با تعیین قیمت ، خراب شدن بازار

با تعیین قیمت ، خراب شدن بازار


سیاست گذاران بار دیگر به منظور کنترل تورم بر قیمت ها تأکید کردند. در آخرین اظهار نظر ، معاون اول رئیس جمهور بر اهمیت تصمیم تنظیم کننده بازار در مورد بازگشت قیمت ها به دوره قبل از جنگ تأکید کرد. برخی از نمایندگان مجلس همچنین گزارش دادند که عاملان افزایش قیمت ها گزارش شده است. اگرچه هدف از این سیاست کنترل تورم و حمایت از مصرف کننده است ، اما کارشناسان نشان می دهد که تجربیات گذشته فقط منجر به اختلال اقتصادی ، کاهش تولید ، تشکیل اجاره و متغیرهای کلیدی بازار می شود. سیاست همچنین شامل تورم و کاهش بهره وری و تضعیف اعتماد به نفس عمومی نبود. علیرغم قوانین مربوط به ممنوعیت این روش ، سیاست تنظیم قیمت هنوز در بین بسیاری از افراد محبوب است. کارشناسان راه حل را به عنوان یک حرکت تدریجی به سمت قیمت گذاری بازار ، تقویت مؤسسات نظارتی مستقل و شفافیت اطلاعات می دانند.

اقتصاد جهانی نوشت: معاون اول رئیس جمهور محمد رضا آیرف ، اخیراً در مرکز تنظیم بازار ، “دفتر مقررات تنظیم بازار هفته گذشته برای بازگشت به آغاز جنگ شش روزه مصوب دولت و موسسات مرتبط با دولت ، از جمله همه بخش ها گفتند که تصویب تصویب تصویب بازار.” به گفته آرف ، “قانون برنامه پیشرفت هفتم برای شرایط عادی نوشته شده است ، نه وضعیت جنگ.” طبق ماده 7 قانون برنامه توسعه هفتم ، “برای اشتغال و رشد اقتصادی از طریق سرمایه گذاری های بخش خصوصی و تعاونی های قیمت گذاری دولت ، به جز یارانه های اساسی و کالاها و خدمات عمومی” ، این کلمات پنج روز پس از آغاز جنگ شش روزه اعلام شد.

به گفته کارشناسان ، این راه حلی است که به عنوان راهی برای کنترل قیمت به هدف قیمت گذاری گرامر نرسد. این راه حل توسط دولت های مختلف در ایران استفاده شده است. با این حال ، تورم مزمن هنوز به عنوان یک مشکل اساسی در اقتصاد کلان اقتصادی کشور در دسترس است. محافظت از قیمت ها قبل از وقوع جنگ به معنای نادیده گرفتن خطر جنگ با قیمت ها است. اقتصاددانان تأکید می کنند که نادیده گرفتن خطرات در قیمت ها ، کنترل تورم و تمیز کردن چهره.

راه استراتژی ناموفق

قیمت گذاری گرامر یکی از سیاست های مداخله گرایانه دولت ها در زمینه اقتصاد است ، جایی که نهادهای دولت یا حاکمیت مستقیماً قیمت کالاها یا خدمات را تعیین می کنند. این روش معمولاً با هدف کنترل تورم ، محافظت از مصرف کنندگان ، جلوگیری از افزایش قیمت یا تنظیم بازارها انجام می شود. اگرچه این رویکرد در کوتاه مدت مؤثر به نظر می رسد ، اما در دراز مدت باعث اختلالات جدی در سیستم اقتصادی کشور می شود ، اما انگیزه تولید ، اجاره اجاره ، ایجاد بازار سیاه و کاهش بهره وری را کاهش می دهد. ایران یکی از کشورهایی است که در استفاده از این سیاست سابقه طولانی و جامع دارد و تجربیات آن نشان داده است که چنین مداخله ای نسبت به آنچه که هست مضر است.

