در کدام جهت ترامپ نظم جهانی است؟

در کدام جهت ترامپ نظم جهانی است؟


فلاپی Hall Brands ، استاد برجسته “امور جهانی” در دانشکده بین المللی پیشرفته جانس هاپکینز

نقل قول توسط بلومبرگ به گفته بلومبرگدر تاریخ معاصر ، پدیده های کمتری به اندازه ظهور دموکراسی جهان مهم بوده اند. سه قرن پیش ، تقریباً هیچ کس در یک سیستم دموکراتیک و دولت های اقتدارگرا ، اقتدارگرا و ارثی در سراسر جهان زندگی نمی کرد. حتی در قله جنگ جهانی دوم در دهه 1980 ، شاید تنها چند دموکراسی کوچک و پراکنده با لحظه ترس از هر فروپاشی در جهان باقی بماند.

اما در آغاز قرن بیست و یکم ، نقشه قدرت سیاسی جهان چنان تحول پیدا شد که دموکراسی شکل غالب دولت بین المللی شد. میلیاردها نفر در کشورهایی زندگی می کنند که برتری آزادی های فردی ، حقوق شهروندی و حاکمیت قانون را دارند و خود را از یوغ ظلم و حاکمیت خودسرانه دور می کنند. این پیشرفت چشمگیر و تغییر پارادایم بدون تکیه مستقیم به قدرت و پشتیبانی یک ابرقدرت دموکراتیک امکان پذیر نبود.

تشویق اقتدارگرایی از تشویق آزادی. بازگشت عالی آمریکا

در طول سالهای حكم ، دونالد ترامپ زیرساخت های طولانی و مؤثر ارتقاء دموكراسی آمریكا را به ارمغان آورد و كاملاً شکسته شد. به منظور تهدید مخالفان سیاسی و نادیده گرفتن سنت های حاکمیت سنتی از ادعاهای تقریبا نامحدود در زمینه اقتدار اجرای ، رفتارهای آشکار ضد ایمنی آن مدتهاست که اعتقاد دارند که ایالات متحده هرگز به سمت کسانی که وفادار نیستند حرکت نخواهد کرد.

ظهور جهانی نیمه آخر دموکراسی عمیقاً با ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت لیبرال در هم تنیده بود. اما اکنون انتظار مؤسسات آینده تاریک و نامشخص به نظر می رسد. اگر ایالات متحده از این جنگ حیاتی برای شکل دادن به آینده سیاسی جهان خارج شود ، اگر به نیرویی برای تشویق اقتدارگرایی و تشویق تمدن در عرصه بین المللی تبدیل شود ، میراث ده ها سال حمایت از آزادی در معرض خطر فروپاشی خواهد بود.

جهان بینی دونالد ترامپ اگر در هم تنیده و درهم تنیده نباشد ، توسط شخص دیگری تعریف نمی شود: یک مداخله تهاجمی و ترکیبی متناقض از صلح ، برای دعوت از تجارت وحشیانه و اندازه ملی و همچنین دلتنگی عاطفی. در این میان ، یک نکته برجسته ترین است: ترامپ علاقه جدی به تشویق دموکراسی در خارج از کشور ندارد و هیچ اشتیاقی به حمایت در داخل ندارد.

در دوره ریاست جمهوری اول ، مقامات قوی جلسه Veebar -e -eskhari ترجیح می دادند با رهبران دموکرات متفقین همکاری کنند. حتی ارزش های سیاسی و اصول اساسی آمریکا فکر می کرد که نوعی “کار دشوار و خشونت آمیز سیاست جهانی” است و در سخنان او مسخره می شود. اکنون ، با بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه ، این جهت گیری به طور فزاینده ای بیشتر و برجسته تر شده است. برای چندین دهه ، او بلافاصله علیه ساختارها و نهادها جنگیده است ، که این مأموریت اصلی معرفی دموکراسی آمریکا در خارج از کشور و حمایت از جنبش های آزادتر در جهان است.

