نگران این آمار نباشید؟!

نگران این آمار نباشید؟!


روزنامه واتان ، وضعیت ذهنی و اجتماعی دانشجویان ابراز نگرانی در مورد.

واقعیت میدانی نشان می دهد که بخش قابل توجهی از استرس روانی نوجوانان به دلیل ضعف خانواده است ، اما ناشی از ساختار آموزش ناکارآمد در مدارس خاص است.

در سالهای اخیر ، یکی از نگران کننده ترین آمار در مورد وضعیت روحی و اجتماعی دانشجویان در کشور پاسخ داده شده است: “اگر مشکلی دارید ، با چه کسی مشورت می کنید؟”

پاسخ این که 5 ٪ دانش آموزان از این سؤال پرسیده اند ، تکان دهنده است: نه والدین ، ​​مشاور مدرسه و نه معلم یا مدیر. در مقابل ، “دوستان و همسالان”. این بدان معناست که جوانان امروز خانواده و مدرسه را از حلقه اعتماد و مشاوره در سخت ترین لحظه های زندگی خود حذف کرده اند.

این پیشنهاد نه یک شماره خشک و خالی است و نه یک هشدار روانی. در مقابل ، در لایه های عمیق تر ، این نشان دهنده فروپاشی یکی از ستون های اصلی سلامت روان و سلامت روان در منطقه نوجوانان است: “حس امنیت با بزرگسالان”. وقتی خانه و مدرسه دیگر دانش آموز نیستند ، ما باید منتظر دوستی خام ، همسالان ، شبکه های اجتماعی و حتی بیگانگان مجازی باشیم. و این ، خطر از اینجا آغاز می شود. مرد جوان در نقطه بحرانی زندگی خود باید گفتگو باشد. شما باید بشنوید ، راهنمایی کنید و بازخورد بگیرید.

با این حال ، اگر این نیاز در خانواده یا مدرسه پاسخ داده نشود ، طبیعتاً مستعد دوستان یا گروه ها خواهد بود. اگرچه همدلی ، این گروهی است که نه تحصیل کرده و نه همیشه عمدی و یا قادر به هدایت. در این حالت ، دانش آموز ممکن است به دوستی علیه موضوعی مانند خشونت خانگی ، بحران هویت ، اضطراب دانشگاهی و حتی خودکشی پناه ببرد. به جای حل مشکل ، چنین تعاملی گاهی اوقات آن را پیچیده تر و خطرناک تر می کند.

یکی از بالاترین زمینه های برجسته در این زمینه ، مدارس خصوصی کشور است. مدارس شناخته شده با توجه به عناوینی مانند “با استعداد” ، “نمونه” یا “مارک های جامعه مدنی”. دانش آموزان در این مدارس معمولاً دو بار با رقابت ، موفقیت در آزمون ورودی ، امتحانات متوالی ، مسابقات مدرسه و انتظارات زیاد از خانواده ، همکلاسی ها و زمینه مدرسه چاپ می کنند.

در چنین محیطی ، دانشجویی که از یک بحران ذهنی یا فرسودگی ذهنی رنج می برد ، اغلب تنها است. در این مدارس ، سکوت در مورد افسردگی ، رها کردن یا آمار خودکشی ، عدم گزارش شفاف و عدم وجود یک سیستم نظارتی مستقل.

واقعیت میدانی نشان می دهد که بخش قابل توجهی از استرس روانی نوجوانان به دلیل ضعف خانواده است ، اما ساختار آموزش ناکارآمد در مدارس خاص. اگرچه این مناطق به دلیل “توانایی برتر” خود شناخته شده اند ، اما گاهی اوقات باعث فرسایش ذهنی نسل نوجوانان می شوند.

در گزارشی که توسط وزارت آموزش و پرورش در سال دوم منتشر شده است ، شیوع رفتارهای پرخاشگر در بین پسران اول دبیرستان 1.2 ٪ و در عین حال عصبانیت زیاد در بین دختران 4.9 ٪ است. سؤال این است که اگر این جوانان بتوانند خانه یا مدرسه را صحبت و تخلیه کنند ، آیا آنها هنوز هم به چنین محدودیت های بحرانی می رسند؟

دلیل حذف خانواده از حلقه مشاوره همه کاره است. برخی از خانواده ها ظلم به آموزش و پرورش دارند و نوجوانان از تیز یا جرم می ترسند ، برخی دیگر چنان درگیر مشکلات اقتصادی و تجاری هستند که هیچ شنوایی برای فرزندان خود وجود ندارد و برخی از آنها به طور تصادفی با “مشاوره” و “گفتگو” جایگزین می شوند.

در چنین محیطی ، او ترجیح می دهد به جای والدین جوان ، با دوستی همسالان خود مشورت کند. با این حال ، این دوست ممکن است حق شنیدن چنین مشکلی را نداشته باشد. اگرچه روابط با همسالان فرصتی برای رشد اجتماعی است ، اما در صورت ایجاد بدون نظارت ، پشتیبانی و آموزش ، این روابط می تواند اساس رفتارهای پرخاشگر باشد.

سیستم آموزش ایران سالهاست که سلامت روان را به حاشیه رانده است و تمرکز اصلی خود را بر روی آزمون ، رقابت و رتبه بندی متمرکز می کند. بسیاری از دانش آموزان گفتند که حتی اگر مشکلات روشنی داشته باشند ، حتی جرات ندارند در مدرسه بگویند. این مربیان دوره ها نیست ، بلکه زنگ خطر یک سیستم آموزشی است که باید نقش یک مربی را بازی کند.

ما در برابر یک نسل ، بحران ، هاپر و ناامنی ایستاده ایم ، بیشتر از گذشته. اگر مدرسه و خانواده همچنان نقش خود را به عنوان یک حامی ذهنی و عاطفی جوانان فراموش کنند ، باید انتظار نتایج گسترده تری داشته باشیم. خشونت ، خود ، افسردگی ، نارسایی دانشگاهی ، فرار از خانه و در نهایت جامعه ای که شنیده نشده است یا نه.