ماهیگیری من! بهار بدون فصل شکار

ماهیگیری من! بهار بدون فصل شکار

فلاپی عماد خوراساانی یکی از مشهورترین غزل ایران قرن ها پیش است. یکی از مشهورترین شعرها شعر “این بار” نیست.

به گفته انتخابتو ، در این شعر ، حتی اگر مردم عماد خوراسانی غیر انسانی باشند ، آنها همیشه مردم را توصیف می کنند. این شعر زیبا را در زیر بخوانید.

ما این را دوست داریم و این کار را بهتر از این انجام می دهیم


این در مورد چیزهای دیگر صدق نمی کند


بهشت که انتظار داریم چیست؟


به جز ماه و بدن و آغوش


فصل جنون فصل بهار و این سه ماه


هرکسی که مست نباشد قطعاً بیدار است


ما ما را به جز مو و


نتیجه ناهار و ناهار نیست


چو دوست دیشب به من دوستی داد


اما چه فایده ای گل بهاری نیست


من صبح منو خندیدم و منتظرم هستم


زین بیش از یک خلق و خوی آشفته نیست


فرهاد این را به خاطر می آورد زیرا داستان او


حکایات شیرین هیچ کس به یاد نمی آورد


هیچ حدیث با “صبر”


ما عشق دوستمان را نداریم


کار شما را روی مه می بوسید و بار شما مشکی خالص است


ای زالف یار ، بهتر از این


زحمت در آغوش گرفتن


توپ یک یاور بدون خط لبه نیست


امید سرسری امید شیخ و


مثل این است که شما امیدوارید که بخشیده شوید.


خوب و بد از ما اما در طول روز


فکر کردم خودتان هستید. این زمان نیست


انتقال و این سه نفر می توانند با اماد باشند


ماهیگیری من! بهار بدون فصل شکار