هر کسی که یک یا دو چیز در مورد هرم بزرگ جیزه می داند، حتی بدون اینکه آن را از نزدیک ببیند، موافق است که این سازه شگفت انگیزی از مهندسی و هنر انسانی است. با کمی تخیل، حتی میتوانیم تلاش کنیم تا بفهمیم این سازه چه تأثیراتی بر افرادی که در دوران باستان زندگی میکردند و هرگز ساختمانی بالاتر از دو طبقه ندیده بودند، داشته است.
به گزارش فرادید; علاوه بر این، این سازه در میان دیگر اهرام کوتاه در وسط یک فلات ماسه سنگی قرار دارد که صدها کیلومتر شن و سنگ احاطه کرده است. بنابراین، جای تعجب نیست که هرم بزرگ جیزه توجه مسافرانی را به خود جلب می کند که داستان های شگفت انگیزی دارند، آمیزه ای از خیال و واقعیت، تا در زمان بازگشت به شهرها و کشورهای خود بازگو کنند.
چگونه هرم بزرگ جیزه به معجزه تبدیل شد؟
مردم جهان باستان، به ویژه یونانیان، می خواستند بدانند چه چیزی فراتر از مرزهای طبیعی کشورشان قرار دارد. در زمان های قدیم یونانیان زیادی بودند که تصمیم به سفر و ماجراجویی و جستجوی شگفت انگیزترین چیزهایی که تا به حال دیده بودند داشتند. از حیوانات و شگفتی های طبیعی گرفته تا خلاقیت های باورنکردنی ساخت بشر.
در نهایت آنها شروع به تهیه لیست های رتبه بندی شده از مهمترین “عجایب” جهان شناخته شده کردند. محبوبترین این فهرستها عجایب هفتگانه بودند: کلوسوس رودس، مقبره هالیکارناسوس، معبد آرتمیس، مجسمه زئوس در المپیا، باغهای معلق بابل، و دو عجایب مصر: فانوس دریایی اسکندریه. . و هرم بزرگ فهرستهای مختلفی در آن زمان ایجاد شده بود، اما اتفاق نظر بر این بود که هرم بزرگ جیزه قطعا یکی از نفسگیرترین دستاوردهای تمدن بشری است.
دوره هلنیستی
اسکندر مقدونی در مقابل مقبره آشیل، جیووانی پائولو پانینی، 1719
دوره هلنیستی یک دوره توسعه فرهنگی بزرگ بود که از مرگ اسکندر مقدونی در 323 قبل از میلاد تا فتح مصر توسط رومیان در 31 قبل از میلاد ادامه یافت. در این زمان، فرهنگ یونانی در سراسر جهان مدیترانه و فراتر از آن گسترش یافت. آن دوره نه تنها زمان دستاوردهای فکری و هنری باورنکردنی بود، بلکه توسعه مکاتب جدید فلسفی، ریاضیات و علوم نیز بود.
دوره هلنیستی همچنین دوره تغییرات عمده سیاسی و نظامی بود. اگرچه سلطنت اسکندر مقدونی تنها 13 سال به طول انجامید (او در 33 سالگی در بابل درگذشت)، ارتش شکست ناپذیر او هر قطعه زمینی را که می توانستند پیدا کنند فتح کردند. طبیعتاً مدیریت چنین امپراتوری بزرگی به خصوص بدون راهنمایی اسکندر دشوار بود.
بنابراین، پس از مرگ اسکندر، امپراتوری او به چندین پادشاهی کوچکتر تقسیم شد که هر کدام توسط یکی از ژنرال هایش اداره می شد. این پادشاهی ها پیوسته با یکدیگر در جنگ بودند و دوره هلنیستی را به دوره ای ناپایدار تبدیل می کرد. یکی از بزرگترین فتوحات اسکندر فتح مصر بود که از امپراتوری قدرتمند هخامنشی ربوده شد. پس از مرگ اسکندر، این بخش از امپراتوری به ژنرال وفادار او بطلمیوس اول سوتر واگذار شد. دوران سلطنت او با بازگشت به برخی از سنتهای مصری و بهبود کیفیت زندگی محلی که توسط تجارت بین استانهای دیگر امپراتوری هلنیستی تقویت میشد، جرقه زد.
