بعدی- حسین موسویان، مذاکرهکننده سابق هستهای ایران و پژوهشگر فعلی دانشگاه پرینستون.
به گزارش انتخابتو به نقل از مجله Middle East E بدون اغراق، سال گذشته یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین سال های تاریخ معاصر خاورمیانه بود. درگیری های نظامی جاری از نوار غزه تا ایران نه تنها نظم منطقه را تغییر داده است، بلکه نگرانی های استراتژیک جدی را آشکار کرده و نشان داده است که قدرت ایالات متحده و اسرائیل در یک محیط ناپایدار ژئوپلیتیکی چقدر محدود است.
گسترش آتش اسرائیل؛ این منطقه در آستانه یک جنگ چند جبهه ای است
دامنه عملیات نظامی اسرائیل در سراسر منطقه به طرز چشمگیری افزایش یافته است. ویرانی های مداوم در غزه از اکتبر 2023 به یک بحران انسانی بی سابقه و شکاف عمیق سیاسی منجر شده است. اسرائیل همچنین مواضع ایران و حزب الله را در سوریه بمباران کرد و حملات مشابهی را به لبنان گسترش داد. اقدامی که خطر کشیده شدن منطقه به یک جنگ بزرگتر را افزایش می دهد. حملات اسرائیل علیه حوثیها در یمن، جبهه جدیدی را به درگیریهای گستردهای افزوده است. اما شاید تکان دهنده ترین تحول حمله اسرائیل به قطر در سپتامبر گذشته بود. کشوری که متحد آمریکا محسوب می شود و میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است.
اسرائیل این حمله را با این ادعا که رهبران حماس را هدف قرار داده است، توجیه کرد. رهبران در حال مذاکره در دوحه اما اسرائیل نتوانست به هدف خود دست یابد و قطر این اقدام را نقض مستقیم حاکمیت خود دانست و آن را محکوم کرد. اقدامی که با موجی از خشم و اعتراض بین المللی همراه شد. این رویدادها همزمان با حمایت مجدد بنیامین نتانیاهو از ایده “اسرائیل بزرگ” رخ داد. طرحی که توسط افراط گرایان اسرائیل حمایت می شود و عموماً تصور می شود که شامل سرزمین های اشغالی فلسطین، لبنان و اردن و حتی بخش هایی از سوریه، مصر، عراق و عربستان سعودی می شود.
چرخه جدید بی ثباتی؛ خاورمیانه در آستانه موج جدیدی از بحران است
در اواسط سال 2025، ایالات متحده و اسرائیل به طور مشترک به تاسیسات نظامی و هسته ای ایران حمله کردند. آمریکا این عملیات را «محدود و پیشگیرانه» توصیف کرد، اما واکنش ایران غیرمنتظره و با شلیک موشک به شهرهای اسرائیل همراه بود. پس از آن، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در واقع به جدیت این حملات اذعان کرد و گفت که اسرائیل بهویژه در روزهای اخیر ضربه شدیدی خورده است.
اوضاع زمانی پیچیده تر شد که با طرحی که از سوی سازمان ملل متحد حمایت شد، غزه به مدیریت فلسطینی ها سپرده شد و به یک ساختار بین المللی تحت رهبری رئیس جمهور آمریکا سپرده شد. حامیان این تصمیم آن را راهی برای جلوگیری از از سرگیری خصومت ها می دانند، اما منتقدان هشدار می دهند که چنین اقدامی می تواند قیمومیت خارجی بر مردم اشغال شده را مشروعیت بخشد.
تحولات اخیر ما را به یاد سخنان معروف وسلی کلارک می اندازد. در همان اعترافات سال 2007 گفته شد که پنتاگون از سال 2001 قصد براندازی «هفت کشور در پنج سال» را داشته است، اما برخلاف ادعای دولت دونالد ترامپ که حملات سال 2025 به ایران را یک «موفقیت تاریخی» میداند، پیامدهای واقعی درازمدت این اقدام برای آمریکا بسیار شدیدتر است.
آمریکا اکنون در کنار متجاوزانی است که مستقیماً به این سرزمین ها در حافظه تاریخی ایران حمله کردند. این تجربه از ذهن و حافظه تمدنی ایران پاک نخواهد شد و نسل ها بر ناسیونالیسم ایرانی و رفتار منطقه ای این کشور تأثیر خواهد گذاشت. اگر سیاست های آمریکا تا سال 2026 بدون تغییر ادامه یابد، خاورمیانه وارد چرخه جدیدی از جنگ، بی ثباتی و بحران اقتصادی خواهد شد. در عین حال، واشنگتن به طور فزاینده ای در حال غرق شدن در منطقه ای است که سال ها تلاش می کرد از آن دور شود.
در نتیجه، تمرکز آمریکا بر اولویتهای اصلی خود که در استراتژی امنیت ملی 2025 مشخص شده است، از نیمکره غربی و چین گرفته تا رقابتپذیری فناوری و انعطافپذیری اقتصاد جهانی، آسیب خواهد دید. از این منظر، حمله به ایران نه یک پیروزی بلکه یک شکست استراتژیک برای منطقه و آمریکا بود.
نظم شکننده منطقه؛ از بن بست در فلسطین تا خطر جنگ همه جانبه
تا زمانی که تل آویو ایده «اسرائیل بزرگ» را حفظ کند و درگیری نظامی آمریکا و اسرائیل با ایران ادامه داشته باشد، هیچ امیدی به صلح پایدار وجود نخواهد داشت. بی اعتمادی بین ایران و همسایگانش همچنان بالاست و نظم ژئوپلیتیکی غرب آسیا بسیار شکننده است. صلح و ثبات تنها با چند اقدام خاص امکان پذیر است. اول از همه، سازمان ملل متحد باید از حمایت لفظی دست بردارد و به اجرای واقعی قطعنامههای سازمان ملل در مورد تشکیل کشور فلسطین متعهد باشد. تا زمانی که مناقشه دیرینه اسرائیل و فلسطین حل نشود، هیچ چارچوب منطقه ای باقی نخواهد ماند.
در این میان تهدیدهای متقابل فضا را خطرناک تر کرده است. در ژوئن 2025، ایران تهدید کرد که در صورت حمله مجدد، اسرائیل را نابود خواهد کرد. چند ماه بعد، مقامات اسرائیلی در اکتبر 2025 تهدیدات مشابهی را علیه ایران و لبنان انجام دادند. در چنین شرایطی، تنها بازیگرانی که قدرت و نفوذ دارند تا از تشدید درگیری جلوگیری کنند، آمریکا و چین هستند. این دو کشور در موقعیت منحصر به فردی برای میانجیگری بین ایران و اسرائیل قرار دارند و باید از این موقعیت استفاده کنند.






ارسال پاسخ