چگونه دموکراسی بصری می تواند استراتژی بازاریابی شما را تغییر دهد؟

چگونه دموکراسی بصری می تواند استراتژی بازاریابی شما را تغییر دهد؟

بیایید بگوییم یک محصول جدید یک مدیر بازاریابی شرکت است که چند ماه برای راه اندازی آن را گذراند. این محصول یک میکسر زیبا و کیفیت ناکافی است. گروه های متمرکز ، که در آزمایش های فنی موفق بودند ، پاسخ مثبت دادند و قیمت گذاری محصول رقبا را به چالش می کشد. اما شش ماه پس از بیانیه ، فروش ناامید می شود. مشتریان ناراضی نیستند ، اما این محصول به بخشی از زندگی آنها تبدیل نشده است. سوال بزرگ: چرا؟

طبق گفته های اقتصاد جهانی ، در پاسخ ، شما می توانید داده های تحلیلی را کنترل کرده یا با همکاران خود از شرکت های دیگر مشورت کنید. اما این می تواند یک روش ساده تر باشد: مشاهده مستقیم. وقتی با دوربین وارد خانه مشتری می شوید و می بینید که دستگاه در گوشه ای از آشپزخانه بدون گرد و غبار می خورد ، می فهمید که حقیقت چیزی متفاوت از اعداد است. باز کردن در میکسر یا بسیاری از آشپزخانه های کوچک می تواند دشوار باشد. این لحظه ای است که شما وارد دنیای “دموکراسی بصری” می شوید.

در سن داده های اشباع و تجزیه و تحلیل عددی ، دموکراسی بصری (Alde Vantt یک روش زیبا در کتاب دموکراسی در بازاریابی و تحقیقات مصرف کننده را توصیف می کند) راهی برای کشف درک پنهانی در قلب زندگی روزمره است.

این رویکرد نه تنها رفتار ، بلکه احساس واقعی محصول ، زمینه و پیشینه را نشان می دهد که آن را به ابزاری قدرتمند برای تحول در بازاریابی تبدیل می کند.

سه ستون اصلی دموکراسی بصری وجود دارد و اینکه چگونه این رویکرد می تواند محصولات را به قلب سبد خرید مشتری از حاشیه بازار منتقل کند.

حقیقت در چارچوب تصویر: مشاهده ای که اعداد نمی گویند

این است که دموکراسی بصری هنر را به درستی ببینیم. راهی برای ذخیره جزئیات از دست رفته در داده های سنتی. بر خلاف نظرسنجی ها ، بسته به جداول خود گزارش یا نشانگر داده که از راه دور از رفتار مشتری پیروی می کنند ، این روش شما را با عکس و فیلم به خانه مشتری می برد. جایی که محصولات یا بخشی از زندگی رها شده یا رها شده اند.

مثال واقعی: برند NEWA هنگامی که مشتریان در باز کردن بطری در حمام های مرطوب مشکل دارند ، بسته بندی خود را دوباره طراحی کرده است. نتیجه گیری؟ رضایت و دوام بیشتری را در سبد خرید مشتری افزایش دهید.

درس های تجاری: بیایید بگوییم یک مارک آرایش و سری محصولات جدید شما در ابتدا خوب است ، اما به سرعت سقوط می کند.

وقتی تصاویر مشتریان را از قفسه های شدید حمام خود می بینید ، می فهمید که بسته بندی های شیک شما تقریباً در فضا از بین می رود. این معنای ضمنی همان “تصویر” است. ایده ای که حتی پیشرفته ترین نظرسنجی ها را نمی توان ثبت کرد.

احساس ، تجربه و همدلی: بازاریابی فراتر از داده های رفتاری

یکی از بزرگترین مزایای دموکراسی بصری ، توانایی ضبط احساسات است. چیزی که در مدل های دیجیتال قابل مشاهده است. وقتی مادری را می بینید که در تصویر خسته است ، یا وقتی کودکی را می بینید که اسباب بازی جدید خود را آزادانه قرار می دهد ، درک عمیق تری از “تجربه مصرف واقعی” می گیرید.

