احمد الشارا و معما اسرائیل ؛ آیا این یک دوست بالقوه است یا یک دشمن مخفی؟

راشل براندنبورگ



NAVLUN – راشل براندنبورگ ، مدیر دفتر واشنگتن و محقق ارشد و شورای آتلانتیک در انجمن سیاست های اسرائیلی

طبق شورای آتلانتیکاگر دونالد ترامپ همچنان به عنوان “توافق قرن” در خاورمیانه باشد ، اختلافات بین بنیامین نتانیاهو و تایپی اردوغان یکی از مؤلفه های اساسی این معادله خواهد بود.

جنگ سرد بر سر سوریه ؛ Türkiye و اسرائیل در شرایط خالی خالی خالی

اسرائیل نگران تحولات سوریه در دوره پس از -Bashar Al -Sad است ، به ویژه افزایش تأثیر آنکارا و تلاش های آن برای تقویت وجود نظامی Türkiye در کشور. بنیامین نتانیاهو و رجب طیب اردوغان لیست طولانی از اختلافات متقابل دارند و احتمالاً یکی از پایین ترین سطح تاریخی روابط ترکیه -اسرائیل خواهد بود.

با این حال ، نتانیاهو این فرصت را دارد که مشکلات تاکتیکی را به فرصت های استراتژیک تبدیل کند. به جای اصرار بر نقش Türkiye در سوریه با گزینه های نظامی غیر ضروری. نخست وزیر اسرائیل ترامپ باید به پیشنهاد واسطه گری بین اسرائیل و تورکی پاسخ مثبت دهد و سعی کند به “درک” بین دو طرف برسد. در هفته های اخیر ، حداقل دو جلسه بین جمهوری آذربایجان ، Türkiye و اسرائیل در سوریه با هدف بحث در مورد منافع مشترک تسهیل شده است. جمهوری آذربایجان ، که با هر دو طرف روابط دیپلماتیک دارد ، موقعیت منحصر به فردی برای بازی واسطه ای بین اسرائیل و Türkiye دارد.

نتانیاهو اظهار داشت که دونالد ترامپ در حضور خود در دفتر کاخ سفید و سفر وی به واشنگتن آماده بازی واسطه ای بین اسرائیل و تورکی است. هر دو طرف با انگیزه های مختلف و راه های کاملاً جداگانه برای گسترش اثرات خود در سوریه رقابت می کنند.

آتش بس تاکتیکی در سوریه ؛ دشمنان قدیمی که به دنبال یک خط ارتباطی ایمن هستند

روابط بین Türkiye و اسرائیل یک پیچیده و به سمت بالا را پشت سر گذاشته است. Türkiye اولین اکثریت مسلمان بود که اسرائیل را در سال ششم به رسمیت شناخت و دولت فلسطین را در سال ششم به رسمیت شناخت. با این حال ، تا دهه 1980 ، روابط دو جانبه بین دو طرف ساکت و حاشیه ماند. این ده سال با تحولات مثبت و منفی در منطقه همراه بود که سرانجام منجر به تعمیق روابط دیپلماتیک ، امنیتی و اقتصادی بین آنکارا و تل آویو شد.

در اوایل دهه 1980 ، با فروپاشی روند صلح بین اسرائیل و فلسطین ، آغاز انتفاضه دوم و مسیرهای بین دو طرف پرتنش بود. اوج این تنش ها دستگیری کشتی ترکیه Mavi Marmara توسط جنگ اسرائیل و جنگ غزه و سال ششم بود. رویدادی که منجر به وقفه در روابط دو جانبه می شود. روابطی که هرگز به حالت قبلی برنگشته اند.

امروز ، چیزی جز خصومت بین رجب طیب اردوغان و بنیامین نتانیاهو وجود ندارد. با این حال ، موضوع سوریه فرصت خوبی برای آغاز ابتکار عمل جدید برای ترمیم روابط بین آنکارا و تل آویو فراهم کرده است. در حقیقت ، Türkiye به همسایه جدیدی از اسرائیل تبدیل شده است و سعی می کند به طور مداوم از حضور نظامی در سوریه و رئیس جمهور موقت احمد آلیشارا حمایت کند. علاوه بر این ، هر دو رهبر خود را دوستان دونالد ترامپ می دانند و تمایل دارند از موقعیت خود با رئیس جمهور ایالات متحده محافظت کنند.

