فلاپی سقوط از آثار ادبی یکی از اعتقادات قدیمی این مرز است. با گذشت زمان ، ساکنان این سرزمین حق داشتند از کلمه ای که فکر می کردند بهره مند شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، فقط در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
سینه دردناک است.
خدایان تنها زندگی کردند
چشم -o -o -آنها چشم
SAGIA JAMI TEN ME
گفتم او باهوش خندید و گفت.
Sabi Rosie World World
صبر از آن شمع سوخت موجود در چاه است
پادشاه ترکیه از ما عاری است.
عشق و راحتی ایمن در راه است
با درد شما قلب را پنهان می کند
این روش زیبا و زیبا در Koi Randy نیست
رهبر نباید دنیای غیر ضروری باشد.
شخص به جهان نمی آید.
جهان دیگری باید ساخته و از انسانها تجدید شود
برخاستن از samarkandi
نسیم ، بوی جو مولیان
هافیز گریه می کند آزار و اذیت اغراق عشق چیست
این دریا هفت دریا
فرهنگ لغت: ملا: باز
نظرات عرفانی:
1- هافیز در هشتم و نهم دوم می گوید:
هیچ کس راحت و راحت برای روز نیست. بنابراین ، ای ساقی ، یک فنجان شراب بدهید تا لحظه ای غم و اندوه را فراموش کنید.
زیرا فرد مناسب در این سرزمین یافت نمی شود. باید از گل آدم و دنیای جدید تجدید شود.
هافیز ، با گریه در برابر وضعیت عشق ، دریای عشق جهان ، قطره باران مانند باران به نظر می رسید.
اکنون باید اهداف خود را تفسیر کنید.
نظر غزل:
شما خود را تنها و بدون کسی احساس می کنید. کار گره خورده است. هرچه امتحان کنید ، راه حلی پیدا نخواهید کرد ، و هنوز در دام بلا قرار دارد. به زودی کسی وارد زندگی شما خواهد شد و یک پیشنهاد سازنده به شما می دهد. از همدردی با او دریغ نکنید ، زیرا او راهی برای نجات شما از این فاجعه است.
ارسال پاسخ