Abolfazl Jalili برای توضیح تجربیات خود در زمینه نوشتن و مدیریت در تاریخ 1 مه و یکشنبه و یکشنبه و یکشنبه (موسسه هنر هنر پارس) حضور داشت. تقریباً در تمام سخنرانی ها و جلساتی که وی در آن شرکت کرد ، او در ضمن بیان مفاهیم چند لایه ، چند مؤلفه (حداقل شش) را که می توانند مورد بررسی قرار دهند ، بیان کرد. مردم به راحتی می توانند آنچه را که می گویند غرق کنند ، اما حداقل با حداقل نقطه شاخص و می تواند جدی تر باشد.
غیرقابل پیش بینی بودن ، تولد واقعیت
یکی از مؤلفه های ثابت ، یک سرمایه گذار و بازیگر / فیلمساز نجیب ، دستیار و غیره. این قانون ساخت فیلم است ، اما در زمان ضبط که قبلاً ساخته شده بود ، مسیر ساخت و ساز را به این واقعیت تغییر می دهد که این فیلم خارج از دستور کار گروه است. این اثر جدید همچنین با لحظه وجود و تجربه ساخته شده و ایجاد شده است. اگرچه همه کارها نیست ، اما بیشتر آثاری که او ایجاد کرده است این ویژگی را دارند. این وابستگی خود را به چیز از پیش تعیین شده ایجاد می کند و خود را به زندگی این رویداد در حال انجام شکل می دهد. بر اساس اعتقادات آنها ، برای این تغییر بزرگ ، او یک علامت ماوراء طبیعی را می طلبد ، و اگر آن را ببیند ، تمام راه های قبلی را ترک می کند و مسیری جدید را تحت فشار قرار می دهد که در آن خود و ابعاد گروه خود را نمی شناسد ، مسیر ممکن است به نتیجه مطلوب نرسد ، شاید به شخصیت ها و زمینه های جدید نباشد. با این حال ، این تجربه زندگی در روند تولید فیلم است. عوامل متداول عوامل غیر حرفه ای در پشت دوربین گامی در ایجاد شغل است. (در تئاتر لهستان ، جرگه گروتوفسکی از تئاتر “بری” به تجربه Abolfazl Jalili “Elphinet” رسید.
در مورد این عنوان و مؤلفه Abolfazl Jalili چیزهای زیادی برای نوشتن وجود دارد. شاهد اصلی و عینی این فیلم یک داستان واقعی است. این گروه برای ساخت فیلمی با جزئیات خاص و بازیگران حرفه ای حضور داشت. بازیگر به دنبال شخصیت خاصی با Abolfazl Jall است. به گفته ابولفازل ژالیلی ، کودک حدود 5 سال دارد ، یک داستان نویس و یک داستان نویس تا زمانی که داستانی پیدا نکند ، نمی توانند داستانی پیدا کنند. این باید برای بازی در فیلم رفتار شود. این رویداد همچنین سرنوشت فیلم و کار فیلم را تغییر می دهد ، اکنون همه چیز در حال تغییر است ، اکنون همه چیز در حال تغییر است و گروه زخم ها و سوختگی ها می خواهند با پای صمد رفتار کنند ، که به دلیل عدم مراقبت و درمان ، به یک فیلمساز تبدیل شده است … بخشی از زندگی واقعی به دنبال نقش است. در مقابل ، همه آنها نقش های خود را بدون ماسک یا بازیگری می یابند و در فیلم ظاهر می شوند. نقش دوربین به عنوان مخاطبی که در این مطالعه به دنبال افراد است ، ایجاد تعلق از یک سو و نقش اساسی در تعلیق و جذابیت فراتر از سینما است.
جمله اصلی Abolfazl Jalili برای یک داستان واقعی: “من می خواستم همه سینمای ایران (جراحی) و روحیه صمد برای بهبود روحیه بازی کنند” ، این ایده که در جایی از فیلم دیده نمی شد. با این حال ، کسی که سعی در حل مشکل یا گره اثر دارد ، یک گره واقعی است. فرد از درد و دردی که می تواند به درد بیشتری تبدیل شود تحمل می کند که در یک گروه به حداقل می رسد و همکاری خستگی ناپذیر است.
