مشکل کمبود آب و تنش های آب اخیر در ایران بر لزوم تجدید نظر در “مدیریت آب” و “سیاست های مدیریت آب” تأکید دارد. در چنین مواردی ، ما برای مدیریت ابعاد و هماهنگی های چنین حاکمیتی خوب ، به ویژه برای نخبگان علمی و دانشگاهی ، به ویژه علوم انسانی و روشنفکران دینی ، به استراتژی های جدیدی نیاز داریم.
به گفته ایران ، وزارت علوم ، انستیتوی فرهنگ و مطالعات اجتماعی ، گروه انسان شناس و تحقیقات علوم و فناوری. جبر رحمان به وضوح اظهار داشت که ما به “فیلسوف آب” و “فیلسوف طبیعت” احتیاج داریم. وی با تهیه کتابی با عنوان “مسئولیت اجتماعی برای دانشگاه ایران و بحران محیط زیست” ، وی معتقد است که محیط و “انسان” جدا نیستند و ما برای داشتن جامعه ای سالم و توسعه یافته باید حاکمیت محیط زیست را جدی تر کنیم.
دکتر رحمان عزیز ، همه ما “بحران های زیست محیطی” را می پذیریم ، اما می خواهیم بدانیم که این بحران اکنون چیست و می تواند جبران کند.
در سالهای اخیر ، نتایج زیست محیطی اکنون نتایج را برای افرادی که نمی توانند نادیده گرفته شوند ، به ارمغان آورده است. بسیاری از دانشگاهیان و فعالان محیط زیست بر این باورند که این پیامدهای منفی به “بی تاب” و آغاز یک بحران جهانی نزدیک می شود که می تواند زندگی و زندگی آنها را به خطر بیندازد. هرچه افراد بیشتر مایل به تأمین نیازهای جدید خود باشند ، از وسایل نقلیه بیشتری برای تأمین طبیعت استفاده می شود.
آیا “بحران محیطی” در ایران از فکر و موضوع فکر نخبگان ما مضطرب است؟ به نظر می رسد که ما می توانیم برای حل این بحران اقدامات موثری انجام دهیم؟
در ایران ، این موضوع توسط سازمان های غیر دولتی و فعالان محیط زیست به دستور کار خود آورده شد و سپس تعدادی از دانشگاهیان علوم انسانی به این موضوع آمدند.
در علوم اجتماعی ایران ، جزئی که وارد مشکل می شود و سعی می کند نسلی از دانشجویان علوم اجتماعی را به محیط زیست حساس کند. جواد صفی نژاد یا دکتر افرادی مانند مورتزا فرهادی بودند. مقاله معروف فرهادی با عنوان “جنگ مخفی 4 ساله” در 4-5 سال نمونه ای از این تلاش علمی است که بحران سیاست آب در ایران را بررسی می کند.
وت [حدود چهار دهه پیش] وی در مقاله خود از کلمه “جنگ” استفاده کرد تا همه را از اهمیت چنین مشکلاتی یادآوری کند ، اما متأسفانه سخنان متخصص چنین افرادی جدی گرفته نشده است. در دهه هفتاد و هشتاد ، بسیاری از چاههای غیرمجاز در ایران مجوزهای قانونی دریافت کرده اند که می توان آن را “استراتژی غارت منابع طبیعی” ایجاد کرد که ناشی از اشتباه در مدیریت آب در ایران است.
تحت چه شرایطی محیط در ایران می تواند یک افق روشن زندگی کند؟
یکی از مهمترین چارچوب هایی که می تواند به درک و مدیریت جهان در آینده منجر شود “بی عدالتی و تبعیض در اقتصاد جهانی” ، “مهاجرت به محیط زیست و سطح بین المللی” و “بحران های زیست محیطی در سطح محلی و جهانی” است. گنجاندن رویکرد علوم اجتماعی به محیط زیست منجر به افزایش مطالعات و توجه بیشتر به چارچوب فوق الذکر شده است ، اما میزان تخریب طبیعت هنوز طولانی تر از افزایش بحران ها و بیشتر از درگیری عملی با آنها است. برای دستیابی به نتیجه مطلوب ، حل تسلط و سیاست گذاران و بحران محیط باید اولویت داشته باشد.
