انتخابتو، پرستاری حرفه ای است که سکوتش فریاد عشق است و پرستار فرشته ای فروتن است که در میان هیاهوی درد و اضطراب با لبخندش آرامش می بخشد که نه تنها زخم ها را می بندد، بلکه دل ها را هم مرهم می کند و در لحظه ای که با او امید از دست رفته است، نور را به چشمان بیمار برمی گرداند.
در شب های بی پایان بیمارستان که زمان از دست می رود و خواب نادیده گرفته می شود، پرستار در دل تاریکی همچون فانوس روشنی می درخشد و با آرامش از تختی به تخت دیگر بدون هیچ نشانی از خستگی راه می رود و صدای آرامش بخش او مانند لالایی مادری از درد می کاهد و ترس را از بین می برد.
پرستاری فقط مراقبت از بدن نیست. بلکه هنر نوازش روح است; پرستار روانشناسی بدون مدرک، شاعری است بدون قلم، قهرمانی بدون لباس، که با هر لمس، هر لبخند، هر کلمه دلگرم کننده، دنیایی معنا می آفریند و حرفه او ترکیبی از علم و عشق، لطافت و فداکاری است.
در دنیای امروزی که دنیا به سرعت در حال حرکت است و مردم بیشتر با خود درآمیخته اند، پرستاران پرستارانی هستند که بدون هیچ چشم داشت و ادعایی در کنار بیماران می ایستند، لحظه های تولد و حتی مرگ را شاهد هستند، اشک ها و لبخندهای بیماران را به اشتراک می گذارند و حرفه پرستاری آینه انسانیت خالص است، فداکاری بی حد و حصر در عمل و عشق منعکس می شود.
پرستاری وظیفه ای است که از صمیم قلب انجام می شود و یک پرستار در هر شیفت بخشی از زندگی خود را برای تضمین بقای دیگری می بخشد. او سپر عشق در برابر درد، چراغ امید در برابر ناامیدی است و کارش پر از لحظات کوچک اما بزرگ است و همین لحظات است که به زندگی معنا می بخشد.
پرستاری مانند دعایی است که در عمل خوانده می شود و پرستار نه تنها شفا دهنده بدن بلکه حافظ کرامت انسان است و به ما یادآوری می کند که انسان بودن با هر قدم و هر نگاه و هر موجودی گاهی به دیگران معنا می بخشد.
به مناسبت روز پرستار، عفت زارعی پرستار بازنشسته که دوران جوانی خود را در دل آتش و خون دوران دفاع مقدس گذرانده است، روایت خود را با صدایی آرام اما پرطنین آغاز می کند و شب هایی را توصیف می کند که صدای انفجار خوابش را ربود، اما عشق نجات جان او را همچنان بیدار نگه داشته است، با چشمان ایمان و امروز بیدارش کرده است. عشق، امید و دوستی
خدا را شکر می کنم که انگیزه خدمت را در قلبم گذاشت
عفت زارعی، خواهر ارشدی که پس از نزدیک به 30 سال خدمت بازنشسته شد و بخشی از دوران فعالیت خود را در سال های دفاع مقدس گذراند. ایمنا احساس و تجربه خود در پرستاری را به خبرنگار اینگونه بیان می کند: بارها اتفاق افتاده که من و سایر پرستاران در موقعیت های حساس و در مکان های خارج از بیمارستان یا درمانگاه به کمک بیماران شتافته ایم و در نتیجه این اقدامات دستاوردهای ارزشمندی به دست آمده است.
او با احساس ایمان و عشق می افزاید: احساس من نسبت به پرستاری وصف ناپذیر و متعالی است و همیشه خدا را شاکرم که مرا به این حرفه سوق داد و انگیزه خدمت را در قلبم قرار داد و از این انتخاب خوشحالم، زیرا می توانم با مهارت ها و آموخته هایم به مردم کمک کنم و همیشه از خدا خواسته ام که اگر دوباره متولد شوم، هزاران بار دیگر به دنیا آمدم.
این پرستار دلسوز و دوست داشتنی با تأمل در مورد چالش های این شغل می گوید: پرستاران نه تعطیلات دارند و نه استراحت و باید در هر شرایطی برای حضور در شیفت کاری در دسترس باشند و بسیاری از پرستاران به ویژه آنهایی که فرزند دارند و یا دارای تجربه بیشتری هستند اغلب شیفت شب را می پذیرند.
زارعی ادامه می دهد: در حالی که در دوران جنگ تحمیلی به مزایای پرستاران در شیفت شب و یا در روزهای تعطیل توجهی نمی شد، اکنون امتیازاتی به افراد شاغل در بخش های پرخطر مانند اورژانس یا مراقبت های ویژه داده می شود و امید است گام های مثبت دیگری برای جلب توجه به مشکلات کاری پرستاران برداشته شود.

