مهداد احمدی در روزنامه شیخانی آناواتان نوشت: برخی از فعالیت ها در خاورمیانه یکسان نیستند ، اما یادآور وقایع گذشته هستند ، اما برخی از شباهت های خارق العاده دارند. پنج سال پیش ، هنگامی که جنگ ایران -عراق به پایان رسید ، یک تصویر خارجی نیز وجود داشت که باعث ایجاد تغییرات زیادی در منطقه شد ، به جز احساس غیرقانونی زخمی که ایرانیان ما از آنجا خارج شدند و هنوز هم وجود داشتند.
علاوه بر عدم احساس پیروزی ، همچنین تشویق می کرد که آیا جنگ یک پیروزی نبود ، اما تصویری خارجی وجود داشت که برای اکثر ما مهم نبود ، اما در خاورمیانه بسیار مهم بود.
هنگامی که تصویر خارجی تصمیم ایران 2 را در 9 ژوئیه پذیرفت ، کاریزمای فقید امام خمینی بسیار قوی بود ، با تمام سؤالات بی پاسخ ، جامعه توانست آن را همراهی کند و به نوعی انتظار می رفت برای زمان دیگری به سؤالات پاسخ دهد ، اما چنین جنگی در عراق فراخوانده شد.
پنج سال بعد ، عراق جنگی را آغاز کرده بود که علاوه بر دلایل اقتصادی ، حتی برای دیکتاتوری هایی مانند صدام و صدام حسین ، نه تنها در وهله اول ، بلکه در وهله اول ، بلکه برای عراق نیز از این زمان آسان نبود. در 11 اوت ، عراق کویت را فتح کرد و او را به عنوان ایالت نوزدهم نامید.
این برخلاف حمله به ایران ، یک واکنش جهانی ایجاد کرده است. به هر دلیلی ، حمله به ایران با مخالفت قابل توجهی ، حتی در خاورمیانه و حتی در جهان پشتیبانی شد. به روشی متفاوت ، حمله به کویت بلافاصله منجر به واکنش های جدی و محکومیت شد و همچنان به تشویق اولین جنگ خلیج فارس و اشغال عراق غربی و تلاش صدام برای به دست آوردن پیروزی قابل توجهی پس از شکست ایران ادامه داد. پاییز ، نه عدم حمله به ایران ، بلکه اصرار بی پایان در جنگی است که در آن پیروزی فقط به معنای شکست است.
برای اسرائیل ، همین داستان امروز تکرار شده است ، اسرائیل دو سال است که غزه را می کشد ، اما به جز کشتن کودکان ، کودکان و نوجوانان به موفقیت دست نیافته است ، اما کشتن فرزندان ممکن است یک موفقیت باشد ، اما جهان نمی تواند در افکار عمومی موفق شود.
حمله به قتل عام لبنان و حزب الله به معنای پیروزی نیست ، بلکه نه تنها یک قتل دیگر بدون خلع سلاح حزب الله ، و شاید حتی اگر خلع سلاح در این مرحله اتفاق بیفتد ، همچنان به داستان حزب الله پایان می یابد.
داستان سوریه و کرانه باختری جبهه دیگری بین جبهه های نبرد جدید باز می شود ، که واقعاً به معنای پیروزی اسرائیل برای دستیابی و نشان دادن برتری اسرائیل نیست.
حمله به ایران یک بسته پیروزی دلپذیر و رنگارنگ نبود ، به جز آنچه ما بر روی کشور ، تصویر خارجی و اسرائیل قرار دادیم و نتوانست آن را به عنوان یک پیروزی به عموم محلی و خارجی بفروشد و اکنون موفقیتی که می توان دو سال پس از افتتاح جبهه گفت. این تلاشی بود که بگوییم ما پیروز شدیم.
اگرچه در تجاوز به ایران رسماً جهانی نیست ، حمله ای که تبلیغاتی برای مخالفت با ایران ندارد ، نتیجه واکنش گسترده این کشور. به عبارت دیگر ، تفاوت بین واکنش رسمی جهانی به تهاجم عراق ایران و کویت. این شبیه به داستان اشغال کویت و اسرائیل در قطر ، عراق است.
اما اگر حمله کویت به عراق یک واکنش عملی به اسرائیل بود ، این یک واکنش عملی نخواهد بود ، و این احتمالاً جذابیت همه توافق ها و روابط بین المللی است. این قراردادها که دیگر قابل توجه نیستند ، بسته ای از مجموعه جهان مانند حمله ، کاغذ هدیه را احاطه کرده اند.
گفته می شود که ترامپ به توافق های بین المللی اعتقاد ندارد و فقط بر برتری مطلق آمریکا تأکید می کند. احتمالاً این حمله مشخص خواهد شد که کشورها دیگر نمی توانند به هیچ توافق با ایالات متحده اعتماد کنند.






ارسال پاسخ