به گفته مقامات ترکیه و اسرائیل ، این دو طرف سازوکار برای “کاهش تنش” در عملیات نظامی در سوریه ایجاد کردند. یک کانال ارتباطی برای جلوگیری از درگیری های ناخواسته بین نیروهای سوریه. این ابتکار عمل هوشمندانه و عملیاتی یک اقدام اساسی است. با این حال ، در صورت روابط دو جانبه ، این تاکتیک به تنهایی نمی تواند از تراکم تنش جلوگیری کند. به خصوص اگر اسرائیل اعتصاب هوا را در اعماق سوریه ادامه دهد و Türkiye اصرار دارد که حضور نظامی طولانی مدت خود را تقویت کند ، اقدامات مکمل و جدی بیشتری لازم خواهد بود.

احمد الشارا و اسرائیل اسرائیل

هنگامی که روسیه در سال 2008 وارد منطقه مداخله نظامی در سوریه شد ، اسرائیل به سرعت فهمید که ایران مجبور است عملیات نظامی خود را علیه نیروهای خود با روسیه و روسیه هماهنگ کند تا از هرگونه تنش ناخواسته با مسکو جلوگیری کند. علاوه بر او ، تل آویو سعی کرد روابط دیپلماتیک خود را با کرملین تقویت کند تا یک کانال ارتباطی مؤثر با این همسایه جدید در حوزه سوریه داشته باشد. تنها یک سال بعد ، بنیامین نتانیاهو حداقل چهار بار با رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین دیدار کرد. اکنون ، با سقوط دولت بشار الصاد ، اسرائیل با چالش های استراتژیک کاملاً متفاوتی در سوریه روبرو شده است.

بشار الصاد هرگز متحد اسرائیل نبود ، اما در دوران سلطنت وی ، تل آویو با احتیاط عقب نشینی کرد. با ورود احمد الشاریا ، این معادله وارد زمینه عدم اطمینان شد. برای اولین بار در چند دهه گذشته ، رهبری در سوریه به قدرت رسیده است که اسرائیل را به عنوان دشمن ندیده است. احمد الشره ، از جمله اسرائیل ، گفت که سوریه تمایلی به درگیری با “همسایگان” ندارد.

با این حال ، همانطور که اسرائیلی ها به سرعت به همه کسانی که گفتند نام احمد الشاریا را یادآوری می کند ، به عنوان نام مستعار محمد ابو الجلانی شناخته می شد. چهره ای با تاریخ اسلام گرایی ، عضویت در آلقدا و رهبری شعبه ، هیئت نویسندگی HTS (HTS). اسرائیل نگران این است که احمد الشاریا بخواهد یک روز ادعای تاریخی خود را در جولان هیلز زنده کند. تا کنون ، احمد الشره در حالی که سعی در تعادل و بازسازی ساختار حاکمیت در سوریه دارد ، رویکرد متعادل و قابل اعتماد را اتخاذ کرده است. با این حال ، او به موانع بی شماری علاقه مند است. با این حال ، اسرائیل یک رهبر در حال توسعه است و نسبت به محیط جدید سوریه شک و تردید دارد.

حملات هماهنگ حماس در جنوب و اسرائیل ، که توسط حزب الله در شمال در شمال در تاریخ 5 اکتبر شوکه نشده است ، اکنون رویکرد تهاجمی و نظامی به سوریه دریافت کرده است. استراتژی تل آویو بر سه محور اصلی متمرکز است: تهدیدات از مرزهای شمالی ، نمایش قدرت بازدارندگی و جلوگیری از تأثیر فزاینده Türkiye. اسرائیل دیگر فقط با ایجاد پایگاه هایی در خاک سوریه و تکرار اعتصاب های هوایی در کشور ، فقط از مرزهای خود در این طرف سوریه دفاع نمی کند ، بلکه مستقیماً در این درگیری درگیر است. این گسترش ارتش توجه عموم مردم سوریه را به خود جلب کرد و اسرائیل بار دیگر موقعیت دشمن قدیمی را در ذهن بسیاری از شهروندان سوریه پیدا کرد.

اختلاف نظر دمشق ؛ نتانیاهو می خواهد ترامپ را در تجارت گنجاند

بیانیه ای که توسط بنیامین نتانیاهو پس از بازگشت از واشنگتن منتشر شد ، نشان می دهد که آنها و دونالد ترامپ درک متفاوتی از نقش Türkiye در معادله سوریه دارند. در حالی که اسرائیل سعی می کند تا نفوذ آنکارا را در کشور به حداکثر برساند ، ترامپ بارها و بارها از تایپ اردوغان تمجید کرده و از نقش Türkiye در تضعیف و سرنگونی رژیم بشار الصد ستایش کرده است. به نظر می رسد ایالات متحده تمایلی به همراهی تل آویو برای اخراج Türkiye از صحنه سوریه ندارد. از طرف دیگر ، این احتمال وجود دارد که روسیه که در جنگ در اوکراین درگیر است ، مایل به سرمایه گذاری بیشتری برای گسترش نفوذ خود در سوریه نخواهد بود.

