فوکر 100 محصول تفکر مهندسی اروپا در دهه ای است که صنعت هوانوردی به دنبال بهره وری، مصرف سوخت کمتر و سازگاری با فرودگاه های کوچکتر بود. دهه 1980، زمانی که شرکت هلندی فوکر تصمیم گرفت خانواده فوکر 70 و فوکر 100 را به عنوان نسل بعدی جت های منطقه ای معرفی کند. هواپیماهایی که انتظار می رود جایگزین مدل های قدیمی مانند فوکر F28 شوند، اما با فناوری جدیدتر، مصرف سوخت کمتر و برد عملیاتی بیشتر.
فوکر 100 اولین بار در سال 1986 پرواز کرد و در سال 1988 به طور رسمی وارد خدمت شد. این هواپیما در کلاس جت منطقه ای 100 نفره قرار داشت. کلاسی که نه برای پروازهای بین قاره ای یا مسیرهای بسیار کوتاه، بلکه دقیقاً برای همان مسافت هایی که ستون فقرات پروازهای داخلی و منطقه ای را تشکیل می دهند، طراحی شده است.
از نظر طراحی، فوکر 100 ادامه منطقی فلسفه فوکر است. بدنه باریک، بالها با نسبت تصویر خوب، موتورها در عقب بدنه و دم T شکل. این چیدمان ممکن است در نگاه اول قدیمی به نظر برسد، اما مزایای قابل توجهی دارد: کاهش صدای کابین، محافظت بهتر موتور از ورود اجسام خارجی به فرودگاه هایی با امکانات کمتر، و امکان عملکرد مطمئن تر در باندهای کوتاه تر.
فوکر 100 یک هواپیمای جمع و جور اما کارآمد با طول بدنه تقریباً 35.5 متر و طول بال آن تقریباً 28 متر است. ارتفاع آن تقریباً 8.5 متر است و طراحی بدنه به گونه ای ساخته شده است که پایداری آیرودینامیکی خوبی در سرعت های کروز متوسط ایجاد کند. حداکثر وزن برخاست این هواپیما در نسخه های مختلف تقریباً 45000 کیلوگرم است. رقمی که نشان می دهد ما طرفدار هواپیمای سبک تر از جت های کلاسیک باریک بدن هستیم.

قلب تپنده فوکر 100 دو موتور Rolls-Royce Tay 650 یا Tay 620 هستند. موتورهای توربوفن با نسبت بای پس متوسط در زمان خود بسیار موفق بودند. هر یک از این موتورها تقریباً 13000 تا 15000 پوند نیروی رانش تولید می کنند. بزرگترین مزیت موتورهای تایلندی مصرف سوخت خوب، قابلیت اطمینان بالا و هزینه نگهداری معقول بود. ویژگی هایی که بعدها برای شرکت های هواپیمایی تحریم شده از جمله ایرلاین های ایرانی اهمیت مضاعف پیدا کرد.
قرار دادن موتور در عقب بدنه باعث کاهش سر و صدای داخل کابین و همچنین امکان رسیدن جریان هوای تمیزتر به بال ها می شود و عملکرد برخاستن در باندهای گرم و مرتفع که در ایران غیر معمول نیست همچنان قابل قبول است. همین نکته فوکر 100 را به گزینه ای عملیاتی برای فرودگاه هایی مانند مهرآباد، مشهد، شیراز و حتی فرودگاه هایی با باند کوتاه تر تبدیل کرد.

از نظر عملکرد پرواز، فوکر 100 می تواند به سرعت کروز تقریباً 780 تا 800 کیلومتر بر ساعت برسد و برد عملیاتی آن بسته به بار و پیکربندی به حدود 2300 تا 2500 کیلومتر می رسد. یعنی تقریبا تمامی مسیرهای داخلی ایران و حتی برخی از پروازهای منطقه ای به کشورهای همسایه در محدوده توان این هواپیما قرار دارند.
اما جایی که فوکر 100 برای خلبانان و مهندسان جذاب می شود، سیستم های اویونیک و پرواز آن است. کابین فوکر 100 یک نسل انتقالی بین آنالوگ و دیجیتال است. ترکیبی از نمایشگرهای الکترونیکی EFIS و گیج های کلاسیک. این ترکیب باعث شد هم خلبانان قدیمی و هم نسل جدید ارتباط خوبی با این هواپیما برقرار کنند.

