این پرونده با شکایت چندین مرکز خرید در پایان سال آغاز شد. از آنجا که تمام سرقت ها با سلاح گرم و شوک به خانه ها آمدند ، احتمال سرقت توسط یک باند اتفاق افتاد. سرانجام ، چند ماه بعد ، پلیس موفق به دستگیری سارقان شد.
به گفته ایران ، کریم ، سیروس ، داود و نوید سارقان مسلح بودند که پس از اتمام تحقیقات و روند قانونی به 4 شعبه دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شدند.
جزئیات سرقت شدید از زبان
در ابتدای جلسه ، مالبخش یک به یک ادامه داد و داستان سرقت از خانه هایشان را گفت.
یکی از آنها به داوران گفت: “من یک آهنربا هستم و خانه ام در نزدیکی خیابان Pasdaran در تهران هستم. شب شب حادثه ، من و همسرم در خانه بوده ایم ، از آنجا که پسرم در ساعت 9 بازی می کرد ، زیرا پسرم از خانه بیرون آمد ، اما ما بدون ماسک باز شدیم ، اما ناگهان چهار نفر.
“اول ، همسرم در یکی از توالت ها زندانی شد و سپس مرا کتک زد. سارقان باز شدند و 5 دقیقه بعد از ساعتهای اصلی 2 کیلوگرم و 2 غلتکی ، و برخی از طلا متعلق به دختر و عروس من بود و به دلیل این مورد به من تحویل داد.
پس از آن ، شاکی به غرفه رفت و گفت: “پس از بازگشت به خانه من در نیاواران ، متوجه حضور برخی افراد در خانه ام شدم.” من آنها را دنبال کردم که به سرعت وارد اتومبیل های آنها شدم. من آنها را تعقیب کردم ، اما آنها همزمان به من اصابت کردند و من دیگر به دنبال آنها نبودم. آنها چند میلیارد دلار ارز از خانه من به سرقت برده بودند.
Another plaintiff, a medium woman, said to the judges: “When we returned to my house in Jannatabad around 5 o’clock in the afternoon, we met these four thieves. They beat my wife until I saw us. Because my wife was a gold, my daughter has a marriage, for the owner of the house, for the owner of the house, for the owner of the house, for the owner of the house, for the owner of the house, for the owner of the house, for the owner of the house, the صاحب خانه ، صاحب خانه است.
من به دلیل درگیری قبیله از شهر خود به تهران فرار کردم
پس از اظهارات شاکیان ، زمان متهمان فرا رسید.
همسرم به عنوان اولین متهم به وظیفه رفت و گفت: “من یک رکورد هستم ، اما من اتهام سرقت را نمی پذیرم. نمی دانم چه کسی آنها را دزدید و شاکیان او را پرتاب می کنند.
قاضی از متهم پرسید: طبق گزارش و اسناد ، شما چند ماه قبل از شروع سرقت به تهران آمدید. از کجا؟
متهم پاسخ داد: قبیله مربوط به قبیله دیگری بود و پسرش کشته شد. ما همچنین به همراه برادرم به دلیل ترس از طایفه پس از پسرش به تهران آمدیم. وقتی دو قبیله گنجانده شده است ، شما نمی دانید همه باید بپردازند. آنها می خواستند به دنبال خون پسرم از من انتقام بگیرند. من فقط از شهر خود فرار کردم و داستان سرقت را نمی دانم.
من فقط به تهران آمدم ، من یک دزد نیستم
برادرش کوروش به غرفه رفت و از خود دفاع کرد ، “من اتهام سرقت را نمی پذیرم.” من فقط به سرقت ای که رد کردم پیوستم و راضی شدم. ما 6 ماه در دفتر اطلاعات بودیم و در این مدت کلیه هایم را از دست دادم.
قاضی پرسید: “شما شما را در حین دستگیری سلاح ها ، الگوها و مهر و موم ها برای تقلید گرفتید.” آیا فرض می کنید که این متعلق به شما است؟
متهم گفت: این اسلحه من بود که من به کسی تحویل می دادم. وقتی دستگیر شدم ، به خانه رفتم.
قاضی پرسید: خانه برای چه کسی بود؟
متهم پاسخ داد: همانطور که برادرم گفت ، برادرم و برخی از اقوام ما در آنجا اجاره داده اند زیرا ما از شهر خود به تهران آمدیم و من به تازگی دستگیر شدم. من شاکیان را نمی شناسم.
آیا به یاد دارید که برای من آب آورده اید؟!
در حال حاضر ، یکی از شاکیان اعتراض را آغاز کرد و گفت: “از من مراقبت کن.” وقتی می بینید که من بد هستم ، به یاد دارید که می روید و به من آب می دهید؟!
وكیل سپس به این سمت رفت و گفت: “طبق کیفرخواست داده شده به مشتری ، فقط یک میلیارد سرقت در اطراف گردن وی به سرقت رفته و دو سرقت همزمان رخ داده است.”
در پایان جلسه اول ، متهمان دیگر در جلسه بعدی از باند سرقت مسلحانه دفاع می کنند.
ارسال پاسخ