چرا بازگشت به کوروش به معنای بازگشت به خود فرهنگی است؟

چرا بازگشت به کوروش به معنای بازگشت به خود فرهنگی است؟


محمدجواد حق شناس، تحلیلگر سیاسی و فرهنگی، مهرداد ملک زاده باستان شناس و علیرضا حسن زاده، دانشیار پژوهشکده مردم شناسی کشور و پژوهشگاه میراث فرهنگی با اشاره به ویژگی های خاص کوروش در زمینه شکل دادن به نظام حکومت داری یکپارچه و منسجم ایرانی، توسعه دیپلماسی صلح طلبی منطقه ای، حقوق بشری و جهانی آبان ماه، بر ویژگی های خاص کوروش تاکید کردند. 7.

به گزارش اعتماد مشروح این نشست را در ادامه بخوانید:

کوروش الگوی صلح و مدارا در حکومت است

محمد جواد حق شناس در تشریح ویژگی های کوروش در ایجاد یک حکومت متحد و منسجم ایرانی می گوید: «در جهانی که هر روز شاهد گسترش خشونت، جنگ و درگیری است، بازگشت به میراث صلح و مدارا یک انتخاب فرهنگی نیست، بلکه یک ضرورت تاریخی است. آغاز قرن بیست و یکم، درست مانند قرن گذشته؛ اما پیشینه اخلاقی در جهان، آزمونی جدید برای بشر است. خاورمیانه تا اوکراین و غزه، گفت‌وگوهای در حال فروپاشی و جمعی، نشانه‌های افول اخلاقیات آشکار است، در چنین شرایطی، بازخوانی اندیشه و شخصیت کوروش کبیر نه تنها به عنوان گذشته‌ای پرافتخار، بلکه به‌عنوان الگویی برای آینده احتمالی بشریت، معنا و ضرورتی تازه می‌یابد.

کوروش کبیر را می توان پایه گذار اولین گفتمان روابط عملی بین ملت ها بر اساس صلح، آزادی و احترام متقابل دانست. گفتمانی که پیش از شکل گیری مفاهیمی چون «حقوق بشر» و «سازمان ملل متحد» در دل تاریخ از زبان یک پادشاه ایرانی گفته می شد. او نشان داد که قدرت، وقتی با عدالت و کرامت انسانی ترکیب شود، می تواند به جای ظلم، رهایی بخش باشد. کوروش مفهوم «فتح» را از سلطه و نابودی به رهایی و اعاده کرامت انسانی تبدیل کرد. جایی که اخلاق جایگزین شمشیر می شود، مهربانی جایگزین سلطه می شود. بر اساس نظریه اندیشمند مسلمان استاد ابوالکلام آزاد، یکی از رهبران استقلال هند، کوروش «ذوالقرنین» قرآن است که دو بار در کتاب مقدس مسلمانان ذکر شده است. این دیدگاه بعدها مورد قبول و تأیید علامه طباطبایی، مفسر بزرگ قرآن و صاحب تفسیر میزان قرار گرفت.

بدین ترتیب چهره کوروش نه تنها در تاریخ ایران بلکه در سنت دینی و فرهنگی اسلام جایگاهی معنوی پیدا می کند. الگویی که پیوندی ناگسستنی بین ایمان و انسانیت، قدرت و عدالت برقرار می کند. منشور کوروش، پ.م. این سند شش قرنی قابل توجه را می توان اولین اعلامیه حقوق بشر دانست. آزادی اندیشه، احترام به مناسک، ممنوعیت برده داری و آزار و اذیت گروه های قومی شکست خورده را بیان می کند. اصولی که هزاران سال بعد در منشور سازمان ملل منعکس شد. این پیوند تاریخی بین منشور کوروش و منشور ملل متحد نشان می دهد که میراث ایران چقدر مهم است.

این نه تنها بخشی از گذشته بشری است، بلکه ریشه ای از ساختار مدرن عدالت و حقوق جهانی است. اما سوال اساسی این است که چرا با وجود چنین گنجینه‌ای، نتوانسته‌ایم از آن برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر و مهربان‌تر استفاده کنیم؟ دلیل این امر را باید در بی توجهی نهادها و مسئولان فرهنگی این سرزمین ها جستجو کرد که میراث صلح و مدارا را به شعارهای تشریفاتی تقلیل می دهند. ما سعی کردیم فناوری را توسعه دهیم، اما از توسعه “علوم میراث” غفلت کردیم. علومی که می توانند به ما بیاموزند که چگونه از تجربه تاریخی برای احیای اخلاق و بازسازی اعتماد اجتماعی استفاده کنیم. در دنیای امروز، صحبت از صلح آسان است اما اجرای آن دشوار است. شخصیت کوروش به ما یادآوری می کند که صلح یک عمل است نه یک کلمه.

او در عمل آزادی مذهبی، احترام به سنت ها و عدالت اجتماعی را ترویج می کرد. بنابراین می توان گفت که کوروش اولین «انسان جهانی» در تاریخ بوده است; فردی که کرامت انسانی را فراتر از مرزها می بیند و مفهوم «شهروندی جهانی» را تثبیت می کند. در زمانی که جهان با تبعیض، نژادپرستی و استانداردهای دوگانه دست و پنجه نرم می کند، بازگشت به اندیشه او شاید راهی برای بازسازی اخلاق جهانی باشد. اما ما نتوانستیم این میراث را از نظر فرهنگی و هنری به زبان امروزی برگردانیم.

هنر و رسانه ای که بتواند پیام مهربانی و بردباری را به نسل های جدید برساند، گرفتار سیاست زدگی و تکرار شده است. پرتره کوروش فقط در قاب عکس نیست. این در چهره هر هنرمندی است که به کرامت انسانی معتقد است. بنابراین بازگشت به کوروش به معنای بازگشت به خود فرهنگی است. نه برای ستایش گذشته، بلکه برای ساختن آینده ای که در آن اخلاق اساس قدرت باشد. کوروش فقط یک نام تاریخی در حافظه جهانی نیست. این نماد پیوند انسانی مبتنی بر عدالت و صلح است. وظیفه ما این است که این میراث را از شکل سنگی و موزه ای خود خارج کنیم و جریان آن را در زندگی اجتماعی، در مدارس، در آموزش عمومی، در گفتگوهای ملی و در رفتار نهادهای حاکمیتی تضمین کنیم.

چرا نباید «درس کوروش» یا «ندای نیکی» در مدارس ایران تدریس شود تا فرزندان این سرزمین یاد بگیرند که قدرت واقعی در مهربانی است نه سلطه؟ با توجه به اینکه ایران اکنون با شکاف های اجتماعی و بحران اعتماد مواجه است، میراث کوروش می تواند نقشه راهی برای بازسازی اخلاق عمومی و فرهنگی ما باشد. او به ما آموخت که بدون عدالت، حکومت و انسانیت ماندگار نخواهد بود.

در روزگاری که جهان از خشونت خسته شده است، شاید وقت آن رسیده است که نزد کوروش برگردیم و در پاسارگاد باشکوه به دیدار او برویم، نه برای ستایش گذشته که برای نجات آینده. بازگشت به کوروش کبیر بازگشت به صلح و بردباری و شاید آخرین فرصت برای بازیابی خود ایرانی مان در دنیایی است که خشونت و بی رحمی بیداد می کند و مهربانی ندارد. »