پس از آزادسازی خیبر از پرسپولیس، این تغییرات اکنون به سطح مدیریتی این تیم نیز کشیده شده است. البته به نظر می رسد تغییر مربی این تیم در دستور کار باشد. در این میان نکات دیگری نیز وجود دارد که شاید کمتر به آن پرداخته شود و نیاز به ذکر آن باشد.
بهترین برای: پس از آزادسازی خیبر از پرسپولیس، این تغییرات اکنون به سطح مدیریتی این تیم نیز کشیده شده است. البته به نظر می رسد تغییر مربی این تیم در دستور کار باشد. در این میان نکات دیگری نیز وجود دارد که شاید کمتر به آن پرداخته شود و نیاز به ذکر آن باشد. یکی از این نکات حضور کریم باقری روی نیمکت است. نام او سالهاست که در فوتبال ایران مترادف با احترام، نظم و کاریزما است. از روزهایی که با پرسپولیس و پیراهن تیم ملی در زمین می درخشید تا زمانی که در کنار مربیگری حضور داشت، وجهه عمومی او کمتر آسیب دید. کریم از نظر هواداران نماد عزت و اقتدار است. مردی که با کمترین کلمات بیشترین تاثیر را می گذارد. اما این روزها جایگاه او در پرسپولیس نامشخص تر از همیشه است. موجودی کم نور که در تصمیم گیری های مهم نقشی ندارد و تا حدودی نمادین است.
از یک مجری افسانه ای تا چهره ای رنگ پریده!
سالهاست در فوتبال ایران یک ضرب المثل رایج وجود دارد که می گوید: «کریم باقری مربی پرسپولیس است». گفته می شد حضور او روی نیمکت خود به خود نظم می دهد و بازیکنان به احترام و شاید هم از ترس پاهای خود را پایین نمی آورند. با این حال، امروزه افراد بسیار کمی به این افسانه اعتقاد دارند. پرسپولیس در سال های اخیر بحران های انضباطی زیادی را پشت سر گذاشته است، از درگیری های لفظی بین بازیکنان گرفته تا رسوایی هایی که حول محور سروش رفیعی یا ایری متمول وجود دارد. هیچ نشانی از دست داشتن کریم باقری در این پرونده ها وجود ندارد.
برخی می گویند او به عمد خودداری کرد زیرا نمی خواست درگیر باندها و بازی های پشت صحنه شود. گروهی دیگر معتقدند که دیگر تاثیر گذشته را ندارند و اگر تصمیم آنها برای پرسپولیس باشد دیگر کسی گوش نمی دهد. حقیقت ممکن است جایی بین این دو دیدگاه باشد. باقری همچنان احترام جمعی دارد، اما در ساختار فعلی پرسپولیس، احترام به تنهایی قدرت نمی آورد. او ترجیح داد سکوت کند، اما این سکوت اکنون به قیمت کسالت او تمام شد.
نیمکتی که نیاز به بازتعریف دارد
امروز در پرسپولیس نه تنها سرمربی و مدیرعامل، بلکه کل نیمکت نیاز به بازنگری دارد. وقتی صحبت از «بازنگری کرسی ها» می شود، به ناچار نام کریم باقری به میان می آید. اگرچه او همچنان محبوب هواداران است، نقش او در ساختار جدید باشگاه نامشخص است. همان طور که در تصمیم گیری های فنی دخالت نمی کند، در مسائل مدیریتی هم صدایش به گوش نمی رسد. حتی اگر ریزا درویش برود، افرادی در باشگاه هستند که باید برای تصمیم گیری های جدید بروند.
چند روز پیش اظهارات خسرو حیدری درباره کریم باقری با واکنش های تندی مواجه شد. البته شکل حضور خسرو در استقلال موضوع مهمی است اما شاید اصل حرف های او چندان هم بی اساس نباشد. پرسپولیس سالهاست که از شخصیتهایی مانند کریم باقری برای وجهه اخلاقی و تاریخی خود استفاده میکند، اما تلاشهای کمی برای استفاده واقعی از تجربیات فنی او انجام شده است. در چنین شرایطی افسانه بودن کم کم به یک قاب تزئینی تبدیل می شود.
اسطوره ای که باید تصمیم بگیرد
هیچکس نمی تواند منکر زمان بازی کریم باقری شود. از نسل طلایی دهه 70 تا بازگشت باشکوهش در سال های اخیر، او یکی از معدود فوتبالیست هایی بود که نه تنها در زمین، بلکه در شخصیت و رفتار، الگو باقی ماند. اما هر چه زمان بگذرد و اسطوره ها نقش جدیدی برای خود ایجاد نکنند، در زیر سایه روایت گذشته محو خواهند شد. کریم باقری همچنان می تواند در فوتبال ایران تاثیرگذار باشد. با این حال، باقی ماندن در یک موقعیت نمادین بدون تأثیر واقعی، به تدریج از اعتبار آن می کاهد.
امروز پرسپولیس به نسلی از مربیان و مدیرانی نیاز دارد که به گذشته احترام بگذارند اما با واقعیت های امروزی فوتبال حرفه ای همخوانی داشته باشند. نسلی که بر تعارف غلبه می کند و به جای سکوت بر گشاده رویی تاکید می کند. شاید کریم باقری اگر بخواهد از سایه بیرون بیاید، بتواند یکی از آن چهره ها باشد. اما تا زمانی که نقش او به لبخندهای نیمکتی و عکس های یادگاری محدود شود، اسطوره کریم باقری بیش از آنکه نیرویی زنده در پرسپولیس باشد، خاطره خواهد ماند.
در نهایت به جایگاه امروز کریم باقری نه باید به عنوان بی احترامی و نه به عنوان افتخار تلقی شود. بلکه نشان از تضاد همیشگی فوتبال ایران است. تضاد بین احترام به گذشته و ناتوانی در استفاده از آن. شاید وقت آن رسیده که کریم باقری تصمیم بگیرد که اسطوره بماند یا دوباره بازیکن اصلی شود.
به گزارش رسانه انتخابتو
ارسال پاسخ