تهیه کننده ، عکاس و نویسنده فیلم ، ناصر طاهاوای ، یکی از مهمترین نویسندگان و چهره های تأثیرگذار در تاریخ سینمای ایران ، در روز سه شنبه 23 اکتبر در بیمارستان نیکان درگذشت.
Zahra Ali Akbari ، در پست قبلی به نام “Takbir که سرنوشت سریال تلویزیونی Küçük Orman را تغییر داد” ناصر تاکوی برای ساخت این کار نیمه تمام ، که ما دوباره بررسی خواهیم کرد ، به بهانه مرگ تقمی پرداخت شد:
“آیا تا به حال چیزی سورئال تر از این دیده اید؟ سه دستیار ایریب در مقابل کارگردان نشسته اند. آنها مقاله را در مقابل کارگردان قرار داده اند و می گویند علامت. کارگردان به کاغذ نگاه می کند. حکم شلیک وی از پروژه ای است که او بخشی از زندگی خود را به تحقیق و نوشتن فیلمنامه اختصاص داده است.
آنچه می خوانید کلیپی از یک فیلم نیست. یک صحنه واقعی در سازمان پخش ایران. این سه مرد آقای حاج کریم خان ، فریدزاده و روستا بودند. دستیاران محمد هاشمی در آن زمان رئیس سازمان Voice of America بودند و این کارگردان کسی نبود جز ناصر طاهاوایی.
مردی که بخش قابل توجهی از زندگی گرانبهای خود را صرف تحقیق و نوشتن سناریوی جنگل کوچک کرد ، اما سرانجام این زمینه را برای افراد تازه وارد واگذار کرد. بهروز افخمی به جای ناصر ، سریال تلویزیونی Little Forest را کارگردانی می کرد. برای درک درد آنچه اتفاق افتاده است ، بیانیه اکبر موزنیا را که به عنوان بازیگر در این پروژه شرکت کرده بود ، بخوانید.
در طول نوروز ، او این فرصت را داشت که فیلمنامه جنگلی سه جلدی را توسط گراویرا و نغاقان بخواند. فیلمنامه ای که چهل سال پس از نگارش ، به کتابفروشی ها رسید. کلاس قابل توجهی که امروزه در دسترس است برای بسیاری از علاقه مندان به فیلمبرداری و فیلمنامه نویسی باز است. نصرکاوی صحنه های خود را به سخنان خود ساخته است که خواندن این متن طولانی بدون شک از تماشای این سریال به مخاطب سود بیشتری می بخشد.
این کلمات چنین تصویری واضح از آنچه ذهن کارگردان ایجاد می کند این است که شخصی که در واقع کتاب را در ذهن خود می خواند ، این شانس را دارد که تصاویری را که ناصر طاهوی ایجاد می کند ، ببیند. مهمترین غم و اندوه فاصله طولانی از نوشتن این فیلمنامه تا انتشار آن است.
آنها نمی خواستند و نمی توانند حضور نامناسب در سینمای ایران را تحمل کنند ، بنابراین آنها تلاش گسترده ای برای از بین بردن این نسل طلایی دانش و فرهنگ انجام دادند. در آن سالها ، یکی دیگر از کارگردانان بزرگ سینمای ایران ، بهرام بیضئی ، گفت: یک حکم طلایی درباره نسرات قوای. “او هرگز مردی سبک نبود و خودش آن را نمی شناخت ، و احترام او به سینمای جدی به او اجازه نمی داد که در خیاطی شرکت کند ، و به همین دلیل او با پول سازان مورد علاقه نبود.”
هرچه باشد ، امروز یک کتاب مهم جنگل کوچک در دست فرهنگ ایرانی است. نصرات ، که زندگی او تمدید شده است ، زیر قلم القاعده است. درست است که چهل سال از زمان ایجاد و انتشار متن گذشته است ، اما این کتاب هنوز هم یک جایزه عالی در دست ما است. رعد و برق در چشمان او که مانند یک تبلیغات مسموم عمل می کند که قدرتهای او مایل به ساخت فیلم نیست.
کسانی که نمی توانند خوب را از بد تشخیص دهند. هیچ وسواس در مورد بهترین ها در سلیقه بازار وجود ندارد ، زیرا هیچ اصولی در ایده های آنها در مورد فرهنگ ، پول وجود ندارد ، و بنابراین سرمایه دارانی مانند ناصر تاهوایی برای آنها جذاب نیستند. به سادگی کتاب جنگل کوچک را بچرخانید ، توضیحی از چهره ، لباس ، ویژگی ها و ویژگی های سازندگان ، با یک نگاه تیز عمق را نشان می دهد. او همه چیز را روی کاغذ به تصاویر تبدیل می کرد و پس از اینکه سمفونی باشکوه کلمات به دوربین تبدیل شد ، دوربین وارد دوربین می شد. کتاب کار برای داستان پردازی ، فیلم ، فیلم های کوتاه ، مستندها و عکاسی یک رکورد عالی است. اکنون ، با انتشار کتاب جنگل کوچک ، مخاطبان ایرانی نیز می توانند از برخی از این شگفتی ها لذت ببرند. اسکریپت کوچک قابل خواندن است. این درس یک درس برای کسانی است که می خواهند یاد بگیرند و بخشی از دریای بی پایان نجیب سینمای ایران است. ”
۲۴۲۲۴۲
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