عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه Etemad نوشت: “تشدید جاسوسی با رژیم صهیونیستی و تشدید همکاری و دولتهای محترم در برابر امنیت ملی و منافع ملی” فرمان Majlis ، مانند Majlis و سایر برنامه های مجالس قبلی ، عنوانی است که با محتویات آن سازگار است. با این حال ، شورای گاردین و کمیته نظارت تشخیصی قبلاً رد کرده اند و وکلا ، دکتر آنها به وضوح از بورهانی انتقاد کرده اند ، از جمله نقض اصل شفافیت قانون ، تعیین مجازاتهای سنگین برای قانون و نقض قوانین.
این طرح بلافاصله بدون رعایت قوانین قانون علمی در MAJIS تصویب و تصویب شد. هنگامی که نمایندگان مجلس متوجه یک اصل ساده و واضح نمی شوند که قانون کیفری برای او معتبر نیست ، هیچ کس سرنخی به قانون اساسی نمی دهد ، و دو بار در این طرح به وضوح این است که چگونه شرایطی که تصمیم می گیرند تصمیم می گیرند. اگر از زاویه دیگری به مشکل نگاه کنیم ، این بد نیست.
این طرح پس از آغاز جنگ در اولین جلسات ماژیس تصویب و تصویب شد. دلیل آن نیز واضح است. حضور و مشارکت جاسوسان و مزدوران اسرائیل در عملیات جنگ بود. معنی این طرح چیست؟
هنگامی که خیانت ها همانطور که در این جنگ دیدیم ظاهر می شود و بلافاصله چنین برنامه قانونی را پذیرفتند ، این بدان معنی است که اوضاع ناشی از ضعف و فقدان قانون است و مسئولیت مستقیماً مسئول خود نمایندگان است. اگر دلیلی برای این وقایع وجود داشته باشد ، مجلس باید به طور منطقی این دلایل را حل کند. پارلمان حتی هیچ سؤالی در مورد موسسات نپرسید ، بنابراین او به هیچ مسئولیتی فکر نمی کند.
با این محاسبه ، باید بپرسیم که آیا فقدان قوانینی برای مقابله با جاسوسی و عوامل عملیاتی داریم. آیا این به شکلی است که به دلیل عدم قانون منجر به این خیانت می شود؟ جواب منفی است. هیچ کمبود کیفری ، به ویژه چنین جرایمی وجود ندارد ، و تاکنون هیچ گونه اطلاعاتی و شکایتی در قانون قوه قضاییه وجود ندارد.
این به معنای ادعا است ؛ به دلیل کمبود قانون ، دستان آنها برای مقابله با این افراد بسته است. بنابراین سه حالت دیگر طراحی شده اند. اول او زندگی می کرد ، حکم او کم بود. دوم قانونی وجود داشت ، تعیین نشده بود. سوم این قانون بود ، اما نهادهای مربوطه تعریف نکردند.
اولی درست نیست ، زیرا دست قاضی کاملاً بسته است تا مجازات های مرگ را برای چنین جاسوسی و عوامل عملیاتی بدهد ، و هیچ دلیلی وجود ندارد که دادگاه ها مجازات های سنگین را اعمال نکنند. به عنوان مثال ، Alireza Akbari ، که سه سال پیش اعدام شد.
پرونده دوم باید به قوه قضاییه پاسخ داده شود ، اما کاملاً معتبر نیست ، زیرا در چنین مواردی ، قضات دادگاه انقلابی تا حد زیادی با کارشناسان این پرونده سازگار هستند و هیچ کس برای ایجاد احکام شدید به ویژه در اسرائیل بسته نیست. تنها گزینه باقی مانده گزینه سوم برای پرسیدن است که چرا بسیاری از مزدورها و جاسوسی دارای دارایی عملی و گسترده هستند ، اما قبل از عمل نیست. آیا آنها با تصویب این قانون تعریف شده اند؟
پاسخ این سوال کلید حل داستان است. پارلمان در این مورد به عنوان یک قطب مهم بازرسی چقدر بود؟ به عملکرد این خانه نگاه کنید ، این مشکل امسال چقدر توجه کرده است؟ ظاهراً نه ؛ چشمان نمایندگان صفر و خشن به دنبال دختران و زنان بودند؟ علاوه بر این ، آیا این قانون آنها را تعریف و دستگیر می کند؟ قطعاً هیچ کاری برای انجام وجود نخواهد داشت ، زیرا پیش از این ، متهمان مانع از هویت و دستگیری آنها با قوانین نمی شدند.
علاوه بر این ، نمایندگان تجزیه و تحلیل علل جرم ندارند و تنها راه دانستن افزایش دوز مجازات و تعداد اعدام ها است. این رویکرد کاملاً اشتباه است. چرا او حداقل چند خط می نویسد که چرا یک ایرانی مایل به جاسوسی عملیاتی است؟ بهتر است نمایندگان به تأثیرات سیاست های خود توجه کنند.
ارسال پاسخ