“من 5 سال است که به دنبال یک راز رضایت از زندگی هستم ، اما این چیزی نبود که من در مورد جواب فکر کردم”

من 5 سال است که به دنبال یک راز رضایت

در این روایت مؤثر و مؤثر ، Fergalem تجربه زندگی را با اختلال اضطراب بعد از زندگی (PTSB) ، افسردگی و تحقیقات تعادل توصیف می کند. در طول راه ، درک عمیق تری از مفهوم خوشبختی به دست آورده است ، که برای افرادی که دارای چالش های جدی روانی هستند ، مفید است ، بلکه برای کسانی که فقط به انگیزه نیاز دارند.

حدود دو سال پیش ، من لحظه ای داشتم که با یک نیروی غیر منتظره ، تغییر داخلی را احساس کردم. من با عزیزانم در شرق ساحل Kura در Ardemor قدم می زدم ، که از زمان کودکی برای من گرم بوده است. ما کنار رودخانه ای که به خلیج آردمور جریان داشت متوقف شدیم. من به صداهای مختلف آب گوش کردم. غرش سریع رودخانه و برخورد امواج با ساحل.

ناگهان صدای بالها ده ها پرنده را پر کرد. گروهی از بزهای برنت روی صخره پر شدند و سوار بر آسمان شدند. در داخل ، من خیلی سبک وزن داشتم و با صدای بلند خندیدم.

با خودم فکر کردم ، “به همین دلیل احساسی که می گویند.”

با الهام از سخنان نویسنده مشهور میلان کوندرا ، احساس خوبی نسبت به “سبک دارایی” داشتم.

این هفته ، در آن لحظه به ذهنم خطور کرد. من در مورد پدیده “دوشنبه غمگین” فکر کردم ؛ در ژانویه گفته می شود که غم انگیزترین روز سال است.

هرکسی که با افسردگی بالینی یا اختلال اضطراب پس از تروما آشنا باشد ، می داند که غم و اندوه به یک روز خاص سال محدود نمی شود. حتی در درخشان ترین روز و در زیباترین مکان ، ممکن است احساس کنید که ذهن شما در یک یخبندان دائمی گرفتار شده است.

اما “دوشنبه غمگین” باعث شد که فکر کنم خوشحال و راضی باشم. به معنای خوشحال بودن به چه معناست و در زندگی من چه معنی دارد؟

روزهای خاکستری و شبهای تاریک

بزهای زیبا که اندکی بعد از روزی که دیدم از سقوط عاطفی بهبود یافته ام. احساس می کردم در 1 مارس در یک مسابقه کامل با یک بوکسور سنگین می جنگم. اما در واقع ، من خودم را همانطور که ده ها سال انجام داده ام ، جنگیدم.

من از اوایل دهه 1980 چندین بار در بیمارستان بستری شده ام. من یک جنگ بی رحمانه با شرم ، ترس ، عصبانیت و انکار داشتم. تمام احساسات برعکس خوشبختی. روزهای خاکستری و وحشتناک داشتم. حتی در قله تابستان ، همه شاخه ها برهنه به نظر می رسیدند. شب از خواب بیدار شدم ، نگرانی های فکری داشتم و کابوس هایم تا طلوع آفتاب ادامه یافت.

در اواخر دهه 1980 ، من تحقیقات زیادی در مورد شبهای تاریک زندگی انجام دادم.

من 5 سال است که به دنبال یک راز رضایت

Fergale امروز: چند کتاب و اسناد در مورد سلامت روان نوشت

من تا زمان فروپاشی عاطفی سال امیدوار نبودم. در آن روزها من کمی به صلح ذهنی متقاعد شدم. در سال سوم ، به دلیل مشکلات من در مورد اضطراب پس از تروما ، از ویراستار منطقه ای آفریقا در بی بی سی استعفا دادم.

دو سال بعد کتابی در مورد آن نوشتم و یک مستند تلویزیونی بی بی سی تهیه کردم. اما حتی بعد از این همه تلاش ، دوباره فروپاشی ذهنی داشتم.

