بر اساس صحنه، یک سال پیش یک آتش سوزی در جنوب تهران به آتش نشانی جنوب تهران گزارش شد. با شروع تحقیقات تیم های پلیس مشخص شد که 3 نفر در خانه هستند و هر سه نفر در آتش سوختند. در حالی که مجروحان به بیمارستان منتقل شدند، زن جوان چند ساعت بعد جان باخت.
تیم های آتش نشانی به پلیس اطلاع دادند که آتش سوزی عمدی بوده است. وقتی پدر خانواده کمی بهبود یافت، گفت پسرش سیاوش عامل آتش سوزی بوده و درخواست مجازات کرد. سیاوش که مجروح شده نیز پس از بهبودی به عمل خود اعتراف کرد.
پس از تکمیل تحقیقات و انتشار کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در این جلسه کیفرخواست متهم قرائت شد. پس از آن پدرش در جایگاه ایستاد و گفت که پسرش باید مجازات شود و او نیز باج می خواهد.
گفت: چند وقت پیش سیوش تصادف کرد و از ناحیه پایش مشکل پیدا کرد. او برای عمل پای خود به 25 میلیون تومان پول نیاز داشت. او به من فشار آورد که پول را پرداخت کنم. گفتم فعلا ندارم، صبر کن تا پول را تنظیم کنم. چون آرزویش برآورده نشد، من و مادرش را به آتش کشید و من خواستار مجازات او هستم.
وی در توضیح چگونگی وقوع این حادثه گفت: سیاوش بنزین را گرفت و به تمام خانه پاشید. می خواست مرا آتش بزند. مادرش نزد او آمد تا جلوی او را بگیرد. سیاوش فندکی در دست داشت. با پا به فندک زدم اما فایده ای نداشت. ناگهان به فندک برخورد کرد و با اولین جرقه همه چیز آتش گرفت. سیاوش یکی از جنایتکاران با گذشته است و بارها بد کرده و حتی زندانی شده است.
سپس بزرگان دموکرات را به منبر آوردند. برادران سیاوش می خواستند انتقام بگیرند، اما پدربزرگش باج می خواست.
پس از این سیاوش در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام را قبول ندارم چون قطعا تصمیم به کشتن مادرم نداشتم. پدرم از اینکه افتادم و روی زمین گیر کردم خیلی خوشحال بود و اصلاً نمی خواست به من کمک کند. او دید که نمی توانم راه بروم اما هنوز پول نمی دهم. خواستم پول را قرض کنم و به او گفتم پس می دهم.
دوباره گفت من پول ندارم اما می دانستم که پول دارد. ما در روز حادثه این موضوع را مطرح کردیم. مشکل قطعا مادرم نبود، من با پدرم مشکل داشتم. عصبانی شدم و همه جا بنزین زدم. پدرم در حالی که لنگان لنگان بودم ابتدا به من ضربه زد، سپس خودش فندک را روشن کرد. می خواست مادرم را بکشد. من قاتل مادرم نیستم و پدرم این کار را کرد.
پس از اظهارات متهم و وکیل مدافع، هیئت منصفه برای تصمیم گیری عجله داشتند.






ارسال پاسخ