به گزارش خبرگزاری انتخابتو، متن این نامه به شرح زیر است:
ما خداییم و به سوی او باز خواهیم گشت
سید در مقابل این دو حالت چه کنم؟ جز لباس شهادت لباس دیگری هم داشتی؟
ای کاش می توانستم پیش شما بنشینم و مداحی را با شما تمرین کنم. مطمئنم هر وقت با آن گونه های برافروخته و خجالتی ات یک جمله توصیفی بنویسم می خندی و شرمنده ام می شوی.
سید جگرم سوخت. باورش سخت است که بتوانم لبنان را بدون تو تصور کنم.
آقا سید من بارها منتظر عشق دیدار شما در لبنان بودم و نتوانستم از دیدار شما بهره مند شوم.
سید، ارابه فرعون را زدم و فریاد می زنم، صدا، دوربین، حرکت، اما جهان مباح من کجاست، دنیای واقعی تو و دوستانت کجاست؟ مشغول بازی در نقش قهرمان نمایش بودم که خبر رفتن سید حسن نصرالله رسید.
صدا و دوربین خاموش است، اما حرکت شما تا اورشلیم ادامه خواهد داشت. اکنون من مانده ام و چشمان گریان آسیه که منتظر عذاب فرعون است تا دست از حقیقت بردارد و جز دوستی خدا چیزی نمی بیند بر پیامبر باد.
سید، این فرعونیان به عنوان شاهد تاریخ خواهند رفت، اما راه و آرمان تو و نگاه تو به مقاومت باقی خواهد ماند.
حاضر نیستم تصویر انگشت سبابه اش را که به سمت اسرائیل نشانه می رود فراموش کنم و به بدن درهم ریخته اش نگاه کنم.
سید زنده است. راه مقاومت زنده است.
ابراهیم حاتمی کیا
۵۷۵۷
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