تورم در ایران دیگر یک پدیده و رویداد موقتی نیست. این یک بحران اقتصادی نیست، بلکه زخم مزمنی است که هر روز از اعماق ساختار معیوب حاکمیت بیرون می آید، داستان کاهش اعتماد عمومی و ناتوانی ساختارهای حاکمیتی در مهار چرخه بی نظمی.
سالهاست که تصمیمات و رفتارهای اقتصادی به جای اینکه مبتنی بر دانش و انضباط مالی باشد، بین راهحلهای کوتاهمدت، مداخلات غیرمنطقی و التقاطگرایی مکاتب اقتصادی در نوسان است. در نتیجه، تورم علاوه بر فراتر رفتن از مرزهای اعداد و آمار، به یک سنت نانوشته در رفتار دولت، جامعه و اکوسیستم اقتصادی کشور تبدیل شده است. به گفته میلتون فریدمن، عرف یک «مالیات غیرقانونی» است که افراد فقیر را بیشتر مجازات می کند.
تورم در ایران دیگر یک بحران موقت نیست. به منطق مخفی مدیریت اقتصادی تبدیل شد. از مدلی بیرون آمد که کاهش ارزش پول را به ابزاری برای تامین مالی دولت تبدیل کرد. در چنین شرایطی، اصلاح سیاست پولی به تنهایی کافی نیست. اقتصاد ایران و مدلهای سنتی آن نیازمند یک تغییر پارادایم است. تغییر از مبادلات پولی به حاکمیت شفاف، مبتنی بر اطلاعات و اعتمادساز.
اصلاح نظام بانکی و شفاف سازی بودجه، تفکیک نقش بانک های تجاری از بانک های توسعه ای و تخصصی، مدیریت انتظارات مردم از طریق اطلاع رسانی دقیق و ایجاد بازار شفاف و منسجم ارز از ارکان اصلی این تحول اقتصادی است. بانک ها باید از ایجاد پول بدون پشتوانه به سمت ایجاد ارزش برای تولید، کارآفرینی و نوآوری دور شوند. اما کنترل تورم فقط اقتصادی نیست. این یک مشکل اخلاقی و اجتماعی است.
وقتی تورم مزمن می شود، اعتماد مردم را از بین می برد و سرمایه اجتماعی را کاهش می دهد. حتی رفتارهای عادی اقتصادی زمانی که اکثریت جامعه بر این باورند که ارزش پول در حال سقوط است، سوداگرانه می شود. بنابراین، بازگرداندن ثبات اقتصادی در گرو بازگرداندن اعتماد عمومی و گفتگوی صادقانه بین دولت و مردم است. اقتصادی که قواعد عدالت را رعایت نمی کند، همان کشتی بدون بادبانی است که در میان طوفان ناامنی حرکت می کند.
اگر دولت صادقانه و شفاف با مردم صحبت کند، جامعه با اعتماد متقابل پاسخ خواهد داد. در چنین فضایی ثبات و امنیت اقتصادی نه از طریق فرماندهی و کنترل، بلکه از طریق شفافیت، پاسخگویی و مشارکت جمعی حاصل می شود. کنترل تورم نه در انقباض پولی بلکه در انضباط نهادی، حذف تضاد منافع و گفتار صادقانه است. کنترل تورم مربوط به بازسازی اخلاق اقتصادی است. و امیدوارم که سرمایه، در صورت حفظ، بتواند حتی از شدیدترین چرخه های تورمی جلوگیری کند.
ارسال پاسخ