مسافران هلنیستی
پرتره استرابون، حکاکی از کتابی از آندری تووه، 1584
فتوحات اسکندر مقدونی برای یونان ثروت زیادی به ارمغان آورد، پیشرفت در فن آوری دریایی و حضور تقریباً همه جا مردم یونانی زبان (و شهرهایی به نام «اسکندریا»). بنابراین نسل جدیدی از کاشفان پدید آمدند: مسافران هلنیستی. مسافران یونانی اولیه به دلیل علاقه مندی به داستان هایی که توسط برخی از دانشمندانی که با اسکندر سفر کرده بودند، برای سفر به جهان شناخته شده اقدام کردند.
داستان بیابان های بی پایان، جنگل های غیر قابل نفوذ، انسان ها و حیوانات عجیب و غریب و بناهای تاریخی باشکوهی که در شهرهای طلا ساخته شده اند. این داستان ها همچنین توجه بسیاری از یونانیان هیجان انگیز را به خود جلب کرد. آنها به سفرهای طولانی نیز رفتند و شرح های مختلفی درباره آنها نوشتند.
یکی از این مسافران فیلو بیزانسی (280 قبل از میلاد – 220 قبل از میلاد) بود که به دلیل کارهایش در مهندسی مکانیک، که شامل اختراع اولین آسیاب آبی در تاریخ و کمان پولادی خودکار بود، به فیلو مکانیک نیز معروف بود. او همچنین به توسعه ماشینهای خودکار علاقه داشت، یعنی ماشینهایی که به تنهایی و بدون نیاز به انسان کار میکنند. او برای تحقیقات خود به سرزمین های دور سفر کرد و سرانجام در اسکندریه مصر به شهرت رسید.
فیلو و دیگران مانند او، B.C. آن ها آنتی پاتر صیدون، شاعری که در قرن دوم در فنیقیه متولد شد، تحسین می کردند و یکی از دلایل شهرت او این است که او را معرفی عجایب هفتگانه جهان باستان می دانند. مشخص نیست که آیا او تا به حال تمام بناهایی را که در اشعار خود توصیف کرده دیده است یا خیر، اما توصیفات زیبای او که او آنها را “عجایب” نامیده است، فوق العاده تاثیرگذار بوده است. معروف ترین توصیف ریتم آن به شرح زیر است:
“وقتی آثار انسان، اهرام، دیوارهای صور، غول رودس و باغ های معلق بابل را می بینم، پر از شگفتی می شوم. اما وقتی آثار طبیعت، خورشید، ماه و طبیعت را می بینم. ستاره ها، من پر از هیبت هستم.”
مصر شناسی
هرم کایوس سستیوس در رم، حکاکی شده توسط جیووانی باتیستا پیرانچی، 1756
اریک هورنونگ (1933-2022)، یکی از بزرگترین مصر شناسان جهان، متوجه علاقه عمومی به همه چیزهایی شد که مصر در طول تاریخ حفظ کرده بود. یونانیان نه تنها اهرام مصر را تحسین می کردند، بلکه بسیاری از مردم و فرهنگ ها تحسین عمیقی از تاریخ و هنر مصر نشان می دادند. هورنونگ این جذابیت را مصرشناسی نامید و توضیح داد که این علاقه در واقع جایی بین درون نگری و علاقه علمی واقعی قرار دارد.
همانطور که هورنونگ نشان میدهد، حقیقت این است که بیشتر فرهنگهایی که به نوعی با مصر ارتباط داشتند، مجذوب زیبایی عجیب آن بودند و تصویر خود را از مصر ایجاد کردند، تا حدی بر اساس تجربه و دانش واقعی، اما بیشتر بر اساس تخیل.
خوانندگان یونانی دوره هلنیستی به ویژه مشتاق بودند که درباره بناهای تاریخی مصر بیاموزند زیرا آنها به عنوان شگفتی های جهان فهرست شده بودند. در آن زمان، یک کشیش بطلمیوسی معروف به منتو، رساله ای بسیار محبوب در مورد تاریخ مصر نوشت. اما منبع اصلی اطلاعات یونانیان درباره مصر، کتاب تاریخ هرودوت بود که در آن به تفصیل چگونگی ساخت اهرام را شرح می دهد. این کتابی است که این باور را که اکنون رد شده است، رایج کرد که پادشاه خوفو، که هرم بزرگ را ساخت، یک ظالم خونسرد بود.
