بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، در بهار 1404 نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به منفی 1.9 درصد رسید که پایینترین نرخ رشد فصلی از اوایل دهه 1400 تاکنون است.
این شاخص که یکی از ارکان رشد اقتصادی بر اساس اقتصاد جهانی است، در بخش ماشین آلات با 3.3 درصد کاهش و در بخش ساختمان با 0.4 درصد افزایش همراه بود. داده های مرکز آمار نشان می دهد رشد اقتصاد ایران در فصل بهار منفی 0.4 درصد بوده که پایین ترین نرخ فصلی از سال 1400 تاکنون بوده و این روند نزولی زنگ خطر جدیدی را در راستای تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه به صدا در می آورد.
اروند جعفرصالحی در تحلیل این تحولات می نویسد روند تشکیل سرمایه در اقتصاد ایران در دهه اخیر کاهش یافته و رشد سرمایه ثابت به دلیل محدودیت درآمدهای نفتی و بی ثباتی شاخص های کلان اقتصادی به سطح منفی رسیده است. به گفته وی، تشکیل سرمایه ثابت نقش حیاتی در حفظ رشد تولید ناخالص داخلی دارد و کاهش آن به معنای تضعیف ظرفیت تولید و کاهش چشمانداز اقتصادی کشور است. در صورت تداوم این وضعیت ممکن است دستیابی به رشد سالانه 8 درصدی تعیین شده در برنامه هفتم توسعه غیرممکن شود.
در مدل های استاندارد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی توسط سه عامل اساسی شکل می گیرد: نیروی کار، انباشت سرمایه و بهره وری کل عوامل تولید. اما در اقتصاد ایران شواهد نشان میدهد که در بین این سه عامل، وزن انباشت سرمایه سنگینتر است و نقش نیروی کار و بهرهوری بسیار محدودتر است. با ورود جمعیت جوان، سهم نیروی کار افزایش یافت، اما ضعف سیستم آموزشی، فقدان مهارت های مناسب برای بازار کار و نرخ بالای بیکاری افراد تحصیلکرده مانع از تأثیر واقعی این امر شد. بهره وری کل عوامل تولید (TFP) نیز به دلیل ساختارهای انحصاری، تحریم ها و نبود نهادهای اقتصادی موثر در وضعیت مثبتی قرار ندارد.
انباشت سرمایه با سرمایه گذاری در دارایی های فیزیکی از جمله ساختمان ها و تجهیزات ایجاد می شود. سرمایه گذاری در زیرساخت های انرژی، حمل و نقل، کارخانه ها و ماشین آلات تولیدی منجر به توسعه ظرفیت های اقتصادی می شود. اما به دلیل کاهش سرمایهگذاریهای جدید، استهلاک داراییهای موجود جایگزین نمیشود و میزان سرمایه انباشته به تدریج کاهش مییابد. گزارش مرکز آمار نشان می دهد که روند رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از سال 1400 تا 1404 به طور پیوسته کاهش یافته است و در حالی که رشد سرمایه گذاری در سال 1400 به دلیل افزایش درآمدهای نفتی در سطوح بالاتری قرار داشت، نرخ ها در سال های اخیر به تدریج کاهش یافته و در بهار امسال به کمترین میزان خود رسیده است.
رشد منفی بخش ماشین آلات نشانه کاهش جدی سرمایه گذاری های مولد است. کاهش سرمایه گذاری در این بخش در حالی رخ داد که سهم ساختمان تا حدودی مثبت بود، اما نتوانست افت بخش تجهیزات را جبران کند. کاهش نرخ سرمایه گذاری نه تنها بر رشد تولید ناخالص داخلی تأثیر می گذارد، بلکه منجر به کاهش بهره وری نیروی کار، کاهش دستمزدها و بی ثباتی در بازار کار می شود. در حالی که کارگران به دلیل دستمزد پایین تمایلی به کار ندارند، کارفرمایان به دلیل هزینه های بالای سرمایه گذاری نمی توانند دستمزد بالاتری ارائه دهند.
در مجموع، گزارش مرکز آمار تصویری کمتر از آینده سرمایه گذاری و رشد اقتصادی در ایران ترسیم می کند. کاهش مداوم نرخ تشکیل سرمایه ثابت، تداوم کاهش ارزش داراییها و تأثیر بیثباتیهای سیاسی و نفتی بر اقتصاد، چشمانداز رشد اقتصادی را تاریک کرده است. کارشناسان معتقدند بدون احیای فرآیند سرمایه گذاری، بازسازی زیرساخت های کارآمد و افزایش بهره وری، دستیابی به رشد مورد نظر در برنامه هفتم امکان پذیر نخواهد بود. در چنین شرایطی، عرضه سرمایهگذاری جدید، «سوخت رشد» شرط اساسی برای بقای موتور اقتصاد ایران در سالهای آینده است.






ارسال پاسخ