مثال واقعی: لگو برند ، با تجزیه و تحلیل فیلم های بازی کودکان ، دریافت که برخی از محصولات بسیار پیچیده هستند. این محصولات را توصیف کرده و فروش آنها را در بازارهای اصلی تا 5 درصد افزایش داده و با استفاده مجدد از آن ساده تر است.

درس برای مدیران بازاریابی: بیایید بگوییم یک شرکت اسباب بازی و محصول جدید شما محبوب نیست. به جای تجزیه و تحلیل نظرسنجی ها ، فیلم های بازی کودکان را تجزیه و تحلیل کنید. در آنجا ، می بینید که کودک بعد از چند دقیقه اسباب بازی را ترک می کند ، زیرا برای دست های کوچک مناسب نیست. این همان “اطلاعات بصری” است. درک فقط با دیدن به دست آمده است.

1- از بینش تا عمل: دموکراسی به عنوان جرقه ای از نوآوری

دموکراسی بصری نه تنها یک ابزار تحقیق بلکه یک بستر راه اندازی برای نوآوری است. این رویکرد به تیم ها کمک می کند تا با نشان دادن موانع واقعی در استفاده از محصول ، راه حل های مشخصی برای بهبود طراحی ، تجربه و حتی توزیع مدل ارائه دهند.

مثال واقعی: Starbucks با تجزیه و تحلیل فیلم های ضبط شده از حرکات مشتری در فروشگاه ها و کاهش زمان انتظار 5 ٪ ، سفارش را بهینه کرد. تغییری که منجر به رشد مستقیم فروش می شود.

درس برای مدیران بازاریابی: یک دستگاه قهوه خانگی با استفاده از دموکراسی بصری ، صدا زیاد و زمان آماده سازی زیاد برای جلوگیری از استفاده شلوغ از صبح. این بینش منجر به طراحی یک مدل سریعتر و سریعتر شد که با ریتم زندگی واقعی مشتری سازگارتر است. گفته می شود این “پلی بین تحقیق و عمل” است.

راهنمای ورودی: دموکراسی بصری در تجارت شما چگونه است؟

تیم های انبوه یا پیچیده نیازی به استفاده از دموکراسی بصری ندارند. در مقابل ، شما فقط به یک نگاه کنجکاو ، یک سوال خاص و ابزارهای ساده مانند تلفن های همراه نیاز دارید. سه مرحله عملی برای شروع:

کوچک اما هدفمند: گروه کوچکی از مشتریان وفادار (1 تا 2 نفر) را انتخاب کنید و از آنها بخواهید که تعامل روزانه خود را با یک محصول یا محصول ویدیویی انجام دهند. تمرکز روی یک سوال خاص کلید موفقیت است: “چگونه می توان از این محصول در زندگی روزمره استفاده کرد؟”

حریم خصوصی را جدی بگیرید: قبل از جمع آوری هر تصویر ، با استفاده از فرم های ساده ، رضایت مشتری را آگاه بگیرید. این نه تنها قانونی و اخلاقی است ، بلکه قابل اعتماد است.

2. مشاهده: داده های بصری را به عنوان یک داستان تجزیه و تحلیل کنید. آیا این یک بسته بندی در قفسه فروشگاه نیست؟ آیا استفاده از محصول برای برخی دشوار است؟ از این مشاهدات برای طراحی ، طراحی مجدد یا تغییر کمپین ها استفاده کنید.

دوربین را به زندگی واقعی ببرید

در عصری که رقابت از همیشه شدیدتر است ، مزیت رقابتی شما می تواند در یک ظاهر ساده باشد نه در یک الگوریتم. مارک هایی که می توانند از جدول بلند شوند و وارد دنیای واقعی مشتری شوند ، نوآوری دائمی هستند.

فرصتی برای شما: تلفن همراه خود را دریافت کنید ، وارد خانه خود شوید ، وارد فروشگاه یا محل کار مشتری شوید و فقط ببینید. در این چارچوب کوچک ، این می تواند بینشی باشد که باعث می شود مارک شما به طور متوسط ​​ممتاز باشد. گاهی اوقات یک تصویر به ارزش میلیاردها دلار ، نه فقط هزاران کلمه است. اگر می دانید چگونه نگاه کنید.