پرستاری یک شاهکار برجسته در زمینه علوم پزشکی است
وی با افتخار از جایگاه علمی همکاران خود می گوید و می افزاید: دانش و مهارت همه پرستاران در سطح بالایی است و به خصوص در اصفهان سطح علمی و فنی پرستاران بسیار بالاست.
این پرستار باتجربه تاکید می کند: پرستار قبل از هر چیز نیاز به مسئولیت پذیری، انتقاد پذیری و وجدان کاری دارد و درست است که پرستاران درس می خوانند و نمرات عالی می گیرند، اما باید بتوانند آموخته های خود را در عمل به کار گیرند و فقط دانش تئوری کافی نیست.
زارعی می افزاید: گاهی با دیدن نحوه کار پرستاران، عده ای بدون تخصص فکر می کنند که می توانند خود را پرستار معرفی کنند، اما این اقدام اشتباه است; جامعه امروزی تفاوت پرستار واقعی و متقلب را می داند و درک می کند، اما باز هم عده ای نمی توانند از این دانش بهره مند شوند و باید دانش و آگاهی در این زمینه افزایش یابد.
وی در توصیف حرفه پرستاری می افزاید: پرستاری شاهکاری برجسته در عرصه علوم پزشکی است که دست اندرکاران آن نیازی به کتاب و بروشور با آن ندارند، دانش کاری، تجربه و وجدان در ذهن و روح آنها نهادینه شده است، پرستاران در هر زمان و مکان آماده خدمت هستند و در هر شرایطی به وظایف خود عمل می کنند.

خاطرات ماندگاری که از دوران دفاع مقدس زنده شد
این پرستار فداکار خاطرات خود از دوران دفاع مقدس را اینگونه بیان می کند: جنگ هشت ساله دفاع مقدس جنگ حق علیه باطل بود و صدام این جنگ را بر ملت تحمیل کرد و روزهای آن دوران خاطرات تلخ و شیرینی را رقم زد که هرگز فراموش نمی شود.
زارعی با بیان اینکه یکی از شهرهایی که صدام به آن حمله کرد اصفهان و خط حمله خیابان فروغی بود، ادامه می دهد: ابتدا در بیمارستان امین که بخش جانبازان بود مشغول به کار بودم، شیفت شب را به دلیل داشتن فرزند در آن زمان انتخاب کردم و با وجود این سعی می کردم در کمک به مجروحان کمک کنم.
یادم هست در زمان جنگ تعداد پرستاران خیلی کم بود، به ازای هر 50 بیمار در بخش زنان و زایمان فقط دو نفر پرسنل بودند، می گوید: شب حمله به پشت بیمارستان امین شیشه روی من افتاد و به همین دلیل مدتی به مرخصی استعلاجی رفتم.
این پرستار دوران دفاع مقدس می افزاید: از تقسیم بندی پرستاران بی اطلاع بودم و وقتی بعد از بهبودی برای شیفت شب به بیمارستان رفتم از طریق متصدی بیمارستان از تفکیک قوا مطلع شدم و از بیمارستان دور نرفته بودم که وضعیت قرمز اعلام شد.
زارعی توضیح می دهد: کنار دیوار ورزشگاه تختی ایستادم و خودم را به خدا تسلیم کردم و در ذهنم فکر می کردم اگر اینجا برایم اتفاقی بیفتد همه فکر می کنند من در بیمارستان هستم. در همین حال وضعیت سفید شد اما دوباره قرمز اعلام شد.
وی می افزاید: در آن زمان تصادفاً یک راننده تاکسی اعلام کرد که به بیمارستان بهشتی می رود که من هم با او رفتم و وقتی به دوراهی تختی و هندلاب رسیدیم، حمله هوایی شد و همه جا را گرد و غبار گرفت، اما به سلامت به بیمارستان بهشتی رسیدیم.

با رشادت های پرستاران در دوران دفاع مقدس / به سعادت حضرت زینب (س) باید با عشق و اخلاص پرستاری را به بهترین نحو انجام دهیم.
این پرستار با یادآوری رشادت های پرستاران دوران دفاع مقدس، با اشاره به خاطره ای می گوید: یک شب در زایشگاه بیمارستان امین بودیم که وضعیت او قرمز اعلام شد و همزمان بیمار در حال سزارین بود و من هم باردار بودم.
زارعی ادامه می دهد: تیم جراحی از من خواستند به پناهگاه بروم اما من خودم را تسلیم خدا کردم و به فعالیتم ادامه دادم. دقایقی از حمله در حوالی بیمارستان امین گذشته بود.
وی خطاب به نسل جدید پرستاران و با بیان اینکه از ورود همه به این رشته استقبال می کند، می گوید: پرستاری یک حرفه جهانی است و محدود به زمان و مکان نیست. امیدوارم قلعه پرستاری را رها نکنید و بدانید شیفت شب پرستار ثوابی دارد که با هیچ مقیاسی قابل سنجش نیست.
این پرستار دلسوز می گوید: روز پرستار همزمان با میلاد حضرت زینب (س) است و با تسلیت به این بانوی بزرگوار، باید با عشق و اخلاص، پرستاری را به بهترین نحو انجام دهیم.

پرستار نگهبان لحظاتی است که انسان در شکننده ترین حالت خود قرار دارد، زمانی که در مرز بین درد و درمان ایستاده است، زمانی که نامش بر لبان همه است، دیده نمی شود. پرستار با صبر، حساسیت و فداکاری، پلی میان درد و رستگاری میسازد و پیشهاش دلها را نوازش میدهد و مانند آوازی بیصدا در هیاهوی بیمارستان، امید را در جانها میکارد.
پرستاری همیشه با قلب سنجیده می شود و پرستار نه برای شهرت و ثروت، بلکه برای بودن در کنار دیگران، برای لمس درد و تبدیل آن به آرامش در این راه قدم می گذارد و با لباس سفیدش صفا و ارادت عشق را به ما یادآوری می کند.






ارسال پاسخ