دولت بیشتر نهادهای بلند مدت را برای تشویق دموکراسی آمریکا از داخل محروم کرد و عملکردهای کلیدی را به شدت کاهش داد. آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده (USAID) در عمل غیر ضروری شده است. بودجه بنیاد ملی دموکراسی ، که نقش اساسی در حمایت از غیرنظامیان و جنبش های آزادیخواهانه در سراسر جهان داشت ، قطع شده است و بودجه و پشتیبانی از ایالات متحده و سایر رسانه های مستقل خارج از کشور به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

ده ها پروژه آزادی آمریكا در زیر دستگاه تراشیدن

هواداران ترامپ در کشورهای هدف بی ثبات شدند و با مسکو و پکن تکرار شدند و با مسکو و پکن تکرار شدند و “رادیکال های چپ” را با گذشت زمان بیدار کردند و “انقلاب های رنگی” را با گذشت زمان برانگیختند. به همین ترتیب ، دولت ترامپ گزارش های رسمی را در زمینه حقوق بشر کاهش داد ، نهادهای آمریکایی را که برای مقاومت در برابر کمپین های اطلاعاتی کاذب و جنگ روانی اقتدارگرایان ساخته شده اند ، کاهش یا تضعیف کرده است. همچنین از تعدادی از ائتلاف ها و ابتکارات بین المللی مربوط به این زمینه ها حذف شد.

در یکی از مهمترین سخنان خود در عربستان سعودی ، دونالد ترامپ به وضوح دفاع کرد که تشویق دموکراسی در جهان یک “اشتباه غم انگیز” سالهای اعشاری است. پس از مدتی ، JD. معاون رئیس جمهور ونوس گفت: “روزهایی که ایالات متحده به کشورهای دیگر گفتند که زندگی کنند” ، وی این پیام را تکمیل کرد.

البته بحث های جدی در مورد چگونگی تلاش برای تشویق رقابت ژئوپلیتیکی امروز وجود دارد. برخی از تحلیلگران اقدامات دولت ترامپ را تلاشی برای شامل و اصلاح سیاست دموکراسی دموکراتیک پس از جنگ سرد می دانند. برای کشورهای ایالات متحده و هدف ، گاهی اوقات هزینه های بزرگ و پیامدهای متناقض. اما آنچه این چرخش بیشترین نگرانی را ایجاد می کند ، تمایل و ذهنیت ترامپ و جنبش MAGA است. این جریان به جای سازگاری با دموکراسی های متفقین و ارزش های مشترک ، با رهبران و دولت های ظالمانه احساس نزدیکی و هماهنگ می کند.

جبهه تشویق اقتدارگرایی با مختصات آمریکایی

دونالد ترامپ در سیاست خارجی جدید خود چنین مسیری متفاوت را دنبال کرد که می توان آن را “ارتقاء اقتدارگرایی با مختصات آمریکایی” نامید. با این حال ، او رئیس جمهور را انتخاب کرد ، اما عملاً اقتدارگرا السالوادور ، معاون رئیس جمهور ، شریک اصلی وی در اجرای برنامه تبعید گسترده مهاجران بدون طی کردن فرآیندهای قانونی. در اروپا ، نزدیکترین دوست روشنفکرانه و سیاسی ویکتور ویکتور ویکتور شهری رهبر شبه نظامی مجارستان است و به دلیل استراحت استقلال آزادی های مدنی و نهادها سالها مورد انتقاد قرار می گیرد. Aynı Zamanda ، Abd’li yetkililer bu yıl alman seçimlerine defalarca müdahale ve radikal ama non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -nat -nat -nat -nat -nat -nat -nat -non -non -non -non -non -non -Non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non -non supported.