اهرام مرموز
آب نیل، فردریک گودال، 1893
حال تصور کنید که ایستادن یک مرد یا زن یونانی در قرن سوم قبل از میلاد در صحرا در کنار اهرام برافراشته در فلات جیزه چه معنایی داشت. آنها مجبور بودند از فضای بیرونی با ابهت اما ساده اهرام عبور کنند بدون اینکه بدانند داخل آن چیست. به لطف هرودوت و دیگر مورخان آن زمان، آنها می دانستند که این مقبره های بزرگ فراعنه است که هزاران سال پیش مرده اند. هرودوت ادعا کرد که برخی به او گفته اند که اهرام را غول ها ساخته اند، اما نه او و نه خوانندگانش این داستان را باور نکردند.
اهرام، به ویژه هرم بزرگ خوفو، به عنوان شاهدی بر عظمت مردم مصر تلقی می شدند. آنها مردم گذشته را شگفت زده می کردند و آنها را متحیر می کردند که از چه رازهایی محافظت می کنند.
هرم بزرگ جیزه و دوره کلاسیک باستان
منظره نیلوتیک، نقاشی دیواری آگوست، 43 قبل از میلاد – 18 پس از میلاد
از زمانی که هرودوت در مورد آنچه در مصر دید و شنید نوشت (او در اواسط قرن پنجم قبل از میلاد از این کشور دیدن کرد)، سرزمین نیل مترادف با بیگانگی و خرد شد. گفته می شود که هر فیلسوف و سیاستمدار مهم یونانی به مصر رفت و در آنجا اطلاعات پنهانی در مورد بسیاری از چیزهای پنهان از بقیه بشریت به دست آورد.
سولون آتنی، یکی از هفت حکیم یونان، یکی از این شخصیت ها بود، اما اکنون می دانیم که او احتمالاً به مصر سفر نکرده است. قابل قبول تر، سفر فرضی افلاطون به مصر است که احتمالاً در سال 393 قبل از میلاد انجام شده است. توصیفات هیجان انگیز کشور نیل در دیالوگ های او قطعا این موضوع را تایید می کند. دیگر بازدیدکنندگانی که پلوتارک به آنها اشاره کرده است، تالس، ادوکوس، فیثاغورس و لیکورگوس هستند. اما ما هرگز نخواهیم فهمید که کدام یک از این افراد واقعاً به مصر رفته اند. علاوه بر این، هیچ نشانه ای وجود ندارد که آنها هرگز خود اهرام را دیده اند.
هرم بزرگ جیزه، آدرین داوزاتس، 1830
اولین گزارش معتبر و دقیق از هرم بزرگ جیزه به قبل از میلاد مسیح برمی گردد. متعلق به استرابون است که در قرن اول زندگی می کرد. او بزرگترین جغرافی دان جهان باستان بود که سرزمین ها و بناهای تاریخی مصر و شکل، ابعاد و مصالح هرم بزرگ را به درستی توصیف کرد. تنها اشتباهی که در گزارش های آنها وجود دارد این است که اهرام را برده ها ساخته اند که این درست نیست. اهرام توسط فریلنسرهای ماهر ساخته شده اند.
طوفان شن در نزدیکی هرم بزرگ جیزه در غروب خورشید، دیوید رابرتز، 1849
یک نسل بعد، پلینی کبیر 37 جلد از تاریخ طبیعی خود را منتشر کرد که در آن هرم بزرگ را نیز مورد بحث قرار داد. اگرچه این گفته کاملاً درست نیست، اما بیان می کند که اینها عجایب هفتگانه جهان هستند که هنوز پابرجا هستند. فانوس اسکندریه در زلزله گذشته به شدت آسیب دید و در آن زمان متروکه شد، اما گزارش هایی وجود دارد که مردم در اواخر دهه 1400 از ویرانه ها بازدید کردند.
او همچنین فکر می کرد که این هرم توسط بردگان ساخته شده است و تعداد افراد و مدت زمان ساخت آن را تخمین زد: 20000 برده و 20 سال. سرانجام، پلینی تا آنجا پیش رفت که توصیف کرد که شبکه ای از اتاق ها و گذرگاه ها در داخل هرم بزرگ وجود دارد، اگرچه خود او هرگز وارد آنها نشده بود.
در نهایت این اخبار و داستان ها خاطره آخرین شگفتی های جهان را در دنیای غرب زنده نگه داشت و تاثیر آنها تا امروز نیز محسوس است.
ارسال پاسخ