این رویکرد با اصول مشارکت غیرنظامی دولت پزشک و مشارکت در سرنوشت و امور صنفی مغایرت دارد. و به طور طبیعی سؤالات مربوط به شفافیت و کارآیی را نشان می دهد. در این مقاله ، هنگام انتقاد از این سبک ، من با سیاست های فرهنگی در زمینه طبقه بندی سن در سایر کشورها مقایسه می کنم تا اختلافات و شباهت ها را مرور کرده و پیشنهادات را بررسی کنم.
هدف نهایی یا نهایی طبقه بندی سنی آثار سینمایی ابزاری برای هدایت مخاطب و محافظت از گروههای سنی حساس به ویژه کودکان است. این روند در بسیاری از کشورها با هدف تعادل و تعادل بین آزادی خلاقیت و مسئولیت اجتماعی انجام می شود. در ایران ، شورای مبتنی بر سن فیلم تحت نظارت سازمان سینما فعالیت می کند ، اما روشهای قبلی سال اتخاذ شده توسط صلاحیت قانونی سازمان سینما. اهمیت طراحی مجدد سیستم حاکمیت فرهنگی ضرورت بررسی مشارکت ذینفعان را نشان می دهد.
دستور کار جدید طبقه بندی سنی در ایران در حال اجرای یک کارگروه با پیشنهاد شورای منصوب شده و حضور یک روحانی (ماده 4) بدون مراجعه به ترکیب تعیین کننده ماده 4 است.
این ترکیب که فاقد نمایندگان حرفه ای و جامعه مدنی است ، می تواند مانند گذشته منجر به تصمیمات بی سابقه و غیر خاص شود. این رویکرد با اجماع غیرنظامی و اصول مشارکت غیرنظامی ناسازگار است که بر وجود ذینفعان کلیدی تأکید می کند و اعتماد فعالان فرهنگی را تضعیف می کند.
منصوب کردن گروه سنی به مؤسسه غیرنظامی سینما منطقی و منطقی است. در اینجا ، ترکیبی از نمایندگان مؤسسات مدنی مربوطه مانند انجمن جامعه شناسی ، انجمن علوم آموزشی و انجمن ارتباطات و رسانه های علاقه مندان به فیلم و سینما ، وجود نماینده شورای کارشناسی ارشد.
نکته دیگر این است که در ماده 3 این سبک ، امکان استفاده از موضوعات مربوط به زمان و موقعیت بیانیه شورای امتحان است. نکته نگران کننده برای محدود کردن بازی تطبیق در منطقه بزرگ ایران.
در زیر ، نحوه تعیین طبقه بندی آثار سینمایی در چند کشور اصلی تولید فیلم:
در ایالات متحده ، رتبه سن توسط انجمن تصویر موبایل آمریکا (MPAA) ، نمایندگان صنعت سینما ، تولید کنندگان و متخصصان مستقل انجام می شود. این سیستم (G ، PG ، PG-13 ، R ، NC-17) با مشارکت گسترده ذینفعان بدون مداخله مستقیم دولت کار می کند. بر خلاف ایران ، وجود غیرنظامیان و اتحادیه ها در ایالات متحده نقش اساسی دارد و هیچ مداخله مذهبی یا اداری وجود ندارد. این مدل شفافیت و استقلال بیشتری را تضمین می کند.
در انگلستان ، هیئت مدیره مرتب سازی بریتانیا (BBFC) مسئولیت رتبه بندی سن را بر عهده دارد و ترکیبی از کارشناسان صنعت سینما ، روانشناسان و نمایندگان جامعه مدنی را شامل می شود. BBFC نظرسنجی های عمومی و مشاوره با والدین و مربیان را امکان پذیر می کند و نیازهای جامعه را منعکس می کند. این رویکرد مشارکتی با سبک ایرانی که فاقد وجود نهادهای غیرنظامی است ، تفاوت چشمگیری دارد.
در ژاپن ، سازمان مدیریت و مدیریت فیلم ، یک موسسه تنظیم کننده نمایندگان صنعت سینما ، سن دارد. این سازمان با همکاری نمایندگان تولید کنندگان و توزیع کنندگان ، معیارهای رتبه بندی را تدوین می کند و مداخله دولت حداقل است. این مدل ، بر خلاف رویکرد مرکزی و دولتی ایران ، اهمیت مشارکت اتحادیه در کارآیی عمومی و پذیرش افکار عمومی را نشان می دهد.
گواهینامه گواهینامه فیلم مرکزی (CBFC) در هند ، نمونه ای از هند ، شامل نمایندگان و کارشناسان مستقل صنعت سینما است. علیرغم برخی انتقادات مربوط به سانسور ، شورا در تلاش است تا با سازماندهی جلسات مشاوره ای با فیلمسازان و اتحادیه های کارگری تصمیمات خود را گسترش دهد. اگرچه این مدل یک دولت است ، اما بیشتر از مکانیسم ایران در اتحادیه ها مشارکت بیشتری در اتحادیه ها وجود دارد.
در ایران ، به ویژه در آیین نامه شورای فرهنگ لغت و اخیراً ، انتصابات دولت ، کارمندان اداری و یک روحانی که وجود نهادهای غیرنظامی را از بین می برد ، اصول مشارکت و مشارکت دولت از هم جدا شده است. از طرف دیگر ، این نشان می دهد که مشارکت نهادهای تجاری و غیرنظامی مانند کشورها ، فیلمسازان یا گروه های والدین به شفافیت ، پذیرش عمومی و کارآیی روند طبقه بندی کمک می کند. این تفاوت مبتنی بر مرکز و ساختار ایدئولوژیک سیاست های فرهنگی در ایران است که عاری از سیستم های خود تنظیم یا شرکت کننده در کشورهای پیشرفته است. مدنی و اتحادیه ها ، مانند خانه سینما در ایران ، می توانند با نمایندگی از فعالان فرهنگی و به دست آوردن اعتماد و سرمایه اجتماعی کشور ، سیاست های مختلفی را نشان دهند.
5959
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