بازی بلد نباشند، فقط چهره مهم است)
اول از همه، ما یک دستیار کارگردان بسیار مهم داریم. کسانی که بازیگران را برای تست صدا می کنند. کسانی که فلان می گویند مردود شد و فلان پذیرفته شد. در واقع متعلق به کسی نیست که نقش اصلی را بازی کند. بیشتر اوقات کارگردان حتی متوجه نمی شود. طرف دوستش را می گیرد، امتحان می دهد و قبول می کند. خوب ها را قبل از رسیدن به کارگردان رد می کند. آنها اغلب دوستان نزدیک بازیگران و تهیه کنندگان بزرگ هستند.”
2291709
از اینجا داستان همسر مورایس پای سوپراستار بازیکن مشهور الوحده به شرح زیر باز می شود:
کارگردان آذیناس فقط به فکر فیلمش است، یعنی به اسکار می رود، باید بهترین باشد و اول، به دور از حاشیه، کار تیمی، یعنی تیم برایش مهمتر از هر چیز دیگری باشد، چرا؟ چون اگر کار گروهی خوب نباشد، نتیجه خوب نخواهد بود.
حالا کارگردان متوجه می شود که فرد گران قیمت در تیم عملکرد ضعیفی دارد، در تمرینات ضعیف عمل می کند. نقش اول را از او می گیرد و به او نقش مکمل می دهد.
بازیگر دیگر کارگردان را دوست ندارد. او مشهور، دوست داشتنی، دستمزد بالا و دستیار کارگردان، رسانه و تهیه کننده است. چیکار میکنن؟؟؟ هر جا می نشینند از کارگردان بد می گویند، بله همه با او مشکل دارند و …
رسانه ها از این به بعد تیتر می زنند که این فیلم اسکار نمی گیرد و موفق نمی شود، کارگردان را عوض می کنند چون بازیگر از چهره اش استفاده نمی کند و به بازیگران جوان و جدید فرصت درخشش می دهد.
و بسیاری از کارگردانان برنده اسکار دیگر خوب نیستند. اینجاست که تهیه کننده می ترسد فیلم فروش نداشته باشد!!
قسمت آخر این بیانیه درباره تصمیم خوزه برای پایان دادن به همکاری است:
وسط کنفرانس مطبوعاتی از کارگردان می پرسند که آیا بازیگرها با شما مشکلی دارند؟ کارگردان نه جواب می دهد و نه توضیحی می دهد، چرا؟ چون آدم موفقی است و با کارهایش این را ثابت کرده است و معنای کار گروهی این است که هر کاری که تیم انجام می دهد باید محافظت شود، نه اینکه دیگر در حاشیه بماند، چون داستان اصلی اسکار گرفت.
و افرادی که پشت صحنه را نمی بینند فشار می آورند. فشار تهیه کننده، بله، بازیگر جوان نمی تواند تحمل کند و بازیگر چهره ای که پشت دوربین در گوش همه می خواند، این فیلم اسکار نمی گیرد، این فیلم اسکار نمی گیرد.
در نتیجه چه اتفاقی می افتد؟ یک شب بعد از تلاش های فراوان، کارگردان تصمیم گرفت دیگر ادامه ندهد!»






ارسال پاسخ