اتفاقی که دیروز به طور همزمان در رسانه ها و شبکه های اجتماعی در قالب اخبار و شایعات رخ داد بسیار فراتر از یک «کستینگ» است…
انتخابتو: آنچه دیروز همزمان به عنوان اخبار و شایعات در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ظاهر شد، چیزی فراتر از یک «کستینگ» است. سینمای ایران امروز از گره عمیقتری در رابطه حافظه جمعی و اخلاق روایی خبر میدهد: نقش محمدرضا فروتن در نقش بابک زنجانی در پروژهای به کارگردانی ابراهیم شیبانی که هنوز وضعیت اکرانش مشخص نیست. همزمانی این خبر ناخواسته با تولد مرد حیا، بار نمادین ماجرا را دوچندان کرد.
آقای فروتن، آن چهره معشوق شما کجاست؟
محمدرضا فورتون برای چندین نسل از سینمادوستان ایرانی بسیار فراتر از یک بازیگر است. او در سینمای دهه هفتاد نماد یک مرد حرفه ای، نجیب، زخمی و ساکت است. فیلمی است که پس از انقلاب های دهه 60 به قلب، احساسات و شکست های شخصی مردم پناه می برد. از «قرمز» فریدون جیرانی گرفته تا «زیر پشت شهر» رخشان بنی اعتماد تا «شب یلدا» کیومرث پوراحمد، متواضع شد، مظهر مردان حرفهای دیوانهای که به نظر میرسد نسلشان رو به افول است. او با درخشان ترین کارگردانان آن دوران همکاری کرد و ناخواسته تبدیل به یک نماد شد.

این تصویری است که امروز مشکل ساز است. فروتن در سال های اخیر کمتر مورد استفاده قرار گرفته است، اما سرمایه عاطفی او برای مخاطبان بالاست. این «عشق انباشته» اکنون در نقطه حساسی سپری میشود: بازی در نقش بابک زنجانی، یکی از مشکلسازترین چهرههای اقتصادی و سیاسی تاریخ معاصر ایران. او شخصیتی است که هنوز پرونده اش بسته نشده و روایت نهایی اش همچنان محل بحث است.
در تاریخ سینما نمایش چهره های منفی یا جنجالی رایج است. آنها حتی نقش جنایتکاران جنگی یا دیکتاتورها را بازی می کنند. اما تفاوت واقعی در «فاصله تاریخی» است. وقتی 30-40 سال از یک اتفاق می گذرد، شخصیت ها تبدیل به یک موضوع تاریخی می شوند و سینما می تواند آزادانه تر تحلیل و نقد کند. امروزه بسیاری از بازیگران نقش هیتلر یا ژنرالهای جنگ را بازی میکنند بدون اینکه متهم به کاتارتیک بودن شوند زیرا تاریخ کار خود را انجام داده است.
آقای حقیر بابک زنجانی را تطهیر می کنید؟
اما هنوز تاریخ بابک زنجانی مشخص نشده است. او بخشی از حال پرتنش ایران است. افکار عمومی هنوز بین روایات متضاد تقسیم شده است: مقصر، قربانی سازه یا مهره سوخته. در چنین شرایطی انتخاب بازیگری با سابقه اخلاقی و عاطفی مانند محمدرضا فروتن ناگزیر در ذهن مخاطب تردید ایجاد می کند. آیا این انتخاب منجر به «انسان سازی» زودهنگام یک شخصیت مشکل ساز نمی شود؟ آیا سرمایه نمادین متواضع ناخواسته به تطهیر زنجانی کمک نمی کند؟

این فقط در مورد فروتنی نیست. موضوع بر عهده سینماست. سینما حق دارد به انواع و اقسام مسائل بپردازد، اما زمان پرداختن به این موضوع نیز جزو اخلاق بیان است. شاید چند دهه بعد چنین پروژه ای قابل دفاع و حتی ضروری باشد. اما امروز، در میان یک زخم هنوز تازه، این انتخاب بیشتر شتابزده به نظر می رسد تا شجاعانه.
محمدرضا فروتن برای بسیاری همچنان نماد مردی حرفه ای است که نه با سود و فساد، بلکه با رنج مردم همراه است. اگرچه بازی او در نقش بابک زنجانی از نظر بازیگری چالش برانگیز است، اما از منظر فرهنگی و اجتماعی، سینمای ایران را با پرسش های تند و جدی مواجه می کند. سوالاتی که هنوز پاسخ روشنی برای آنها وجود ندارد.
به گزارش رسانه انتخابتو












ارسال پاسخ