عباس عبدی: آقای جانی به عنوان دبیر شورای نگهبان چیست؟

عباس عبدی: آقای جانی به عنوان دبیر شورای نگهبان چیست؟


روزنامه نگار و تحلیلگر عباس عبدی دوباره آیت الله جنت را به عنوان دبیر شورای نگهبان انتخاب کرد. وی در روزنامه Etemad نوشت: “تقریباً همه اینها زبان زبان است.” شما باید از جوانان استفاده کنید. “دلیل این امر واضح است ، زیرا همه می دانند که سالمندان مانند قدرت ثابت قدرت نیستند. اول ، مردم خسته می شوند ، حتی اگر این افراد در بین مردم محبوب باشند ، آنها هنوز هم می خواهند چهره های مطلوب خود را به بالا ببرند ، تا آنها را به جای دیدن سقوط و ناکافی بودن خود نبینند.

در اصل ، ورزشکاران اغلب با آخرین دستاوردهای خود به یاد می آورند. این تصمیم را می توان با گذشت زمان برای ورزشکاران تنظیم مجدد کرد ، اما احتمالاً برای سیاستمداران ارزیابی می شود. من فکر می کنم عملکرد آنها تعیین کننده نیست ، اما دیدن چهره های تکراری در قدرت خوب نیست. به هر دلیلی ، سیاستمداران وقتی می خواهند در آن طرف بمانند تغییر نمی کنند ، یا اگر می خواهند تغییر کنند ، مجبور می شوند برای سالهای یا جوانان خود اقدام کنند.

به معنای انتخاب مجدد آقای جانی توسط اعضا به عنوان دبیر شورای نگهبان ، مهمترین و قوی ترین موسسه پاسخ در کشور چیست؟ آیا رأی دهندگان معنی خود را نمی دانند؟ چگونه سمینارها حداقل ده یا بیست نفر را آموزش ندادند تا در پنج سال گذشته شانه این پیرمرد را بدست آورند؟ کاملاً بعید است که این روحانیت تحصیل نکنند.

مطمئناً ده ها و صدها روحانیت باسواد از آقای جانیتی وجود دارد که معمولاً متوسط و آماده برای ایفای چنین نقشی هستند اما به عنوان دبیر انتخاب نمی شوند. از کجا؟ پاسخ عینی من این است که قدرتهای جوان از دو طریق برای آنها غیرقابل اعتماد هستند. اولی از نظر نگرش و برداشت متفاوت است. بیشتر قدرتهای جوان و جدید با ایده ها و قالب های ذهنی گذشته سازگار نیستند. آنها همچنین حق دارند ، زیرا نیروهای جوان بیشتر با جامعه مرتبط هستند و از همه مهمتر ، آنها با دیگران از موقعیت قدرت در تعامل نبودند ، زیرا هیچ قدرتی ندارند و این باعث شده است که این منطقی باشد که سالمندان قبول نکردند.

این افراد مسن همیشه در مورد قدرت ، اقتدار و موقعیت بی احترامی صحبت کرده اند و به همین دلیل مسدود شده اند. از طرف دیگر ، آنها ناامن هستند. به عنوان مثال ، رهبری شواهد اثبات شده است. من فکر می کنم تاکنون ، چهارم و پنجم تورهای مجمع متخصصان برای حدود 5 سال مردان جوان و هر دو دچار مشکل شده اند. یکی مجبور به استعفا شد ، دیگری در وسط جاده بود و کارهای زیادی انجام شد! زیرا جوانان نمی توانند خود را در قالب های سنتی محدود کنند.

البته برخی از آنها البته فرصت طلب و تمرین ، گره کار خود را باز نمی کند ، نشان می دهد و سوءاستفاده مشخص است ، بنابراین آنها به سرعت هدایای خود را به آنها می دهند. در دولت قبلی ، چنین جوانان انقلابی دیده می شود. هنوز هم در عرصه عمومی ، افراد بسیار غیرقابل اعتماد.

با این توضیحات ، جوانان نوعی تحول نیست ، گویی که از رنگ سبز استفاده کرده ایم ، اکنون از آن برای آبی آبی مختلف استفاده می کنیم. جوانان در واقع محتوا و تغییر کیفی هستند. در ضمن ، استفاده از این کلمه “جوانان” یک مشکل است. به نظر می رسد که سالخوردگان حق دارند این کار را با جوانان انجام دهند. این همان تبعیض است. کسانی که جوان یا جوان هستند نباید باشند. این منطقه باید برای وجود همه جوانان یا سالمندان یا 5 سال باز باشد.

برای حضور در این زمینه ، برابری قانون در سطح جوان و متوسط نمی داند. به فکر آینده جوانان در تیم فوتبال نیست. آنها بهترین بازیکنان سنی را در آنجا رد می کنند و می خواهند بهانه های آنها ادامه وجود خود را ادامه ندهد. وجود این کلمه “جوانان” ریشه های سالمندان را نشان می دهد. مسئله جوانان نوعی الیگارشی نیست. بحث در مورد فرضیه دیگر بد نیست. چرا روسای جمهور در دو دوره گذشته اینقدر پیر هستند؟ آیا جوانان بی اثر و ضعیف هستند؟ مطلقاً نه

الیگارشی فاسد دموکرات ها و جمهوریخواهان به جایی رسیدند که دیگران مسیر دیگران را بستند. حتی اگر یک فرد سطح متوسط مانند اوباما وارد منطقه شود ، این الیگارشی فاسد به سرعت مورد تجزیه و تحلیل و جذب قرار می گیرد. برای مقامات ما ، یک قاچاقچی عجیب و غریب و فروشندگان فساد کودک حقیقت اسرائیل و موساد را نشان می دهند.