آینده– نمی توان دقیقا مشخص کرد که از چه زمانی تقاضای پیگرد قضایی رئیس جمهور و وزیر خارجه سابق کشورمان آغاز شده است. اما می توان حدس زد که این درخواست ابتدا مربوط به پایان مذاکرات هسته ای و تولد برجام بوده است.
بر اساس گزارش فردا، این کمپین ها اغلب با انتشار تصاویر روحانی و ظریف به ویژه تصاویر شناسایی شرکت کنندگان در برجام که در بهمن ماه 1393 برگزار شد همراه است و گاه ظریف را با شهید امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه فقید مقایسه می کنند و گاه این دعواها به رسانه ها سرایت می کند.
نکته جالب اینجاست که گاهی حتی روسای قوه قضائیه و دستگاه قضایی هم نمی توانند از این هجمه ها در امان بمانند. در آخرین نمونه، پس از اظهارات امروز قالیباف در مجلس که در آن گفته بود روحانی و ظریف در توسعه روابط راهبردی ایران و روسیه مواضع نامناسبی داشته اند، فریدون با اشاره به نام سابق روحانی در مجلس، فریاد مرگ بر فریدون زده شد.
پس از سالها ماجرای هستهای و فراز و نشیبهای فراوان در عرصه سیاست خارجی، مشخص است که دو خط فکری موازی وجود دارد که همواره درگیریها و اختلافات بین آنها وجود دارد. سه دلیل وجود دارد که این مطالبه را برای جنبش رادیکال زنده می کند.

ج: برجام
هر وقت این موضوع در شبکه های اجتماعی مطرح می شود، اگر ظریف و روحانی محاکمه شوند، چرا جنبشی که ایران را تحت تحریم های بین المللی قرار می دهد، این خواسته را مطرح می کند؟ آنها این سوال را مطرح می کنند: این سوال جدی به ویژه در میان هواداران وی وجود دارد که چرا رئیس جمهور سابق و وزیر امور خارجه که یک دوره در این سمت بود و پروژه ای را با نقاط ضعف و قوت آن به پایان رسانده بود، تهدید به پیگرد قانونی شد؟
البته برای این سوال پاسخی وجود دارد. اخیرا یکی از نمایندگان جوان مجلس به این موضوع پرداخته بود که ظریف، روحانی و علی اکبر صالحی گروهی هستند که به کشور آسیب می زنند. به گفته آنها، تبدیل ذخایر اورانیوم، پذیرش محدودیت برنامه هسته ای، تعلیق 6 ماهه، رها شدن پلوتونیوم در راکتور اراک و… به کشور آسیب زد.
آنها سپس به موضوع اسنپ بک نیز می پردازند و فقط بر این واقعیت تمرکز می کنند که تصمیمات بازگردانده می شوند، اما به طور خاص منبع و دلیل اتخاذ این تصمیمات را توضیح نمی دهند. آنها معتقدند که فقط این دو نفر باید محاکمه شوند. جالب اینجاست که چهار سال پس از پایان دولت حسن روحانی، 10 سال پس از برجام، 7 سال پس از خروج ترامپ و… دعوا مثل دیروز است. یک گروه می گویند که برجام و فرمول برجام تنها راه حل موجود بوده و هستند. یک طرف می گوید این مسیر اشتباه است و قدرت راهبردی کشور در حوزه هسته ای آسیب دیده است.
دو: نظرات
بعد از هر کامنت هم همین نما خودش را نشان می دهد. ظریف چندی پیش اعلام کرد که به خاطر منافع ملی سکوت کرده است و حسن روحانی برای انتشار سخنانش در دیدار با شخصیت های سیاسی تحت فشار است. وی در پایان به برگزاری انتخابات حداقلی در مجلس دوازدهم اشاره کرد و یادآور شد: مقرراتی که برخلاف میل اکثریت مردم انجام می شود ارزشی ندارد.
این اظهار نظر با واکنش تند به ویژه نمایندگان مجلس مواجه شد و یادآور شدند که پزشکان نیز با 26 درصد آرا رئیس جمهور شدند. این سخنان روحانی با واکنش نمایندگان و رئیس مجلس در جلسه 13 آبان مواجه شد.
سه: نتیجه انتخابات چهاردهم
ظریف اخیرا به دلیل تکرار موضع مرسوم خود مبنی بر اینکه عامل اصلی قدرت ایران مهمتر از موشک است، تحت فشار رسانه ای شدید قرار گرفته است. تا آنجا که غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب او به روزنامه هممهن گفت: «دولتی که روی کار آمد مانع از ورود آنها به پاپاز شد. سلیلی بیگ چند بار در انتخابات 1403 شکست خورد؟ این موضوع فراموش نخواهد شد. آنچه من می گویم تحلیل نیست بلکه خبری است که پزشکان پاستور می خواستند پریود او اولین و آخرین دوره باشد. حسن روحانی به دلایل دیگری، کنار گذاشته شدن از کارشناسی و موارد دیگر برکنار شد.
وی به این موضوع اشاره کرد و گفت: «هیچ کس نمیتواند منکر این شود که ظریف در ریاست پزشکان نقش محوری داشته است، هرجا که میتوانست خودش میرفت و وقتی نمیتوانست برود، یعنی وقتی قدرت بدنی اجازه نمیداد تا آنجا بدود، پیام میفرستاد و تلاش میکرد تا به نتیجه برسد.
گسترش اختلافات داخلی به سیاست خارجی
یک اصل در علوم سیاسی و روابط بین الملل وجود دارد که می گوید سیاست خارجی حوزه منافع و امنیت ملی است. کشور باید سیاست خارجی داشته باشد و این حوزه حوزه مدیریت است نه دولت ها. دولت ها در این زمینه موثر هستند اما در نهایت در چارچوب منافع ملی عمل می کنند. دعواهای داخلی و جناحی در کشور ما مستقیماً بر حوزه سیاست خارجی تأثیر می گذارد. آنها یا مسیر را خراب می کنند یا روندها را مختل می کنند.
تضاد مسائل راهبردی کشور همیشه به جایی می رسد که بر سر منافع ملی اتفاق نظر وجود ندارد. به عنوان مثال، در حالی که گروهی در حوزه هسته ای اصل این برنامه را بازدارنده، دارای ارزش استراتژیک و منافع ملی می دانند، گروهی دیگر معتقدند که می توان با تعامل راهگشایی کرد و دستاوردها را تا حد معقولی حفظ کرد. با روی کار آمدن یکی از این دو گروه، درگیری سیاسی رخ می دهد و گسترش این درگیری در سیاست خارجی نیز خود را نشان می دهد. گاهی این رقابت و کشمکش اثرات درازمدت بر کشور می گذارد و انرژی زیادی را صرف مسائل واقعی می کند که باید حل شود.
به عنوان مثال 10 سال پیش مطرح شد که ایران باید مشکل خود را در FATF حل کند زیرا سیستم بانکی جهان بر اساس قوانین ایران و با اراده ایران کار نمی کرد. 10 سال از تاریخ مطرح شدن این موضوع تا بایگانی آن می گذرد و ده ها اتفاق مهم در این سال ها رخ داده است. شاید ده سال پیش این مشکل راحت تر حل می شد. یا زمانی که توافق هسته ای انجام شد، اجماع ملی برای حفظ توافق وجود نداشت. جمهوری اسلامی پس از دو سال مذاکره دشوار، سرانجام به نقطهای رسیده است که میتواند با قدرتهای جهانی در موضوع هستهای به اجماع برسد.






ارسال پاسخ