ایران نوشت: از همان ابتدا ، “شکار” نه تنها توسط شخصیت های انسانی بلکه با تکیه بر “زمین” توصیف می کند. عمارت باشکوه و مرموز که در قلب کوه ها و جنگل پنهان شده است ، فقط یک صحنه رویداد نیست بلکه یک شخصیت زنده مانند یک زندان هندی است. دوربین جاودانه بارها و بارها با زاویه ها ، بافت ها و سایه های عمارت متوقف می شود ، گویی “مکان” یک داستان نویس مخفی است.
این جهت بصری عملکردی فراتر از زیبایی شناسی دارد: جلال عمارت رمزگذاری قدرت سالمندان و کلاسهای زیرین و گوشه های تاریک است ، بازتابی از انزوا ، ترس و سرکوب زیردستان.
بر خلاف بسیاری از دوره های تاریخی ، “شکار” بدون ارتقاء خسته کننده وارد داستان می شود. معرفی خانواده میرتا بدون طبیعی ، قانع کننده و اغراق انجام می شود و اولین مشکلات درام خیلی سریع اتفاق می افتد. اگرچه برخی از اقدامات دبستان یک منطق بصری و نمایشی است ، اما دنیای داستانی به خوبی پوشیده شده است و در قسمت اول مخاطبان را به ارمغان می آورد.
ریتم سری در دو بخش اول به وضوح مورد اختلاف است. از یک طرف ، جاویدی شکل شجاعانه ای را برای پرداخت شخصیت ها نمی ترساند و سعی می کند از تعلیق اسرارآمیز و پیشینه شخصیت ها محافظت کند. از طرف دیگر ، این عجله گاهی اوقات مخاطب را در فرمولاسیون و تغییر مراحل عاطفی گیج می کند. لحظات درگیری ، به ویژه در فصل اول ، عنصر هویت در روایت نیست ، بلکه فقط به عنوان یک پل برای روایت اصلی است.
هیچ شخصیت کلیشه ای و کلیشه ای در محل شکار وجود ندارد. مانند هند ، جاویدی آگاهانه اطلاعات پس زمینه را از بین می برد و شخصیت را در حین عمل معرفی می کند و شخصیت ها را به یک افت می رساند. مخاطب باید جزئیات بصری ، مکث گفتار و حتی بی سر و صدا را مشاهده کند تا لایه های درونی شخصیت ها را درک کند.
یکی از مزایای مهم این سریال شجاعت زنان و مکان های درام در حال پیشرفت است. سیمین ، یک زن با سابقه پیچیده ، نماینده زنانی است که در مرکز درگیری قرار دارند ، نه در حاشیه. علاوه بر این ، راز بارداری به عنوان یک تعلیق مستقل توانست زنانه را به عنوان “حوزه سیاسی” به روایت برساند. این فضای نظامی مردسالارانه و سریال قابل تحسین است.
پاراستو ، به عنوان میرتاتا ، گوشه اصلی روایت است. نقش یک ارتش قوی ، ثروتمند و متزلزل از درون برای او جدید نیست ، اما قدرت عبادت و کاریزما او هنوز هم مخاطب را متقاعد می کند. از یک طرف ، نقش متعادل اما صحیح ، الام پاووهد ، زمین بازی را از انحصار مرد خارج می کند. رضا فیاازی حضور روشن و کمتری دارد و بدون تکیه بر اغراق در بازی های بانوان ، تصویر الهام و الهام را ایجاد می کند.
شکار شکار فقط یک درام مرموز نیست. در زیر پوست می توانیم مشروعیت قدرت ، کلاس ، انتقال برق و حتی تسلط را ببینیم. به عنوان یک عنصر نمادین ، جواهرات سلطنتی نه تنها روایتی خاص بلکه تمرکز درگیری های ایدئولوژیک هستند. هیچ پاسخ ساده ای در این سری وجود ندارد که چگونه قدرت حفظ می شود ، چگونه آن را غارت می کند و چه کسی نقش “محافظ” را بازی می کند و چه کسی نقش “مهاجمان” را بازی می کند.
علاوه بر این ، مرز بین ابدی و زیردستان نه تنها در گفتگو و عمل بلکه در معماری عمارت ، روشنایی کف و حتی در طراحی لباس مشخص می شود. به این معنا ، “مکان شکار” فراتر از یک سری درام است که یک مطالعه استعاری در مورد روابط سلطه است.
دو بخش اول نباید خطرات آینده را نادیده بگیرند. بزرگترین خطر برای مکان شکار ضعف در حفظ توزیع روایات در خرده های مختلف و هماهنگی روایت است. علاوه بر این ، ادامه خصوصیات نیاز به هماهنگی و ظرافت دارد که شخصیت ها به گونه های بی جان تبدیل می شوند. جاویدی باید مراقب باشد که در دام “پیشرفته” قرار نگیرد. بسیاری از سری های ضعیف وجود دارند که پیچیدگی قابل توجهی را ارائه می دهند و با ارائه اطلاعات کاهش نمی یابد.
“شکار” یک تجربه شجاع و خوش خیم در یک ژانر اسرارآمیز-تاریخی است که سعی می کند اجزای جدی سینما را با رسانه های سریال مرتبط کند. نیما جاویدی جهت غالب را در معماری فضایی و مدیریت بازی و تعلیق نشان داده است ، اما ادامه جاده یک معیار جدی تر خواهد بود. این سریال ممکن است اسرار جلو یا جزئی را بدون فرار باز نکند.
در زمانی که سینمای خانگی کم و پر از سریال کم است ، شکار جدی و امید برای فیلمساز با تمام کاستی های خود است. نه شوخی ها و نه رمانتیسم عجولانه به دنبال مخاطب ، بلکه به عنوان روایتی متفکرانه ، خوب پایبند و مؤثر است.
نویسنده: علی نیمی
ارسال پاسخ