تاریخ قیمت گذاری گرامر در ایران در حال بازگشت به انقلاب قبل از اسلامی است. با این حال ، پس از انقلاب ، این سیاست به ویژه در جنگ ایران -عراق متمرکز شد. در آن زمان ، دولت برای تأمین کالاهای اساسی و جلوگیری از افزایش قیمت در شرایط جنگ وارد میدان قیمت گذاری شد. موسساتی مانند “مرکز بسیج اقتصادی” و سازمان حمایت از مصرف کننده و سپس “تتور های دولت” طی سالها قیمت گذاری شده اند. اگرچه پس از جنگ و راه اندازی برنامه های بازسازی ، برخی از سیاست گذاران بر اقتصاد بازار تأکید کردند ، اما قیمت گذاری گرامر در بسیاری از مناطق ادامه یافت و حتی در دهه ها و 1980 شدت گرفت. قیمت گذاری گرامر در ایران محدود به کالاهای اساسی نبود ، بلکه شامل مناطقی مانند انرژی ، اتومبیل ، دارو ، مواد غذایی و حتی مسکن نیز می شد.

در زمینه انرژی ، قیمت گذاری گرامر سالهاست که به طور گسترده ای اجرا شده است. قیمت بنزین ، گاز ، برق و سایر حامل های انرژی همیشه توسط دولت تعیین می شود ، معمولاً بسیار پایین تر از قیمت واقعی. این سیاست برای حمایت از گروه های کم درآمد منجر به مصرف انرژی غیر ضروری ، قاچاق سوخت گسترده ، هدر رفتن منابع طبیعی و ایجاد فشار سنگین و زیرساخت های انرژی برای بودجه عمومی شده است. همچنین منجر به سرمایه گذاری جدید انرژی و بهره وری شد. در صنعت خودرو ، دولت قیمت خودروهای داخلی را از طریق شورای رقابت یا سایر موسسات تعیین می کند. این به یک اجاره بزرگ برای تفاوت قیمت بین کارخانه و بازار آزاد و دلالان تبدیل شده است. از طرف دیگر ، این سیاست انگیزه بهبود کیفیت و نوآوری تولید کنندگان خودرو را کاهش داده و به آسیب اصلی وضعیت نهایی مصرف کننده تبدیل شده است.

مصدومیت قیمت گذاری

یکی از مهمترین خسارات قیمت گذاری گرامر ، کاهش مشوق های تولید و سرمایه گذاری است. هنگامی که قیمت کالاها یا خدمات به گونه ای تعیین می شود که سود منطقی تولید کننده را تضمین نمی کند ، تولید دلیل اقتصادی خود را از دست می دهد. در نتیجه ، تولید کاهش یا کاهش می یابد. در بعضی موارد ، تولید کننده ترجیح می دهد متوقف شود یا به بازارهای غیررسمی منتقل شود. خسارت بعدی گسترش اجاره و فساد است. شکاف بین قیمت واقعی (بازار) و قیمت گرامر منجر به اجاره فرصت ها برای افراد یا گروه هایی با دسترسی به منابع ارزان یا امتیازات خاص می شود. نمونه مهم تخصیص ارز ترجیحی بود که در سالهای اخیر قیمت کالاهای اساسی را هدف قرار داد ، در واقع سوءاستفاده گسترده ، تلاش اجاره ای و برداشت منابع ارزی.

بازار سیاه یکی دیگر از نتایج قیمت گذاری گرامر است. هنگامی که عرضه رسمی به تقاضا حساس نیست ، بازارهای نامشروع و مخفی در جایی ظاهر می شوند که کالاها با قیمت های بالاتر بدون کنترل و گاهی اوقات کیفیت پایین ارائه می شوند. این منجر به کاهش اعتماد مردم می شود و حاکمیت قانون در اقتصاد را تضعیف می کند. علاوه بر این ، ادامه قیمت گذاری گرامر باعث افزایش فشار بر بودجه دولت می شود. به خصوص در زمینه انرژی و پزشکی که یارانه های جامع پرداخت می شود. این هزینه ها منابع عمومی را از بخش های مهمی مانند آموزش ، بهداشت ، حمل و نقل و توسعه زیرساخت ها هدایت می کند و باعث کاهش بهره وری از منابع می شود. در نهایت ، چنین سیاستی همچنین نوآوری و بهره وری را کاهش می دهد. از آنجا که در صورت عدم رقابت واقعی و قیمت های رایگان ، هیچ انگیزه ای برای افزایش کیفیت ، افزایش فناوری یا کاهش هزینه ها وجود ندارد.

