ریشه های اضطراب و پریشانی جامعه ایران

ریشه های اضطراب و پریشانی جامعه ایران


فلاپی در ماه های اخیر ، روال روزمره مردم ایران مضطرب شده است ، نگرانی ناشی از تمایز سیاسی و اجتماعی.

به گفته انتخابتو ، به نظر می رسد احساس پریشانی ملت ایران از نظر اجتماعی کاهش یافته است. همان حس خارج از حس -به یکی از دلایلی که مردم تصمیم به مهاجرت دارند ، تبدیل شده است. با این حال ، اندازه ایرانی کشور هرگز نمی تواند خانه را ترک کند. بنابراین مشکلی وجود دارد که باید به شکل ریشه حل شود.

در مصاحبه با فارارو ، سید جاواد میری ، جامعه شناس ریشه های اضطراب فعلی جامعه ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و “وقتی احساس کلی در جامعه وجود دارد ، مانند جنگ یا فشار تحریم ، مردم به سمت مکانی امن حرکت می کنند.

تکامل انسان هرگز بدون تروما و اضطراب نبوده است/ یکپارچگی جزئی تکامل انسان تاریخ تکامل انسان است

سید جواد به میری فارارو گفت: “در سراسر جهان ، از کشورهای بزرگ تا کوچک ، تاریخ همواره فراز و نشیب هایی داشته است. ضروریات شکار مدت زمان زندگی و مسیر تمدن همیشه با خطرات ، اضطراب و تاریخ سه گانه همراه بوده است.

وی افزود: “این برای ایران نیست.” از زمان تأسیس دولت ها و دولت ها ، وی شاهد قدرت ، طلوع و سقوط دولت ها در سراسر جهان بوده است. تهاجم های خارجی نیز بخشی جدایی ناپذیر از روند بوده است. به عنوان مثال ، حمله مغول در تاریخ ایران نقطه عطفی است ، اما تنها تجربه ایران نیست و بسیاری از کشورها با چنین رویدادهایی روبرو شده اند. “بنابراین ، می توان گفت که جنگ همیشه بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ تحولات بشر است.”

مکانیسم دفاعی هر چیز زنده این است که خانه ای به دور از خطر پیدا کنید/ هیچ سرمایه داری نمی خواهد سرمایه را کاهش دهد

“هنگامی که برخی از مکانیسم دفاعی هر موجود زنده تهدید می شود ، او به دنبال یک پناهگاه یا پناهگاه امن است ؛ به دنبال خانه یا مکانی باشید که از خطر دور شود. با فرض اینکه آتش سوزی برقرار شود.” شما هرگز به آتش سوزی نخواهید رسید ، اما سعی می کنید خود و بستگان خود را دور نگه دارید. “

“این ایده که جامعه با خطرات بزرگی روبرو است ممکن است پاسخی مشروط به افراد در کلاس ها ، کلاس ها و کلاس های مختلف بدهد.” گفت به عنوان مثال ، یک سرمایه دار همیشه به دنبال مکانی پایدار است. اگر سرمایه داری یک دلار داشته باشد ، آن را به یک دلار تبدیل نمی کند. در مقابل ، دلار خود را به دلار تبدیل می کند و در بازار خارج از ایران سرمایه گذاری می کند ، زیرا هدف آن محافظت و افزایش سرمایه است. “هیچ سرمایه داری نمی خواهد سرمایه خود را کاهش دهد.”

مکانیسم مهاجرت دفاع در برابر خطر ایران/ 1 ما نمی توانیم یک میلیون کشور ایرانی را ترک کنیم/ به جای حل مشکلات ، فرد را نجات می دهیم

“اکنون ، هنگامی که احساس افکار عمومی وجود دارد که ممکن است چیزی مانند جنگ یا فشار تحریم در جامعه وجود داشته باشد ، به سمت یک پرونده ناخودآگاه حرکت می کند.” گفت یکی از راه های انجام این کار ، مهاجرت به خارج از مرزهای ایران است ، زیرا فکر می کنند ماندن در اینجا خطرناک است. با این حال ، یک نکته نادان وجود دارد: 1 میلیون کشور ایرانی نمی توانند ترک کنند. این امکان پذیر نیست “

“این واقعیت نشان می دهد که به جای یافتن راه حل برای مشکلات و مشکلات جامعه سازمان یافته ، بیشتر احتمال دارد که تخیل جمعی ایرانیان به احتمال زیاد فرد را نجات دهد ؛ در این مرحله ، هویت جمعی و شکستن همبستگی اجتماعی.”

پریشانی سیاستمداران بار روانی جامعه / مردم را دو برابر می کند.

“سیاستمداران و تصمیم گیرندگان دچار مشکل شده اند و نمی توانند فرمول مشخصی از وضع موجود را ارائه دهند یا آنها نمی توانند راهی روشن برای دستیابی به وضعیت مطلوب برای پشت سر گذاشتن جامعه ترسیم کنند.” گفت همین مشکل با فشارهای بین المللی بار روانی زیادی را برای جامعه به ارمغان آورده است. مردم فکر می کنند که مدیران اوضاع را درک نمی کنند. وی ادامه داد: “کسانی که مسئولیت بزرگترین حاکم کشور را بر عهده دارند وقتی می گویند چه اتفاقی برای سخنان دیروز افتاده است ، جامعه نگران است.”

“در چنین شرایط بحرانی ، نقش متفکران شجاع تر می شود.” از نظر اندیشه ، لازم است وارد این زمینه شود تا سیاسی و قلب جامعه را به عنوان مغز جامعه هدایت کند. نه یک قلب اشتباه یا واقع بینانه ، بلکه با ترسیم راهی برای خروج از تلاطم. سپس سیاست می تواند این کلمات را بشنود و آنها را به سیاست تبدیل کند. وی ادامه داد: “اضطراب ، پریشانی و درماندگی برای کاهش امکان پذیر خواهد بود.”

