از زیدآبادی تا علی لاریجانی: شورای عالی امنیت ملی با تعلیق قانون حجاب موافق است یا مخالف؟

از زیدآبادی تا علی لاریجانی: شورای عالی امنیت ملی با تعلیق قانون حجاب موافق است یا مخالف؟


احمد زیدآبادی در همه میهن نوشت: علی لاریجانی دبیر شورای امنیت ملی با ارسال متنی دست‌نویس خطاب به مدیران مسئول رسانه‌ها گفت: برای دفع خطرات کشور سربلند ایران دو نکته مهم وجود دارد، یکی تقویت نیروهای مسلح، پیگیری این موضوع با ما و مهمتر از آن حفظ وحدت ملی و جلوگیری از گسترش رسانه‌های نادرست است. پیگیری و کمک به این موضوع با مردم ارزشمندمان.

حقیقت این است که رسانه های بخش خصوصی که در این شرایط مجاز به فعالیت هستند، هم به نفع کشور و هم برای خودشان به فکر «حفظ وحدت ملی» و «جلوگیری از دوگانگی های کاذب» هستند و با درک و تعریف این دو اصل تمام تلاش خود را برای تحقق این امر می کنند.

از قضا رسانه هایی که با این دو اصل مشکل دارند و سعی در تحریف آنها دارند اغلب به نهادهای دولتی مرتبط هستند و بودجه آنها از جیب مردم تامین می شود. لذا آقای لاریجانی باید با اعلامیه های قانونی رسانه ها را ملزم به رعایت دو اصل فوق کند.

رسانه‌های به اصطلاح حاکم نشان دادند که نه موظف به رعایت این اطلاعیه‌ها هستند و نه دغدغه نقض آن را دارند، بلکه به دلیل وابستگی به دولت، موظف به رعایت موازین دولتی هستند و نمی‌توانند به بهانه «آزادی بیان» علیه سیاست‌های رسمی بنویسند.

آنچه در دوران روشنگری به عنوان «آزادی بیان» وارد ادبیات سیاسی جهان شد، مختص رسانه های مستقل و منتقد متعلق به احزاب و نهادهای جامعه مدنی بود. این دسته از رسانه ها هستند که حق انتقاد و مخالفت با تصمیمات دولت را دارند و در غیر این صورت مطبوعات وابسته به دولت در صورت داشتن حق موجودیت، وظیفه انحصاری آنها دفاع از سیاست های رسمی است نه مخالفت با آن. این مورد هم مثل خیلی چیزها در کشور ما برعکس شد!

رسانه‌های مستقل و غیردولتی تحت کنترل و حساسیت کامل نهادهای مختلف هستند و هر نوشته‌ای که از برخی سیاست‌های رسمی انتقاد یا حتی حمایت کند، ممکن است مورد پیگرد قانونی و مجازات قرار گیرد، اما از سوی دیگر، رسانه‌های وابسته به دولت در حمله و تعرض به هر فردی از هفت دولت، اعم از نهادهای قدرت و سیاست‌های رسمی، آزادند و آن‌قدر آزادانه عمل کنند. از آنها احساس امنیت می کند زخم ها!

در این صورت توصیه آقای لاریجانی چه تاثیری دارد و چه مشکلی را حل می کند؟

در واقع، جنبه انتقادی رسانه های جامعه مدنی اساساً واکنشی در برابر نوشته های رسانه های حاکم است که تقریباً در هر زمینه ای دائماً اصول وحدت ملی و قطبی سازی را به معنای اصلی خود مخدوش می کنند. البته آنها مدعی وحدت ملی هستند و از دو قطبی شدن پرهیز می کنند، اما منظورشان از این ادعا این است که برای حفظ این دو اصل، سایر گرایش های سیاسی باید دقیقاً مطابق نظر آنها عمل کنند! این موضوع به خودی خود ابهام زیادی ایجاد می کند که آقای لاریجانی باید آن را روشن کند.

وقتی از همگرایی ملی صحبت می کنیم این به چه معناست؟ یعنی همه نیروهای سیاسی باید همین حرف را بزنند؟ آیا ممکن است؟ و اگر غیر ممکن است، این کلمه دقیقاً در هر زمینه ای چیست؟ سخنان نیروهای تندرو که ادعای سخنگویی نظام سیاسی را دارند یا سخنان نهادهای تصمیم گیری؟

یا به معنای وحدت ملی، تساهل و مدارا با دیدگاه های مختلف است؟ اگر منظور او این است، کدام رسانه بی تحملی را آنقدر بزرگ کرده است که طرف مقابل را به یاوه گویی متهم کند؟ واضح است که در این شرایط آشفتگی و هرج و مرج عجیبی به وجود آمده است و بدون شفاف سازی و تقویت آن کاری نمی توان انجام داد.

جلوگیری از قطبش کاذب دقیقاً همین قانون را دارد. مثلا بحث حجاب یکی از موضوعاتی است که مراجع مختلف مدام نسبت به آن هشدار می دهند. اما سوال اینجاست؛ برای جلوگیری از دو قطبی شدن در این موضوع دقیقاً چه باید گفت؟ آیا از مصوبه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر تعلیق قانون موسوم به حجاب و عفاف حمایت می کنید یا با این مصوبه مخالفید؟

عجیب است که رسانه مستقل حامی مصوبه شورای عالی امنیت ملی در این زمینه متهم به دوقطبی شدن است، اما رسانه های حامی دولت که مخالف این تصمیم هستند اعلام می کنند که مخالف دوقطبی شدن هستند! این هم شاهدی دیگر بر موقعیت معکوس!

بالاخره در فضایی که سیاست مشخصی وجود ندارد و مشخص نیست هر نهادی چه قدرتی دارد و تا چه اندازه می توان دستور تقویت وحدت ملی و جلوگیری از دو قطبی شدن را داد؟ در روزگاری که اکثر سیاست ها نامشخص است و نهادها معلق و در هاله ای از ابهام هستند، طبیعی است که همه بر اساس شبهات خود وحدت ملی را تعریف کنند و از دو قطبی شدن پرهیز کنند!

بر آقای لاریجانی است که در فضای بلاتکلیفی و بلاتکلیفی گرفتار نشوند و مسیر و سیاست های کشور را به صراحت اعلام کنند تا حداقل از نظر رسانه ای مشخص شود که کشور به کدام سمت و سو خواهد رفت و ملت حول یک سیاست تعریف شده متحد شوند و از چه نوع دوقطبی شدن باید جلوگیری شود.