تجربه جهانی همچنین نشان داد که قیمت گذاری گرامر راهی پایدار برای تنظیم بازار نیست. در گذشته ، کشورهایی که از این سیاست استفاده کرده اند در نهایت نتیجه گرفته اند که تنظیم بازار از طریق رقابت سالم ، شفافیت اطلاعات و پشتیبانی از مصرف کننده مؤثر است. به عنوان مثال ، در اتحادیه اروپا ، مکانیسم هایی مانند بیمه درمانی ، کاهش دولت و سیاست های حمایتی برای برخی از مصرف کنندگان به جای بررسی مستقیم قیمت دارو استفاده می شود. در زمینه انرژی ، یارانه ها نیز به افراد خانواده نیازمند در دستور کار هدایت می شوند تا هم عدالت اجتماعی و هم در مصرف بهینه را رعایت کنند.

سیاست گذاران در مواجهه با قیمت گذاری

ماده 7 قانون برنامه توسعه هفتم اخیراً تصمیم به بازگشت قیمت به دوره قبل از جنگ برای توسعه اشتغال و رشد اقتصادی از طریق بخش خصوصی و تعاونی های قیمت گذاری دولتی و تعاونی های ثبت شده و املاک عمومی و کالاها و خدمات عمومی را تصویب کرده است. محمد رضا آرف ، معاون اول رئیس جمهور ، اخیراً بر لزوم این تصمیم تأکید کرد و گفت: “قانون هفتم برنامه پیشرفت برای شرایط عادی نوشته شده است ، نه وضعیت جنگ.”

معاون حسین علی حاجی دلیگانی ، “قیمت شیر ، برنج و اتومبیل مانند افزایش قیمت مردم و کشور به نفع کشور نیست.” آژانس های بازرسی و تحریم ها باید نظارت بر کارخانه ها ، مراکز توزیع و فروش را تشدید کنند. “افزایش قیمت کالاها و آنها را به مجلس فرا می خواند.” ظاهرا ، تصمیم نهایی ستاد تنظیم بازار و خواسته های مطرح شده توسط مقامات نیز یک قدم قیمت گذاری گرامری است.

برای عبور از چرخه قیمت گذاری گرامر نقص در ایران ، مجموعه ای از استراتژی ها لازم است. اول ، دولت باید به تدریج از سیستم قیمت گذاری به قیمت گذاری مبتنی بر بازار منتقل شود. به خصوص در زمینه های رقابتی. ثانیا ، پشتیبانی دولت باید در برابر آسیب پذیری هایی مانند پرداخت نقدی ، کارت های الکترونیکی یا کالاها هدف قرار گیرد. سوم ، برای تقویت تنظیم کننده های اقتصادی و تنظیم با ابزارهای حرفه ای بدون فشار سیاسی ، باید به طور مستقل ترتیب داده شود. چهارم ، اطلاعات بازار باید شفاف و موجود باشد تا سوء استفاده از سوء استفاده را محدود کند. سرانجام ، توسعه زیرساخت های نظارتی ، مبارزه با فساد ، اصلاح سیستم مالیات و گمرک و ارتقاء رقابت سالم باید به تدریج از مداخلات ناکارآمد خارج شود.

قیمت گذاری گرامر با وجود این واقعیت که با اهداف مثبت و در عمل و ناکارآمدی ساختارها اعمال می شود ، به عاملی در افزایش تولید ، اجاره ، هدر رفتن منابع و ناامنی عمومی تبدیل می شود. تجربه تاریخی ایران اثبات روشنی در مورد ناکارآمدی این سیاست در دراز مدت است. راه حل اساسی یک انتقال تدریجی به اقتصاد مبتنی بر بازار ، شفافیت اطلاعات ، اصلاح سیاست های پشتیبانی و تقویت نهادهای نظارتی مستقل است. این تنها با اجماع سیاسی و اجتماعی و اعتماد به جامعه امکان پذیر خواهد بود.