هنگامی که این جامعه از محیط زیست پشتیبانی می شود ، می توانیم در مورد جامعه و مسائل صحبت کنیم و اولین قدم برای جامعه این است که زیرساخت های بیولوژیکی بقای انسان در معرض خطر نیست. به طور طبیعی ، در صورت فراهم شدن آب و هوای کافی و سالم برای جامعه ، می تواند برای توسعه و سعادت جامعه مطلوب باشد. بنابراین ، هر سیاستی برای بهبود کیفیت زندگی در ایران نیاز به درک عمیق از ابعاد محیطی این سیاست ها دارد.
متأسفانه ، طبیعت و منابع طبیعی دیگر در قالب مردم معاصر ایران و مسیر مدیریت و زندگی اجتماعی موجود دیده نمی شود ، می توانیم از حذف و رد کردن زیرساخت های اساسی بیولوژیکی بقا جلوگیری کنیم. به همین دلیل ، گونه های حیوانات و گیاهی سالانه هر سال در معرض خطر قرار می گیرند و حتی در بسیاری از شکل غارت منابع طبیعی نابود می شوند یا مورد استفاده قرار می گیرند ، و همه اینها زندگی ما را به خطر می اندازد ، اما متأسفانه هیچگونه مسئولیت این امر وجود ندارد.
بنابراین ، بدون توجه به پیامدهای چنین فرآیندی ، مدیریت محیط زیست را نمی توان به درستی رد کرد ، یعنی جامعه غرق است و اثرات زیست محیطی این بلایای طبیعی است و از طرف دیگر ، اقتصاد هزینه کشور را با هزینه بیشتر رفتارهای زیست محیطی و سیاستمداران افزایش می دهد.
چگونه می توان دوباره به محیط زیست تجدید نظر کرد؟
تلاش برای ترسیم افق بهتر در مدیریت محیط زیست علوم اجتماعی ، ایجاد این مناطق با نگاه جدی به رفتار “مردم ، اقتصاد و حاکمیت” ، “سبک مصرف جامعه” ، “سودآوری اقتصاد” و “رویه های اشتباه پلی کیمیان بر محیط زیست است.
به همین دلیل ، لازم است با بحران محیط زیست از یک سو ، در این رابطه با بخش های مختلف مردم ، نهادهای مدنی و سیستم سیاسی و همچنین مطابق با همکاری ها و تعامل های بین المللی و تجربیات جهانی برای اتخاذ سیاست های مؤثر مقابله کنید.
مسئولیت افکار و نخبگان مردم برای حل چالش های زیست محیطی چیست؟
در حال حاضر ، اساتید جامعه شناسی و محیط زیست در بحران در طبیعت بهتر هستند و علاوه بر علوم انسانی ، بسیاری از غیرنظامیان در این زمینه فعال نیستند تا محیط را به عنوان “کلیدی” سیاست گذاران و جامعه تبدیل کنند ، نه یک “مسئله حاشیه ای”. متأسفانه ، رفتار انسان در بسیاری موارد استفاده از منابع طبیعت ، نه تنها منابع طبیعت نمی توانند بهبود یابند ، بلکه در دراز مدت برای زنده ماندن یا “ثبات محیطی” نیز باعث آسیب جدی شده است.
اگرچه وی بر آموزه های دینی در مورد محیط زیست تأکید می کرد ، اما این مذهبی یک مسئله حاشیه ای برای جامعه ممتاز بوده است ، و غالباً “انسان” بر محیط زیست متمرکز شده و کمتر روی محیط زیست تمرکز دارد. اگرچه “محیط” و “انسان” اساساً جدا نیستند ، اما انتظار می رود مسئولیت اجتماعی نخبگان مذهبی و روشنفکران مذهبی برای محیط زیست برجسته تر باشد.
البته این شکایت نیز به سمت سایر دانشگاهیان انسانی هدایت می شود. ما تقریباً هیچ متفکر تحت عنوان “فیلسوف آب” یا “فیلسوف طبیعت” نداریم تا با کاهش محیط ، اهمیت مشکلات زیست محیطی را افزایش دهیم. بنابراین ، مسئولیت مهم مردم فکر در مورد محیط زیست توضیح اهمیت انسان و جامعه است. به ویژه ، غفلت از محیط زیست از محیط زیست در حوزه محیط زیست منجر به سیستماتیک و غفلت برای سیاست گذاری شده است.
ارسال پاسخ