سیستم ناوبری Fokker 100 شامل سیستم های VOR/DME، ILS، INS و بعد از آن GPS است. با کمک سیستم مدیریت پرواز (FMS)، خلبان می تواند مسیر، مصرف سوخت و مشخصات پرواز را با دقت قابل قبولی مدیریت کند. خلبان خودکار و سیستم دریچه گاز خودکار بار کاری خلبان را در پروازهای مکرر و کوتاه کاهش می دهد. یک ویژگی بسیار مهم در شبکه پروازهای پر ترافیک ایران.
از نظر ایمنی، فوکر 100 استانداردهای قابل قبولی در آن زمان داشت. سیستمهای هشدار نزدیکی زمین (GPWS)، هشدار برخورد هوایی (TCAS در نسخههای ارتقا یافته) و طراحی ساختاری قوی این هواپیما را به یک انتخاب مطمئن تبدیل کرده است. البته باید واقع بین بود; فوکر 100 محصول دهه 1980 است و از نظر سیستم کمک خلبان نمی توان آن را با جت های نسل جدید مقایسه کرد اما از نظر بازه زمانی کاملاً قابل دفاع است.
ورود فوکر 100 به ایران یک ضرورت عملیاتی بود تا یک انتخاب لوکس. طی سال هایی که ناوگان هوایی کشور با کمبود هواپیماهای میان برد، فرسودگی شدید و محدودیت های بین المللی دست و پنجه نرم می کرد، فوکر 100 به تدریج به یکی از خطوط اصلی پروازهای داخلی تبدیل شد. شرکت هایی مانند ایران ایر، آسمان، ماهان و برخی شرکت های هواپیمایی دیگر از این هواپیما برای پوشش مسیرهای پرتردد استفاده می کردند.
دلیل این واکنش روشن بود: فوکر 100 هواپیمایی بود که قابل حفظ بود. قطعات را می توان به دست آورد، البته به سختی. تعمیرات اساسی امکان پذیر بود و مهندسان ایرانی در نهایت دانش لازم را برای حفظ آن به دست آوردند. هواپیما نه آنقدر پیچیده بود که سقوط کند و نه آنقدر ساده که بی اثر باشد.

از نظر تجربه مسافری، فوکر 100 یک شرکت هواپیمایی بی تکلف است. چیدمان صندلی به طور کلی به صورت 2+3 ساخته شده است. ترکیبی که نه خیلی تنگ است و نه خیلی راحت. صدای موتور در کابین کمتر از هواپیماهای گلایدر موتوردار است، اما لرزش های خفیفی در برخی از مراحل پرواز احساس می شود. این هواپیما برای پروازهای یک تا دو ساعته طراحی شده است و این کار را انجام می دهد. نه بیشتر نه کمتر
نقاط ضعف فوکر 100 را نیز باید بدون تملق ذکر کرد. طراحی قدیمی، مصرف سوخت بیشتر نسبت به جت های نسل جدید، نبود سیستم های پیشرفته برای کاهش مصرف و افزایش هزینه های نگهداری با افزایش سن ناوگان از چالش های جدی این هواپیما است. در بازار جهانی فوکر 100 سال است که جای خود را به هواپیماهایی مانند امبرائر ای جت و ایرباس A220 داده است، اما در ایران شرایط متفاوت است.
در کشوری که دسترسی به هواپیماهای جدید محدود است، دوام، دانش فنی و تجربه عملیاتی بیش از هر چیز دیگری اهمیت پیدا می کند. فوکر 100 در این مرحله منطقی است. شاید از نظر فناوری به روز نباشد، اما هواپیمایی است که در عمل آزمایش شده است.
اگر منصف باشیم، فوکر 100 نه افسانه است و نه اشتباه. این هواپیما محصول یک دوره خاص در تاریخ هوانوردی است. دوره ای که در آن کارایی، سادگی و قابلیت اطمینان در اولویت قرار دارد. فوکر 100 بسیار فراتر از یک مدل هواپیما در ایران است. بخشی از حافظه جمعی پروازهای داخلی؛ این هواپیما هزاران بار از مهرآباد برخاست و فرود آمد و افرادی را که هیچ کس نامشان را نمی دانست به مقصد منتقل کرد.






ارسال پاسخ