شما چه نوع پدر و مادری هستید؟ کنترلر یا آسان!

bato-adv

والدینی که بیش از حد کنترل می‌کنند باعث می‌شوند فرزندانشان در دوران نوجوانی عصبانیت و پرخاشگری بیشتری نشان دهند. در جایی شورش می کنند و با والدین خود مقابله می کنند.

به گزارش ایسنا، تولد فرزند می تواند شادی و شادی وصف ناپذیری را برای خانواده به ارمغان بیاورد، اما به نظر می رسد در کنار همه این شیرینی ها، تربیت فرزند نیز یکی از سخت ترین وظایف والدین است. با رشد کودک، اضطراب او نیز افزایش می یابد. چون تربیت او به مشکلات مالی محدود نمی شود، تهیه خوراک و پوشاک، علاوه بر اینها، والدین باید مهارت هایی را بیاموزند و در آنها به کار گیرند تا او را برای زندگی اجتماعی و آینده آماده کنند. بنابراین یادگیری روش های فرزندپروری می تواند برای والدین در برخورد با فرزندان بسیار مفید باشد. هر خانواده رویکرد متفاوتی برای برقراری ارتباط با خانواده دیگر و مراقبت از کودک دارد.

نحوه برخورد با کودکان و ارتباط با آنها در زندگی آنها بسیار تاثیرگذار است. بهترین راه برای تربیت فرزندان چیست؟ آیا در تربیت فرزندمان سخت گیری کنیم یا با این تصور که کودک باید بچه گانه و شیطون باشد، مدارا کنیم و تسلیم هر رفتار و میل فرزندمان باشیم؟ به همین منظور گفتگویی را با «مهسا ساداتی» روانشناس کودک و نوجوان انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

قانون مربوط به کودکان چگونه باید تعیین و اجرا شود؟

هر خانه ای به قوانین نیاز دارد. هنگام وضع قوانین برای کودکان باید به چند نکته توجه کنیم. یکی از موقعیت ها وضع قوانین است، یعنی باید یک سری قوانین را برای بچه ها انتخاب کنیم. دومین و مهمترین چیز این است که قوانین را به کار گیریم، یعنی بتوانیم این قوانین را به کار ببریم و بچه ها آنها را بپذیرند و رعایت کنند. وقتی می گوییم قانون، در مورد والدینی صحبت می کنیم که کنترل دارند، قانون را رعایت می کنند و قوانین یا کنترل های زیادی برای فرزندان دارند. از طرفی خانه بدون قاعده نمی شود، هر خانه ای قوانین خاص خود را دارد. این قوانین باید همیشه وجود داشته باشد، در غیر این صورت زندگی خانوادگی پیشرفت نخواهد کرد.

همانطور که یک کشور و جامعه به قوانین نیاز دارد، خانواده، کوچکترین جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم، نیز باید چارچوب های خاص خود را داشته باشد. به عنوان مثال، ما یک قانون داریم که کودکان خردسال قبل از خواب یا شب مسواک بزنند. با رشد کودک، تعداد این قوانین افزایش می یابد. به هر حال، ما چندین گروه والدین داریم. دسته ای از والدین با قوانین معمول.

آنها به کودکان کمک می کنند تا این قوانین را در حد اعتدال رعایت کنند. به عنوان مثال، والدینی که می‌خواهند فرزندانشان از چهار سالگی قانون مسواک زدن را به دست آورند، برای او یک مسواک خوب می‌خرند، او را همراهی می‌کنند و مثلاً می‌گویند: «بیا دندان‌هایش را مسواک بزنیم» تا به اجرای این قانون کمک کنند. آنها با استفاده از عباراتی مانند “رقابت” یا “او پاداش دارد”، رعایت قانون را برای کودک آسان می کند.

ما گروه دیگری از والدین داریم که هیچ قانونی برای فرزندان خود تعیین نمی کنند. فرزندان چنین والدینی هیچ قانونی را درک نمی کنند و نمی پذیرند. مثلاً وقتی می پرسیم آیا قوانینی در مورد ساعات خواب، مسواک زدن و غیره دارند، می گویند نه. هیچ قانونی در خانه آنها وجود ندارد.

برخلاف دو گروه والدینی که در بالا به آنها اشاره کردیم، یک گروه والدین نیز وجود دارند که قوانین و دخالت های زیادی در خانواده دارند. ما به این گروه از والدین کنترل کننده می گوییم. یعنی تمام رفتارهای کودک زیر ذره بین والدین است. این والدین آنقدر سختگیر هستند که حتی در شرایطی که کودک به آن نیازی ندارد شروع به منع بازخورد می کنند. “چه این کار را بکنید چه نکنید.” این نوع والدین کنترل کننده هستند و این چیز خوبی نیست.

وقتی والدین در خانه کنترل بیش از حد دارند و قوانین سختگیرانه ای دارند، این رفتار مستقیماً بر عزت نفس کودک تأثیر می گذارد. این بدان معناست که کودک همیشه در روابط و زندگی روزمره خود به آن والدین نیاز دارد و به دنبال تایید آن است. اعتماد به نفس از بین می رود و ویژگی های شخصیتی مستقل کودک به طور کلی سرکوب می شود. علاوه بر این، فرزندان والدینی که بیش از حد کنترل‌کننده هستند، عصبانیت و پرخاشگری بیشتری در دوران نوجوانی نشان می‌دهند.

در جایی شورش می کنند و با والدین خود مقابله می کنند. پس وقتی قدرت در دست فرزندان است، جلوی والدین خود را می گیرند و این کار را با شدت و فشار انجام می دهند. بنابراین، بهتر است بیش از حد کنترل نکنید. والدین باید قوانین و سخت گیری هایی که در طول روز با کودک دارند را روی کاغذ بنویسند. چالش ها و قوانینی که امروز با فرزندم مواجه شدم چه بود؟ به همین دلیل دعوا کردیم، دعوا کردیم و فرزندم پرخاشگر شد؟ برای جلوگیری از آسیب به روابط والدین و فرزند، والدین باید قوانین غیر ضروری را حذف کنند.