دونالد ترامپ تمایلی به شروع یا ورود به جنگهای جدید ندارد و دولت بسیاری از کمک های خارجی را به شرکای سنتی ایالات متحده از جمله حمایت از جامعه مدنی ، نهادینه سازی ، برنامه های آموزشی و سایر مؤلفه های قدرت نرم ایالات متحده کاهش داده است. این که آیا این سیاست ها مثبت هستند ، به نظر می رسد ترامپ تمایلی به مداخله در امور داخلی سوریه ندارد ، یا به طور جدی از تلاش های احمد الشارا برای بازسازی ساختار حاکمیت کشور حمایت می کند. با این حال ، “توافق” برای رئیس جمهور ایالات متحده مهم است. ترامپ مصمم است توافق ابراهیم را گسترش دهد و به هدف طولانی مدت عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل برسد.

در راستای این اهداف ، واشنگتن باید نگران این باشد که سوریه فرصتی واقعی برای یک کشور پایدار ، ایمن و مرفه داشته باشد. بدون بازیگران خارجی مانند Türkiye و اسرائیل ، آنها از منطقه سوریه به عنوان یک منطقه رقابت و درگیری وکالت استفاده می کنند. دیدار رئیس جمهور ترامپ با احمد الشاریا در ریاض و لغو تحریم های ایالات متحده علیه سوریه نشانه روشنی است که ثبات و سعادت ترامپ می تواند در خدمت منافع استراتژیک ایالات متحده باشد. احتمالاً ترامپ در طولانی مدت سعی در عادی سازی روابط بین سوریه و اسرائیل دارد. با این حال ، این هدف دیگر حاصل نمی شود. با این حال ، آغاز روش تفاهم بین Türkiye و اسرائیل در سوریه ممکن است یک شروع منطقی و واقع بینانه باشد.

واسطه گری واشنگتن بین Türkiye و اسرائیل در پرونده سوریه ، حمایت بی سابقه ای از جین شاهین ، رئیس کمیته روابط خارجی سنا و عضو ارشد کمیته دارد. در ماه آوریل ، دو سناتور در نامه ای مشترک به وزیر امور خارجه مارکو روبیو و وزیر خزانه داری ، اسکات بوسنت ، دولت ترامپ را فراخواندند تا موانع مشارکت فعال ایالات متحده در سوریه را از بین ببرند. “اسرائیل و رقابت فزاینده ترکی در تمام آینده سوریه … ایالات متحده می تواند منافع منافع را تهدید کند.

رویکرد غیرقابل پیش بینی دونالد ترامپ برای تصمیم گیری به یکی از مهمترین اهرم سیاست خارجی خود تبدیل شده است. روحیه تهاجمی رئیس جمهور ایالات متحده و طیف گسترده ای از منافع منطقه ای ، اسرائیل و تمایل اسرائیل و Türkiye برای جلوگیری از درگیری مستقیم نظامی ، در نهایت می تواند منجر به مقامات اصلی در اتاق مذاکره شود.

رئیس جمهور ایالات متحده می تواند هر دو طرف را ترغیب کند تا نقش سازنده ای در ثبات و بازسازی سوریه ایفا کند. احمد الشره به خوبی می داند که سوریه برای غلبه بر بحران به حمایت خارجی نیاز دارد ، اما باز هم دوباره که هر حامی خصوصی قصد تسلط یا پذیرش مداخلات خارجی را ندارد. در طول راه ، ترامپ باید به آنکارا توصیه کند که به رهبری آینده سوریه اجازه دهد تا در دست احمد آلچاریا بماند و در عین حال به نتانیاهو اجازه دهد استراتژی نظامی را ترک کند و دیپلماسی را به Türkiye و شاید به سوریه بدهد. تحقق این اهداف بدون شک ساده خواهد بود. در گذشته ، ترامپ بارها و بارها سعی کرده است که “بازرگان” در سیاست خارجی باشد ، اما بیشتر این تلاش ها شکست خوردند. با این حال ، این یک ارزش متفاوت است و اگر موفقیت آمیز باشد ، یک موفقیت مهم و ماندگار خواهد بود.