بعدی- فال گرفتن از آثار ادبی یکی از باورهای قدیمی این کشور است. با گذشت زمان، ساکنان این سرزمین ها شروع به صحبت در مورد نویسندگانی کردند که فکر می کردند حق دارند صحبت کنند. اما با گذشت زمان تنها تفل و حافظ در فرهنگ عامه ما ماندگار شد.
مخالف باد نوزید
ناز بنا نکن مگر تو بنای من
من با همه غذا می خورم تا از خوردن خون جگر پرهیز کنم
آن را بمکید تا فریادهایم را نکشد
برای جلوگیری از بستن درب، نخ را نپیچید
برج را تکان دهید تا از وزش آن در باد جلوگیری کنید
تا ترکم نکنی غریبه نباش
من تا زمانی که ناراحتم نکنی ناراضی هستم
وقتی رخ برافروز از گلبرگهای گلم خلاص شد
هرچقدر هم که قدت باشه من در خدمتم
هر بار شمع ما را نسوزانید
هیچ کس را به خاطر نیاور تا مرا فراموش نکنی
شهر معروف ماشو در میان کوه است
فرهادم تو نمیخوای من شیرین باشم
بیچاره به من رحم کن و فریاد مرا بشنو
تا فریاد من در آصف به زمین نرسد
حافظ آنقدر با تو خوب رفتار می کند که صورتش را برمی گرداند
من از روزی که در زندان تو بودم آزادم
توضیح کلمه: تاب: تا شدن و شکستن
تعبیر عرفانی:
1- حضرت حافظ در بیت اول و سوم می فرماید:
* موهایت را برگردان تا من را نابود نکنی و ناز و دلربایی نکنی تا وجودم را نابود و محو نکنی.
* صورتت را بخندان تا از گلبرگ های گل خلاص شوم و نیازی به نگاه کردن به گل ها نباشد، قدت را به من نشان بده تا از نگاه به سرو خلاص شوم.
در شهر معروف نشو و خودت را به همه نشان نده که به کوه بیفتم و دیوانه شوم. آنقدر مرا شیرین مکن که از قبایلی چون فرهاد جدا شوم و به کوه و دشت پناه ببرم.
اکنون باید قصد خود را تفسیر کنید.
تفسیر شعر:
نکاتی وجود دارد که باید در مراسم دوستی به آنها توجه کنید. وقتی انسان به کسی قول می دهد باید به آن وفادار بماند. زندگی خود را با چیزهای غیر ضروری خراب نکنید. قدر آنچه را دارید بدانید و به خاطر داشته باشید که او شما را دوست دارد و به شما احترام می گذارد. پس موقعیت خود را در مقابل دیگران حفظ کنید.
ارسال پاسخ