کتاب “داستانهای علما” آلویرزا خاتامی شامل ماجراها و سرنخ های زندگی دانشگاهیان مذهبی و دانشگاهیان اختصاص داده شده به مشکلات مختلف شما است.
به گفته منطقه ، پیامبر آیت الله آقای بهجات (خداوند متعال) به نقل از یکی از بزرگان که نمی خواهد نامی بدهد:
یک روز من به عنوان پیامبر (ص) به وادی السالام رفتم. من پیرمردی را دیدم که زیارت Assura را می خواند. معلوم شد که یک زائر است. من به سمت او رفتم. حالت کشف برای من نمودار بود:
من معبد امام حسین (صلح بر او) و مسافرت و زیارت را دیدم.
من از این وضعیت برای من احترام گذاشته ام.
برگشتم من آن را طبیعی پیدا کردم دوباره نزدیک شدم من همان حالت را دیدم! این برنامه چندین بار تکرار شد و برای من پیش آمد.
من به زاهرا رفتم تا فردا صبح او را ببینم و از آن نورانی قدیمی استفاده کنم.
به او رسیدم. آنها گفتند: چنین شخصی برای زیارت آمده بود و امروز مبلمان خود را جمع کرد و رفت.
من از زیارت او ناامید نشدم. من به وادی السالام رفتم ، به این امید که یک بار دیگر از او دیدن کنم.
هر از گاهی با مردی آشنا می شدم که ابراز مواد را نشان می داد و خیلی زیاد بود.
بدون درخواست قصد من ، او متوجه قصد من شد و گفت: “زائران دیروز”.
(کلمه ترکی) ، یعنی زائر دیروز رفت.
Assura Hajj و آثار باشکوه: ص.
ارسال پاسخ