علم رضایت از زندگی

پروفسور بروس هود از دانشگاه بریستول گفت: “در مورد تمایل به رشد مشکلات و مشکلات [تمرکز]او در مورد شکست یا کمبودهای خود صحبت می کند. در بریستول ، او یک دوره شش هفته ای در علم شاد بودن یا تأکید بر اهمیت زندگی و تعادل دارد. به گفته وی ، “ذهن ما تمایل به تفسیر مشکلات بسیار منفی دارد.”

این قطعاً با تجربه من سازگار است. با این حال ، لازم به ذکر است که منطقه کارشناس پروفسور هود با احساس کاهش سلامت روانی در کنار هم قرار دارد و تأکید می کند که تمرکز بر بخش علمی خوشبختی و رضایت ، یک درمان جامع برای افراد دارای عوارضی مانند نامه نیست. -اختلال اضطراب تروماتیک.

یک تشخیص خاص برای وضعیت من وجود دارد. در سال سوم ، برای اولین بار ، به عنوان خبرنگار جنگ ، پزشکان به من گفتند که من در خانه ای اختلال اضطراب آسیب زا دارم که به دلیل تجربه آسیب زای متعدد و اعتیاد به الکل شکسته شده است.

افسردگی و اضطراب ، الکلیسم ، به عنوان بخشی از آن ، مؤلفه های اصلی این اختلال بود. من به انرژی هیجان انگیز ، دوستی و هدف گزارش جنگ ها پناه بردم.

باید تأکید کنم که هنگام تلاش برای یافتن رضایت از زندگی ، ممکن است برای دیگران مؤثر نباشد. برخی از مشکلات خاص سلامت روان نیاز به درمان های ویژه ای دارند. در صورت اختلال اضطراب پس از ترامپ ، ترکیبی از درمان با افراد دارای تجربیات مشابه به من کمک زیادی کرد.

1738523166 662 من 5 سال است که به دنبال یک راز رضایت

تصویر Fergale Kane در ابتدای کار خود به عنوان گزارشگر جنگ

این دارو همچنین علائم جسمی اضطراب و اضطراب را کاهش داد. پیش از این ، صدای یک بشقاب یا رد یک ماشین هنگام باز کردن ، می تواند من را در چند ثانیه به یک فرد رنگارنگ ، لرزان و عرق کننده تبدیل کند. همچنین ، کابوس که می تواند مرا در یک خواب خشن خراب کند.

من آدم خوبی هستم و به بهترین درمان ها دسترسی دارم. بسیاری از جامعه ما این فرصت را ندارند. طبق اعلام انجمن پزشکی انگلیس ، بیش از یک میلیون نفر انتظار مراقبت های بهداشتی را دارند. علاوه بر این ، باید توجه داشت که بسیاری از عوامل اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی بر توانایی ما در زندگی شاد تأثیر می گذارد.

یک مطالعه وجود دارد که توانایی های ژنتیکی برای افسردگی و اعتیاد را بررسی می کند. جنبش رفاه جهان ، خیریه ای که رونق در تصمیمات تجاری و سیاست های عمومی را ترغیب می کند ، گفت که از هر هشت نفر در انگلستان یکی از آنها تحت رضایت زندگی زندگی می کند که خط فقر می نامد “. این آمار با استفاده از گزارش سالانه دفتر ملی آمار و “چقدر در زندگی خود راضی هستید؟”

جنبش جهانی چاه آمار را “تکان دهنده” تعریف می کند و می گوید: “مسائل نگران کننده وجود دارد که بدون توجه به سلامت روان کافی است.”

با توجه به این نکات ، ابزارهای سخاوتمندانه برای بهبود و می تواند به افراد مبتلا به افسردگی ، اختلال اضطراب تروما و حتی درد معمول زندگی کمک کند.

راز خوشحال بودن راز نیست

در تجربه من ، راز خوشحال بودن … این یک راز نیست. منتظر کشف همه جا در جلوی چشمان ما هستیم. اما همیشه در دسترس نیست. خوشحال بودن یا رضایت بخش بودن ، افسردگی یا عصبانیت و همچنین وضعیت طبیعی و روزانه مردم نیست.