“اکنون ، جامعه همچنان گرگهای زیادی است ؛ همه در حال فرار هستند. وقتی حس” میرایی “، ایجاد همگرایی و خیر عمومی ، به جای اقدامات و رفتارها شکسته می شود. زیرا متفکر جامعه نمی تواند در سیاست نقش داشته باشد. “

اختلافات اساسی بین شش نیرو مبارزه ۱۲ روزه ظاهر شد

“پس از جنگ شش روزه ، مشکلات نه تنها برای سیاست و جامعه ایران ، بلکه برای کل منطقه و حتی در سطح جهان بوجود آمد.” گفت یکی از مهمترین مؤلفه ها تفاوت های اساسی بین شش قدرت جهانی است: ایالات متحده ، اتحادیه اروپا ، چین ، هند ، تا حدی برزیل و سرانجام روسیه. “این اختلافات در مورد تقسیم علایق و منابع جهان رخ می دهد.”

اسرائیل آمریکا نمی خواهد در خاورمیانه و غرب آسیا/ آمریکا در بلوک چینی و روسیه ایران باشد

“در چنین مواردی ، سؤال اساسی این است: ایران چه کاری می تواند انجام دهد و چه کاری باید انجام دهد؟ یکی از اهداف ایالات متحده مدیریت اختلافات شش ساله ایران و حمل آن در قالب” برنامه صلح ابراهیم “است. برنامه صلح” مسیری را که آنها می نامند معرفی می کند.

یک تصمیم/ عدم اطمینان عالی ، جامعه و تصمیم گیرندگان نگران بقا و از بین بردن تهدیدها از سیستم هستند

“اگر جمهوری اسلامی بخواهد وارد چنین توافق یا معادله ای شود ، باید دو قطب اساسی پنج سال گذشته خود را تغییر دهد: اولین مخالفت با ایالات متحده و دوم ، مخالفت با وجود اسرائیل.” گفت در این حالت ، یک سؤال بزرگ وجود خواهد داشت: آیا ماهیت جمهوری اسلامی با این تغییرات تغییر خواهد کرد؟ “ایران هیچ توافقی در سطح کلان سیستم سیاسی ایران ندارد و همه چیز در صورت رفتن و رفتن به محل کار و عدم اطمینان است ، این عدم اطمینان هم جامعه را هم مشکل ساز و هم تصمیم گیرندگان مضطرب دارد.”

“این شرایط بر فرهنگ ، اقتصاد ، جامعه و معادلات داخلی ، منطقه ای و جهانی ایران تأثیر گذاشت و ما را به صفر نزدیکتر کرد ، نکته ای که به یک تصمیم بزرگ نیاز دارد ، تصمیمی است که هم بقا و هم تداوم سیستم را تضمین می کند ، و بدون شک خطراتی که بدون استفاده از متخصصان حل نمی شود.”

زبان واقعی جامعه تنها وحدت و عزت نیست. همبستگی

“زبان سیاست زبان قدرت است ، و اگر ما مراقب باشیم ، گفتمان سیاستمداران دائماً بر وحدت ملت و ملت تأکید می کند ، وحدت ملت و جامعه تنها وحدت و عزت جامعه نیست ؛ زبان جامعه زبان است. وقتی با جامعه ارتباط برقرار می کند ، سیاست های اجتماعی از نظر سیاسی آشکار می شود.”

“آنها می گویند که ملت ایران باید عزت داشته باشد ، اما در جامعه ، معیشت مردم و قدرت خرید ضعیف است.” گفت عزت ، که همراه با معیشت مردم نیست ، منجر به فاصله ای از انزجار و در نهایت حاکمیت می شود. یکی از مبانی اساسی که هنوز در گفتمان حاکمان مورد بحث قرار نگرفته است ، رابطه دیالکتیکی بین اجتماعی و سیاسی است. اگر به دولت اعتقاد داشته باشیم ، آیا استان اجتماعی وجود دارد؟ “وقتی این تفاوت وجود داشته باشد ، این تمایز از کجا باید مدیریت شود؟”

وحدت کلمه ، یعنی جایی که آسیب ایجاد می شود ، باید بهبود یابد.

جامعه شناس گفت: “این اختلافات و تفاوت های طعم باید در ساخت قدرت ملی یا پیمان مشخص شده در قانون اساسی مدیریت شود.” گفت هنگامی که این اختلافات حل شود ، احساس همبستگی اجتماعی و تعلق ایجاد می شود و هویت اجتماعی ما سازگار خواهد بود. بنابراین ، زبان نه تنها باید قدرت یا زبان “وحدت” باشد. معنای واقعی “وحدت کلمه” باید روشن شود: این عبارت دارای دو معنی اصلی ، یک زخم و دیگری و دیگری شفابخشی است. وقتی می گوییم “وحدت کلمه” ، یعنی جایی که آسیب ایجاد شده است ، باید راهی برای بهبود زخم اتخاذ کنیم. “

وی گفت: “اختلافات و جراحات در جامعه نباید پنهان شود.” وحدت واقعی با سرکوب صدمات ایجاد نمی شود. همچنین شدت زخم ها را افزایش می دهد. جامعه به همبستگی اجتماعی احتیاج دارد و هویت اجتماعی مبتنی بر آن است. “بیان متخصص در جوامع مدرن ، تقسیم کار و قدرت و همبستگی اجتماعی زمانی اتفاق می افتد که بتوانیم آن را به سیستم و سیستم خود درونی کنیم.”