من کمی خواندن می بینم ، هستم
“من در حال تماشای یک فیلم کوچک ، خواندن کتاب ، کتاب در خیابان ها ، خیابان ها و اتوبوس ها هستم ، آنها را می خوانم ، و غیره. این به درستی مورد آزمایش قرار می گیرد ، آیا واقعاً کم یا کم است؟
این یک عنوان بسیار مهم و عمیق در فلسفه اگزیستانسیالیسم (همانطور که هایدگر می گوید) دارد. شاید او آنچه را که می گویند نخوانده است (البته من نمی دانم) ، اما او وجود “زندگی” را بیان می کند ، نه در “حاشیه زندگی”. چه چیزی را از وجود می فهمم و می فهمم ، دیگران آمدند و درک و برداشت خود را گفتند. “اتفاق” من نباید در دیگران استهلاک باشد. وقتی به دیدگاه “بودن” و “بودن” دیگران ، موضوعی “شناخت” از منظر خود (یکی از عناوین اصلی شناخت و فلسفه در طول تاریخ نگاه می کنیم ، و اینکه چگونه شناخت و شناخت شناخت مورد بحث قرار می گیرد و چگونگی بحث در مورد جهان و چگونگی بحث در مورد جهان (کار ، کتابهای فلسفی و غیره.
من می خواهم “خودشان” باشم
عنوان اصلی دیگر Abolfazl Jalili کشف “خود” است. بر تجربه ساخت فیلم با بازیگرانی که زمان زیادی برای یافتن فیلم می گیرند تأکید می کند. او باعث شد تا شهر شخصی را که می خواست پیدا کند ، و شاید او آن شخص خاص را پیدا کرد و بارها این داستان را گفت. این کودک در فیلم یک داستان واقعی است و بقیه آثار او را پیدا می کند.
جالی یک دلیل برای همکاری با دیگری دارد ، آنها “ماسک” ندارند و به آنچه من می خواهم نزدیک هستند ، آنها به خودشان نزدیک هستند. راه کار ، آوردن لحظه ای از بازیگر برای توصیف گفتگوی فیلم برای توصیف آن است که گویی بیرون آمده و آن را پیدا کرده است. تفسیر جلیلی از بازیگران حرفه ای سینمای ایران مورد انتقاد و تحلیل قرار می گیرد. با این حال ، بر اساس کار خودش و ایده ای که او در فیلم سازی تماشا کرده است ، انتخاب فیلمساز که این فیلم را زندگی می کند بخشی از ایده نزدیک شدن ، درک و انتقال به دیگران از طریق سینما است. چیزهای واقعی چیست؟ چقدر می توانیم به حقیقت نزدیک شویم؟ چگونه می توان با هنر واقعی و حقیقت را کشف کرد. او شیوه هایی را که با ما کشف کرده است به اشتراک می گذارد ، بنابراین شخصیت ، ظاهر کارگردان و مخاطبان (زاویه دوربین که به حوادث و رویدادها نزدیک می شوند) در نهایت عقیم سازی شدند (استریل و حداقل). این همه تجربیات و تجربیات سینما را از بین می برد تا لحظه ناب را با بیان خالص و نقاب دار مخاطب و مخاطب نشان دهد تا به یک تجربه برسد. در طول ساخت و ساز ، او خود را در لحظه کشف و شهود قرار می دهد و سعی می کند این کشف و شهود را با کمترین ابزار به من منتقل کند.
پاورقی: یک داستان واقعی گفت که یک فیلم طولانی ، حدود دو ساعت و 5 دقیقه ، همیشه یکی از نگرانی های او خسته کردن مخاطب است. با این حال ، یک دلیل وجود دارد که او این فیلم را گسترش نمی دهد ، کشش و تعلیق سینما ، غیرقابل پیش بینی بودن وقایع که مستند و فیلم را زنده نگه می دارد و مخاطب را به ارمغان می آورد (حداقل اولین بار). در پایان ، سرنوشت صادر نگرانی مخاطبان را ایجاد می کند.
اما نکته دیگری در فیلم وجود دارد ، اما می تواند فیلم فرانسوی را کاهش دهد. اما او این کار را نکرد ، او می خواهد درد یک مرد را به ما نشان دهد تا ببیند که هفت سال با او بوده و در دو ساعت و 5 دقیقه زندگی کرده است ، می خندد و گریه می کند ، کتک می زند و کتک می زند ، این فیلم و درد را تماشا می کند. در لحظات این فیلم می توانیم به یاد بیاوریم که با ما یا کسانی که نمی دانند و چه چیزی را با این فیلم با آنها به اشتراک می گذاریم ، به یاد می آوریم.
این تجزیه و تحلیل حداقل سه نکته دیگر در مورد سینمای Abolfazl Jalili در یک یادداشت دیگر گسترش یافت.
کلاس های این مجموعه با کارگردانان مشهور توسط مهداد غفرزاده ساخته شده است.
۵۷۵۷
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