او می گوید: “هرکسی که اصرار دارد شما را خوشحال کند ، در واقع یک داروی جعلی است.” این معنی ندارد و کار نمی کند. وی ادامه داد: “اگر او قصد داشت خوشحال باشد یا با افکار مختلف به مردم بگوید ، این کار را انجام می داد.”

1738523168 460 من 5 سال است که به دنبال یک راز رضایت

“بر اساس تجربه من ، راز خوشحال بودن … این یک راز نیست. همه جا در مقابل چشمان ما» (تصویر: لبخندی بزرگ در یک رویداد در سالن Exel لندن)

سالها بود که من روی صندلی های روانپزشکی نشسته ام و گاهی اوقات از پنجره بخش های روانپزشکی نگاه می کردم ، به این امید که یک درمان کامل برای ذهن و ذهنی پیدا کنم.

این ویژگی اصلی مشکلات سلامت روانی من بود. من به سمت خودم رفتم و نتوانستم چیزی برای دوست داشتن یا تحسین پیدا کنم. درهای خودم را بستم.

جواب ناگهان و معجزه آسا نبود. بعد از ترکیب وضعیت من با درمان – اگر می خواستم عاملی را با بیشترین تأثیر انتخاب کنم ، این یک عامل تجاری و همیشه خواهد بود. البته ، برای اخبار داغ و پاداش هایی که به نظر شکننده به نظر می رسید بسیار حیاتی است ، که باعث شد من به خستگی بپردازم.

چیزی برای هرکسی که قابلیت اطمینان خود را غیرفعال می کند: وابستگی به کار پذیرفته ترین نوع اعتیاد است. در حقیقت ، از معتادان قدردانی می شود. چرا وقتی کارفرمایان و جامعه خود تشویق می شوند ، باید تغییر کنید؟ بزرگترین اعتیاد مجاز است.

1738523169 103 من 5 سال است که به دنبال یک راز رضایت

سخنرانی فارگال در مراسم جایزه در سال 2

آنچه من در مورد آن صحبت می کنم کاملاً متفاوت است. هیچ کس شما را شجاع یا با استعداد نمی خواند تا سعی کنید به خوشبختی واقعی برسید. با این حال ، بدون ترس و آگاهی از زیبایی های اطراف خود ، در واکنش های عزیزان خود از آن قدردانی خواهید کرد. و بدانید که شما تعهدات خود را برآورده کرده اید و نه تنها اهمیت نگاه کردن به دیگران ، بلکه همچنین نمی دانید که تمام تلاش خود را برای بیان سخنان خود انجام می دهید.

من یک مستند را تماشا کردم که به دلیل اختلال اضطراب به بیمارستان منتقل شدم. در این مستند ، روان درمانی آمریكا ، فیل استاتز ، سه مبنی بر اینكه افرادی كه در مشکلات سلامت روان شركت می كنند باید اعتراف كنند كه واقعاً به آن مراجعه كنند: زندگی می تواند پر از درد ، تغییر تغییر باشد و زندگی با این شرایط نیاز به تلاش مداوم دارد.

من از رنج خسته شده ام ، اما در عین حال من آماده بودم تا هر کاری را که برای استراحت ذهنی لازم داشتم انجام دهم. رضایت بعدی به من رسید.

بازگشت به کارهای ساده

من چه کار کردم؟ اول ، کارهای بسیار ساده.

من لیستی از آنچه را که هر روز صبح از آن استقبال می کنم نوشتم. این نوعی کنترل روزانه زندگی من بود. من شعرهای بیشتری می خوانم زیرا این مرا آرام کرد. من با سگم در رودخانه تامز و پارک ریچموند قدم می زدم. من حتی مدیتیشن را شروع کردم که به ندرت برای مردی که می توانست بیش از پنج دقیقه بنشیند ، معجزه آسا باشد. من بیشتر به سینما می رفتم. من در حال انجام تکالیف ساده بودم. نه تنها مانند گذشته ، بلکه فقط گاهی اوقات در آشپزخانه ، بلکه من به طور مرتب خانه را تمیز می کردم ، لباس های شسته شده ، آشپزی و پرداخت صورتحساب را می شستم. و با کمال تعجب ، من می توانم همه این کارها را انجام دهم!

