به گزارش خبرگزاری انتخابتو به نقل از روابط عمومی خانه سینما، حناچی در ابتدای جلسه بزرگداشت این فیلم با تشریح تجربه ساخت این فیلم گفت: در مجموع موضوع نگهداری فرزندان در مراکز خانواده وار دغدغه و علاقه شخصی من بود. مهمتر از آن، من یک سوال جدی در زندگی شخصی ام داشتم. من به لطف یکی از دوستانم با این خانواده جعلی آشنا شدم تا فرزندم را به دنیا بیاورم یا از او مراقبت کنم.
وی با بیان اینکه تصویربرداری از اواخر سال 91 آغاز شد و مراحل تولید تا سال 94 ادامه داشت، گفت: در پایان کار با اداره مرکز نیمه فامیلی این زوج به مشکل برخوردیم و علیه ما به عنوان تهیه کننده اثر شکایتی تشکیل شد. به دلیل اینکه مرکز گسترش سینمای مستند که تهیه کننده مشترک این پروژه است، نمی خواست وارد مسائل حقوقی و حقوقی شود و من به عنوان کارگردان تاییدیه کتبی شخصیت ها را دریافت نکردم، فیلم متوقف شد. تا سال 1395 متوجه شدم بچه های آن مرکز از مدیران شاکی هستند. به مشهد رفتم با بچه ها تماس گرفتم و از همان لحظه موضوع فیلم برایم تغییر کرد و بالاخره به کاری که امروز روی اکران می بینید رسیدیم.
کارشناس برنامه آذر تشکر در ادامه در خصوص ماجرای دختران فروغ گفت: این فیلم را در زمره فیلم های فعال قرار دادم. به عبارت دیگر، مطالعات در مورد تغییرات اجتماعی. در سینمای مستند اساسا این دغدغه بسیار جدی است. یک فعال اجتماعی دوربینی به دست می گیرد و موضوعی اجتماعی را انتخاب می کند و سعی می کند با آگاهی و بازنمایی تصویری در جهت حل مشکل گام بردارد.
وی ادامه داد: خانم حناچی با نمایش این فیلم قصد داشتند به موسساتی که مجوز مراکز نیمه خانوادگی مانند سازمان بهزیستی را صادر می کنند فشار بیاورند تا این مجوزها با دقت بیشتری صادر شود و صلاحیت متقاضیان به شدت کنترل شود. اما امروز شرایط تغییر کرده و به نظر می رسد که این نهادها دیگر این نقش را ندارند و دیگر بخشی از مذاکرات ما نیستند. بنابراین فعالان اجتماعی با کوهی از زشتی و زشتی آنقدر عظیم روبرو هستند که در اثرگذاری تردید دارند.
با این اوصاف، سوال مهمتر این است که آیا مشاهده یک معضل اجتماعی صرف نظر از ابزارهایی که به عنوان یک فعال اجتماعی در اختیار داریم، برای مداخله در آن کافی است؟ وی بیان کرد: در حالی که زوج مدیری که سرپرستی 45 فرزند را بر عهده دارند از خوشبینانه ترین منظر با مشکلات رفتاری، اخلاقی و ارزشی مواجه هستند، در فیلم می بینیم که مشکلات فردی خود را بر دوش جامعه می گذارند و به هزینه جامعه زندگی می کنند و در نهایت دخالت های ناخودآگاه اجتماعی آنها ابعاد مشکلات را افزایش می دهد. کار را پیچیده تر می کند؛ آنها نه تنها در التیام درد ناتوان هستند، بلکه رنج جدیدی ایجاد می کنند و چرخه فقر را تقویت می کنند.
وی در ادامه سخنان خود گفت: آنچه در اینجا مهم است اهمیت مسئولیت فردی و اجتماعی ماست. بسیاری از ما نمی دانیم که در هر کجا که هستیم، مسئولیت فردی در قبال خود داریم. درباره خودمان، ارزشها، انتظارات، علایق، اهداف و غیره. باید تصویر روشنی از مداخله اجتماعیمان داشته باشیم. در غیر این صورت بار آسیب های شخصی و دردهای درونی خود را به جامعه ای که در آن مداخله می کنیم منتقل خواهیم کرد.
حناچی در پاسخ به سوال مصطفی شیری مبنی بر تاثیر شکایت مدیران کانون های نیمه خانوادگی بر تغییرات فیلم گفت: مشکلاتی که مدیران به اصطلاح خانواده برای ما ایجاد کردند تاثیری در تدوین فیلم نداشت اما اتفاقاتی که در سال 96 برای بچه ها افتاد باعث شد که روایت فیلم تغییر کند. فکر می کردم با نمایش این فیلم می توان تحولی در روبناها و نهادها ایجاد کرد اما در حین کار به عنوان مددکار با واقعیت عجیبی مواجه شدم. یک مرکز خصوصی تحت نظارت سازمان مددکاری اجتماعی به دلیل سوختن جسد یکی از کودکان با قاشق تعطیل شد. متأسفانه همین بچه ها با همان مدیری که مجوزش لغو شده بود و در دولت های گذشته مددکار اجتماعی سابق محسوب می شد، با مجوز و نام جدید در مرکز دیگری به کار ادامه دادند.
وی ادامه داد: درد اینجاست که خود نهاد نظارتی که بهزیستی کل کشور است با مشکلات عدیده ای مواجه است زیرا این نهاد برای کارهای جامعی که انجام می دهد بودجه کافی ندارد و نیاز به خصوصی سازی دارد.
آذر تشکر ادامه داد: این موضوعی نیست که بتوان با توصیه های اخلاقی، گفتن به فرد سودجو از کار خود دست بکشد. این وظیفه نهادهای بالاتر و تصمیم گیرنده است که گزینش و نظارت را با جدیت بیشتری انجام دهند. سوال واقعی این است؛ وقتی هیچ توقعی از نهادها و سازمان ها نداریم چه باید بکنیم؟ شاید مهمترین چیز این باشد که راه هایی پیدا کنیم تا خودمان را گم نکنیم و در عین حال مسئولیت فردی و اجتماعی خود را برای غلبه بر کینه، بقا و همچنان یک فعال اجتماعی و هنرمند خلاق انجام دهیم.
هاتیر حناچی در پایان سخنان خود گفت: کمک به دیگران کار پیچیده ای است. حتی در هنگام کمک، باید در نظر داشت که آیا باری را بر دوش فرد میگذارید یا واقعاً باری را از دوش او برمیدارید. بهتر است از خودمان شروع کنیم؛ بیایید خودمان را بشناسیم و به آنچه هستیم فکر کنیم، سپس به دیگران کمک کنیم. مسائل آسیب های اجتماعی بازیچه من است و بازیچه ما مستندسازان نیست. اینها را باید عمیق تر بررسی کرد. همانطور که گفتم، ما باید این مراقبه را ابتدا به خود و سپس به جامعه خود هدایت کنیم.
59243
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین






ارسال پاسخ