به نظر می رسد جریانی وجود دارد که چاوشی را به دست می گیرد و کارهای خیر او را بازنشر می کند تا به مخاطب القا کند که چاوشی از تبار ماست، با نظر ما عمل می کند و ما از کارهای خوب او حمایت می کنیم.
بهترین برای: محسن چاوشی از ابتدای سال 1403 بنا به گزارش ها هفت میلیارد تومان برای آزادی زندانیان کمک کرده است. چاوشی خواننده ای است که طرفداران خاص خودش را دارد و یکی از سازندگان جریان های پاپ پس از انقلاب است. فرهیختگان در شماره امروز خود می نویسد: بیش از پنج سال است که از تریبون خود برای انعکاس صدای کمک مردم استفاده کرده و تا امروز بیش از دو هزار زندانی را به آغوش خانواده هایشان بازگردانده است.
اما آنچه در مورد چاوشی و کارهای خیر او قابل توجهتر است این است که اقدامات خوب او در برخی رسانه ها مورد توجه قرار گرفته است که البته قابل توجه به نظر می رسد. در واقع به نظر می رسد جریانی وجود دارد که چاوشی را در دست می گیرد و با بازپخش خوبی های او به مخاطب می رساند که چاوشی از تبار ماست، با نظر ما عمل می کند و ما از کارهای خوب او حمایت می کنیم.
طلوع نو: خواننده ای که به رستگاری دست یافت
به عنوان مثال روزنامه صبح نو که نگرش های اصولگرایانه دارد در شماره جاری خود محسن چاوشی را «عیار» نامیده است. در واقع به نظر این روزنامه عنوان «پهلوی» متعلق به محسن چاوشی است. البته احتمالا خود چاوشی هم علاقه ای به این تمجیدها ندارد. اما در این میان سوالی در مورد افرادی چون رسول هادم پیش می آید; چرا با وجود اینکه آنها جان خود را وقف آرمان مردم ایران کردند، رسانه ها این عنوان ها را به آنها ندادند؟ این نقل قول از روزنامه صبح نو امروز در مداحی چاوشی را بخوانید: آنچه محسن چاوشی را از دیگران متمایز می کند پیوند هنر و انسانیت است. او روح جامعه را با ترانه هایی لمس می کند که دردهای اجتماعی را توصیف می کند و ندای ظلم را به گوش می رساند. صدای او شاید پژواک دردی باشد که قبلاً شنیده نشده بود. این هنرمند محبوب هرگز خود را از جامعه جدا نکرده و با تواضع مثال زدنی در کمک به همنوعان حرف اول را می زند.
محسن چاوشی با این اقدامات بار دیگر نشان داد که هنر می تواند ابزاری برای خدمت به جامعه و بهبود زندگی مردم فراتر از عرصه های سنتی آن باشد. او با تلفیق موسیقی و فعالیت های بشردوستانه مسیر جدیدی را برای هنرمندان و هنردوستان ترسیم کرد. راهی که در آن صدا و موسیقی درد و امید جامعه را بازتاب می دهد. اقدام چاوشی نه تنها باعث آزادی 600 زندانی شد، بلکه بسیاری از خانواده ها را از نگرانی و اضطراب رها کرد و به آنها فرصت زندگی با عزیزانشان را داد. این اقدام مصداق بارز تأثیر مثبت همبستگی و تعاون بر جامعه است و نشان می دهد که با اتحاد و همدلی می توان بر مشکلات فائق آمد و آینده روشن تری را برای همگان رقم زد.
فرهیختگان: چرا محسن چاوشی شد؟
مطبوعات دانشگاه آزاد نیز در اقدامی هماهنگ با صبح نو از چاوشی تمجید کردند: خیلی ها هنوز او را ندیده اند اما نام و صدایش برای همه آشناست. کنسرت نمی دهد اما آواز می خواند. نه هر موسیقی. می گویم رنج می کشم و رنج می کشم و از درد خود می خوانم. با این حال، درد آنها فقط به خودشان منعکس نمیشود و فعالیتهای اخیرشان نشاندهنده این موضوع است. محسن چاوشی به فکر مردم کشورش است و از محبوبیت خود در بین مردم به نفع مردم استفاده می کند. چاوشی راه خودش را می رود و مراقب است اینطور دیده نشود. او می خواهد به آرامی در جاده پیش رو حرکت کند. بدون مرز، بی سر و صدا و بدون جسارت در رسانه ها. او با کسی مصاحبه نمی کند و اخبار منتشر شده توسط مقامات رسمی اعلام می شود.
کاش آقای چاوشی بیشتر مراقب خودش بود!
این در حالی است که چنین گزارش های هماهنگی ممکن است پیامدهای بلندمدت و مثبتی برای محسن چاوشی نداشته باشد. به نظر می رسد این روند در پس رسانه ای شدن اقدامات خوب چاوشی احتمالاً منجر به خدشه دار شدن چهره او شود. البته محسن چاوشی می داند که مردم هوشیارتر از هر رسانه و نهادی هستند و به خوبی می داند که او کیست و چقدر این حسن نیت در دل آنهاست، اما ای کاش او هم قدمی برمی داشت و این شکاف را می شکست. که برای ادامه می توانید مستقل تر از هر فکری باشید.
به هر حال چاوشی از معدود هنرمندانی است که در عرصه موسیقی به خوبی کار می کند و البته اگر بخواهد می تواند به دوران اوج خود برگردد. منتظر آقای چاوشی هستیم.
به گزارش رسانه انتخابتو
ارسال پاسخ