بسیاری از هواداران جنبش MAGA مجذوب رهبر استبدادی روسی ولادیمیر پوتین هستند و فداکاری وی را به دفاع از “ارزشهای سنتی” نسبت می دهند. در جنبش قصاص ، ترامپ برزیل را هدف قرار داد ، زیرا دولت قصد داشت رئیس جمهور پیشین جایر بولسونارو و رئیس جمهور ترامپ را مجازات کند زیرا وی پس از شکست انتخابات سعی در ایجاد اختلال در دموکراسی داشت.

پس از تنها هشت ماه قدرت ، لیست اقدامات نگران کننده و به وضوح ضد مات طولانی شد. ترامپ از ارتش در شهرها تحت عنوان شهرداران دموکرات استفاده کرده و از وسایل نقلیه قانونی و دولتی مانند قهرمانان علیه رقبای خود استفاده می کند. گزارش ها نشان می دهد که آنها در تلاشند تا از دانشگاه ها و مراکز علمی “سخت” شوند و نمونه هایی از جستجوی اجاره و سوءاستفاده از بستگان نزدیک را افزایش داده اند. در عین حال ، قانون اساسی ایالات متحده سعی در تضعیف یا تضعیف برخی از حقوق اساسی و اساسی ، از جمله “شهروندی محور تولد” داشت.

طبق معمول ، دونالد ترامپ سعی نمی کند اهداف خود را پنهان کند و تمایلی به بیان نظرات بحث برانگیز خود ندارد. وی گفت: بسیاری از آمریکایی ها ممکن است یک دیکتاتور را دوست داشته باشند “در حالی که با محدودیت های قانون اساسی قانون اساسی بازی می کنند و حتی ایده غیرقانونی” ریاست جمهوری سوم “را ترسیم می کنند ؛ تا چند سال پیش ، یک اقدام غیرقابل تصور در ایالات متحده.

بدیهی است که ایالات متحده یک شبه کره شمالی نخواهد بود ، اما الگوی حاکمیت ترامپ دو سناریو نگران کننده را بسیار محتمل کرده است. اول ، آینده سیاسی ایالات متحده و کنار گذاشتن نقش تاریخی آن به عنوان مدافع دموکراسی های متفقین از میدان نبرد خارج می شود. دومی و حتی خطرناک تر ، امکان “غیر مذهبی” یا ابرقدرت اقتدارگرا در سالهای ایالات متحده.

اگر گرایش فعلی ادامه یابد ، یک ایالات متحده غیر مذهبی ممکن است “ابرقدرت فساد” باشد. نه تنها در رفتارهای اجاره ای و نامشخص نقش دارد ، بلکه در ترکیب مدل حاکمیت غارت در سراسر جهان نیز نقش دارد. در چنین سناریویی ، دموکراسی های اروپایی و روابط سنتی آمریکایی با اقیانوس آرام غربی تضعیف می شود و این دولت ها را در برابر اجبار ، ارعاب و تأثیر نیروهای متجاوز آسیب پذیرتر می کند.

ایالات متحده به جای تعمیق روابط با دموکراسی های متفقین ، به دنبال اتحادهای نزدیکتر با ستمگران خواهد بود. درست همانطور که ترامپ با معاون Buccale در السالوادور ایجاد کرد ، و دولت فعلی در برزیل به نفع جنبش های اقتدارگرا دوست مداخله کرد. در چنین حالتی ، سنت طولانی مدت “بین المللی گرایی لیبرال” آمریکایی نیز ممکن است با نوعی “غیر ملی گرایی” جایگزین شود. سیاست های ترامپ اکنون فقط یک ابرقدرت پس از دموکراتیک است. او دیگر ایالات متحده را به عنوان اجبار اقتصادی و حتی تجاوز منطقه ای علیه سایر دموکراسی ها نمی داند ، یا معاملات را می بیند که برای تقسیم دامنه های خود با نیروهای رقیب حمایت می شود ، یا می بیند که حمایت از سیاست های محافظت از کلاس جهان ناعادلانه است.