من زمان بیشتری را به دوستی اختصاص دادم. و مهمتر از همه دوست داشتن مردم است. جایی که قبلاً توصیه کردم ، الان گوش می کردم. من سخت تلاش می کردم تا سکوت کنم و نگذاشتم عادت های دفاعی کودکی من کودکی را خرد کند.

من به دیگران کمک کردم که با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کنند. کسانی که در راه ترک اعتیاد هستند ، برای خلاص شدن از اعتیاد با این ضرب المثل آشنا هستند: “شما باید برای محافظت از این با دیگران به اشتراک بگذارید.” این اصل همچنین در مورد رضایت از زندگی صدق می کند.

1738523171 608 من 5 سال است که به دنبال یک راز رضایت

نمای هوای هلسینکی ؛ فنلاند در شاخص رضایت از زندگی اول قرار دارد

فرانک مارتلا ، فیلسوف فنلاندی دانشگاه آلتو ، پیشنهاد می کند یک کار خوب و ملایم را به عنوان بخشی از راه حل انجام دهد.

جالب اینجاست که فنلاند در وهله اول در شاخص رضایت از زندگی جهانی قرار دارد. مارتلا می گوید: “با دیگران و خودتان ارتباط برقرار کنید.”

“از طریق روابط اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کنید … برای دیگران کارهای خوبی انجام دهید ، با انجام کار یا کارهای کوچک به جامعه کمک کنید.”

“شما قوی تر از آنچه فکر می کنید”

گوردون دانکن ، یک دوست قدیمی و خارق العاده ، یک مشاور اعتیاد آور ، اولین کسی بود که متوجه شد که من عصبانیت زیادی داشتم و دلیل اصلی الکل و افسردگی خود را داشتم. ما اغلب در هفته های اول آشنایی خود درگیری داشتیم ، اما با گذشت زمان بهترین دوست شدیم.

وقتی در بیمارستان درگذشت ، با او آشنا شدم و فهمیدم که او به کما می رود. هیچ یک از ما اینقدر مذهبی نبودیم ، اما من در گوش شما زمزمه کردم ، که برای هر دو ما ارزشمند بود:

“خدایا ، به من آرامش بده تا آنچه را که نمی توانم تغییر دهم بپذیرم.

شجاعت خود را برای تغییر چیزهایی که می توانم تغییر دهم به من بدهید. و به من عقل بدهید تا تفاوت بین این دو را بدانم. “

من نمی دانم که آیا او می تواند صدای من را بشنود. احتمالاً نه اما وقتی ناامید شدم ، همیشه جمله ای را به خاطر می آوردم که او به من گفت: “شما قوی تر از آن هستید که فکر می کنید.”

من این پیام را به هرکسی که در ذهنشان رنج می برد انتقال می دهم. من می دانم که وضعیت خودم می تواند به سرعت تغییر کند. هیچ تضمینی برای رضایت ، خوشبختی یا هر چیز دیگری وجود ندارد. اما من این واقعیت را پذیرفتم.

پس از غلبه بر الکل ، ریموند کارور ، نویسنده آمریکایی ، که برخی از زیباترین اشعار مربوط به غم و شادی را نوشت ، قبل از درگذشت در سن 6 سالگی شعری کوتاه داشت. این شعر روی سنگ قبر نوشته شده است و فکر می کنم او یک جستجوی کامل را برای خوشحال کردن خلاصه می کند:

چه می شود اگر

حتی با این همه ، آیا این زندگی را می خواستید؟

او تسلیم شد و چه می خواستید؟

خوب بگویم که خودم را احساس می کنم

من در جهان محبوب هستم.

من فردا از خواب بیدار خواهم شد ، تا پرده ها را کنار بگذارم ، قهوه ای بنوشم و به کسانی که آنها را دوست دارند فکر کنم. سپس به کار من برگردید. همان حقیقت و کار عمیق که هر روز ادامه می یابد.